پرسش خود را بپرسید

مهتران به چه معناست

تاریخ
١ ماه پیش
بازدید
٥٢

مهتران یعنی چه؟ به عربی اینطور نوشته شده در قرآن کریم: المَلَأُ

١٠٨
طلایی
٠
نقره‌ای
١
برنزی
٥

٣ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

بزرگان

مقامات

روسای ایل و  گروه و حکومت و دولت 

مه+تر+ان

مه به معنای بزرگ 

تر صفت تفضیلی

ان علامت جمع

٥,٤٩٠
طلایی
١
نقره‌ای
١٥٠
برنزی
٣١١
تاریخ
١ ماه پیش

مَلَإِ

فرهنگ واژگان قرآن

جمعیت عظیمی که بر یک نظر متفقند - اشراف و بزرگان قوم -درباریان (کلمه ملا بطوري که گفته اند به معناي جماعتي از مردم است که بر يک نظريه اتفاق کرده اند و اگر چنين جمعيتي را ملا ناميدند براي اين است که عظمت و ابهتشان چشم بيننده را پر ميکند از طرفی کلمه ملأ به معناي اشراف و بزرگان قوم است ، و اين طبقه از افراد اجتماع را از اين نظر ملأ گفته اند که هيبت آنان دلها ، و زينت و جمالشان چشمها را پر ميکند.و منظور ازملأ أعلي همان ملائکه مکرمي هستند که شيطانها ميخواهند به گفتگوي ايشان گوش دهند ، و آنها سکنه آسمانهاي بالا را تشکيل ميدهند و مقصود شيطانها از گوش دادن به ملأ أعلي اين است که : بر اخبار غيبي که از عالم زمینی پوشيده است اطلاع پيدا کنند ، مانند حوادثي که بعدها در زمين رخ ميدهد و اسرار پنهاني که آيه و ما تنزلت به الشياطين و ما ينبغي لهم و ما يسطيعون انهم عن السمع لمعزولون بدان اشاره دارد ، و همچنين آيه و انا لمسنا السماء فوجدناها ملئت حرسا شديدا و شهبا و انا کنا نقعد منها مقاعد للسمع فمن يستمع الآن يجد له شهابا رصدا )

                                                                                                                                               ***********************************************************

با اشاره به آیه ۲۴ این سوره «فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُرِيدُ أَن يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَأَنزَلَ مَلَائِكَةً مَّا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ» می توان به واژه ملا و معنای آن پرداخت : واژه ملا در ۳۰ جای قرآن آمده است و ماده اصلی آن به معنای پر کردن و پرشدن است و روایتی که در زمان ظهور امام زمان جهان را از عدل و داد پر می کند همان طور که از ظلم پرشده است از واژه یملا الارض ... استفاده شده که موید این معناست.در یکی دو جا در قرآن این واژه به معنای جمعیت است . ایت الله طباطبایی فرموده است ملا جمعیتی است که می توان روی آن حساب باز کرد و اشراف قوم مراد است و دیگران نیز اقویا، ذوی الامر، کبراء، روسای قوم و عظما و ... را مراد دانسته اند و در بسیاری از داستان های انبیاء نیز این منظور گرفته شده است.
حال باید گفت برای  چه به آنان ملا گفته شده است : در اصل به ملا جماعت گفته اند که اگر بخواهیم با معنای ریشه ای آن هماهنگ باشد باید گفت جمعیتی که جایی را پر می کنند اما برخی مانند علامه طباطبایی،  و در مجمع البیان نیز آمده است که منظور«تملا هیبتکم الصدور» یعنی هیبت ظاهری آنها دل و چشم مردم را پر می کرد و مردم جرئت نمی کردند راهی غیر از آنها بروند که این قابل قبول تر است زیرا هر کاری که ملا می کردند آنها نیز دنباله رو بودند. اگر فردی مدعی شود که من پیامبرم و برای ادعای خود معجزه بیاورد که با آن معجزه نبوت خود را اثبات و به تبع آن خدا را ثابت کند برای قبول پیامبری او کفایت می کند. پیروان نوح نیز به جای اینکه معجزه برای اثبات نبوت او بخواهند استدلال هایی آورده اند که البته استدلال نبوده و مغالطه است؛ آنها در بیان این مغالطات نیز مردم را مخاطب قرار می دادند و نه خود حضرت نوح را زیرا می خواستند از این طریق مردم را از ایمان به نوح منصرف کنند.
دلایل اشراف قوم نوح برای عدم ایمان به او

علامه طباطبایی چندین دلیل از سوی مخالفان حضرت نوح(ع) آورده است؛ اول اینکه آنها می گفتند نوح پیامبر نیست چون بشری مانند ما است واگر امکان نبوت برای بشر هست پس چرا برای ما وجود نداشته باشد در حالی که این دلیل منطقی نیست زیرا برتری نوح بر دیگران به علت معجزه ای است که او برای نبوت آورده نه به حیث بشری که همه آن را دارند.
دومین دلیل ملا این بود که او می خواهد بر ما برتری پیدا کند به همین دلیل مدعی نبوت شده است و دلیل دیگر آنان این است که اگر خدا می خواست پیامبر بفرستد باید فرشته بفرستد اما از این مسئله غافل بودند که نبوت دلخواه مردم نیست و آنچه حق است که مردم بپرسند معجزه همراه نبوت است. خداوند اگر بشری را می فرستاد که با خدا ارتباط نداشت و معجزه نمی آورد حرف آن ها حق بود اما پیامبر هم مانند فرشته با خداوند مرتبط است و از طرف او پیام می آورد. استبعاد از دیگر دلایل آنان بود و می گفتند بعید است که او پیامبر باشد زیرا در میان گذشتگان ما سابقه نداشته است که اولا این ادعا خلاف قرآن و سنت الهی است زیرا استبعاد وقتی کاری است که دلیلی برای آن نداشته باشیم در صورتی که پیامبر وقتی می آید با معجزه نبوتش را اعلام می کند و برای آن دلیل دارد از طرف دیگر حتی اگر فترت را بپذیریم که گفتیم ممکن نیست در دوره ای زمین از حضور نبی خالی باشد همان طور که نبوت حضرت یونس بعد از حضرت آدم و قبل از نوح قطعی است ولی باز هم دلیل آنان مسموع نیست زیرا نیازی به سابقه ندارد. دلیل دیگر آنان اتهام مجنون بودن است و می گفتند کسی که در خشکی در حال ساختن کشتی است دیوانه است و باید منتظر باشیم تا بمیرد و از دست او رها شویم که به پیامبر اسلام نیز این نسبت ها را می دادند و او را مجنون و ابتر می دانستند که سوره کوثر در رد اتهام ابتر بودن نازل شد.
گرایش مردم دنیا به حق بیشتر می شود

حال  با اشاره به انطباق دعوت انبیاء با فطرت انسان ها می توان عنوان کرد: هر چه دنیا در زمینه علمی پیشرفت می کند اگرچه فسق و فجور بیشتر می شود ولی توجه به حق بودن یامبران نیز بیشتر می شود و اگر می بینیم گرایش مردم دنیا به شیعه و اسلام بیشتر شده است ناشی از همین روحیه است اگر چه ما مسلمان ها نیز در عمل به دستورات اسلام کم توجه هستیم و اعمالمان کمتر با اعتقاداتمان منطبق است .عمده دلیلی که علامه طباطبایی در رد این مغالطات آورده  این است که ملا به جای اینکه دلیلی بر نبوت که همان معجزه است بخواهند به او تهمت کذب و جنون می زدند و به تعبیر علامه طباطبایی ادله مدخول و جدل باطل آورده اند.
نقش خواص در صلاح و فساد جامعه

 در هر دوره ای ملا و اشراف قوم سدکننده طریق الهی بوده اند املا کسانی هستند که اگر  امور  ایشان روبراه شود همه چیز درست می‌شود و اگر فاسد شد همه چیز خراب می‌شود به همین دلیل وضعیت ملا و بزرگان در هر جامعه ای خیلی مهم است و اگر در میان این گروه نزاع و دعوا نباشد وضعیت جامعه هم بهتر خواهد شد.(منبع خبرگزاری بین المللی قرآن).

چکیده مقاله رابطه ملا و استکبار در قرآن با تکیه بر ماجرای حضرت موسی (ع)

یکی از اهداف قرآن در طرح گسترده ماجرای حضرت موسی، الگوپذیری از حضرتش در استکبارستیزی است. خداوند در داستان حضرت موسی آن هنگام که از فرعون به عنوان ائمه کفر یاد می کند از یاوران و بازوان او نیز سخن به میان آورده و از طبقه ملا که همگام و همراهش بوده اند رمزگشایی می کند. ما در این مقاله با تکیه بر قرآن در ابتدا به بیان معنای واژه ملا در قرآن و بررسی تمام آیات مربوط بدان، به تفکیک انواع ملا T به ملا اقتصادی (قارونی) و ملا سیاسی (هامانی)، و نقش و کارکرد آ نها در تحکیم و بقا حکومت فرعونی به بیان چگونگی فعالیت های آنان و نیز میزان تاثیر آنان در بقا و تحکیم استکبار فرعونی پرداختیم. با تامل در آیات می توان برای ملا قارونی، مشخصه هایی چون ستم بر مستضعفین و توده مردم، افساد در زمین، فرح و سرمستی، نمایاندن دارایی ها جهت تحقیر و تضعیف، تکذیب منجی و خشونت ورزی را نام برد. و ملا هامانی نیز از مولفه هایی چون برخورداری از قدرت سیاسی و نظامی، اطاعت محض از فرعون، سردمداری کفر، تخریب و ترور شخصیت استکبارستیز و خشونت علیه استکبارستیزی یاد کرد.


در قضیه بلقیس ملکه سبا می خوانیم:

قالَتْ يا أَيُّهَا الْمَلَأُ إِنِّي أُلْقِيَ إِلَيَّ كِتابٌ كَرِيمٌ «29»

(چون هدهد نامه را نزد بلقيس افكند، او به شگفت آمد و) گفت: اى اشراف (و بزرگان كشور)! نامه‌اى پرارزش به سوى من افكنده شد.

إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ «30»

نامه از سليمان است و (مضمون آن) اين است: به نام خداوند بخشنده مهربان.

أَلَّا تَعْلُوا عَلَيَّ وَ أْتُونِي مُسْلِمِينَ «31»

بر من برترى نجوييد. نزد من آييد و تسليم (حقّ و مطيع من) باشيد.

نکته ها

در اين كه چرا بلقيس به نامه سليمان، «كِتابٌ كَرِيمٌ» گفته است، دلايلى نقل شده از جمله:

الف: به خاطر جمله‌ى مباركه‌ى‌ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ».

ب: ممهور بودن نامه به مهر سليمان.

ج: محتواى ارشادى نامه.

د: به دليل مقام سليمان؛ و شايد هم به خاطر همه‌ى اين موارد باشد.

پیام ها

1- بلقيس، دارى اطرافيان و مشاورانى بود كه اخبار و حوادث را با آنان در ميان مى‌گذاشت. «يا أَيُّهَا الْمَلَأُ»

2- سواد براى زن، يك ارزش است. «أُلْقِيَ إِلَيَّ كِتابٌ كَرِيمٌ»

3- بلقيس، تيزهوش و داراى قدرت شناخت بالايى بود. «كِتابٌ كَرِيمٌ»

4- ارشاد وتبليغ را با مهربانى و رحمت آغاز كنيم. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»

5- حتّى در نوشتن چند كلمه، جمله‌ى بسم اللّه الرحمن الرحيم را به صورت كامل بنويسيم، نه خلاصه. «إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»

جلد 6 - صفحه 417

6- برترى‌جويى در برابر انبيا، برترى‌جويى در برابر خداوند است. «أَلَّا تَعْلُوا عَلَيَّ»

7- دورى از تكبّر و برترى‌جويى، زمينه‌ى تسليم حقّ شدن است. «أَلَّا تَعْلُوا عَلَيَّ وَ أْتُونِي مُسْلِمِينَ»

8- نامه‌ها را ساده و خلاصه بنويسيم. القاب را حذف و اهداف را روشن نماييم.

از لعن و توهين دورى كنيم. رحمت و صلابت را در كنار هم مطرح نماييم. بِسْمِ اللَّهِ‌ ... أَلَّا تَعْلُوا ... وَ أْتُونِي‌

١٢,٩٥١
طلایی
١٠
نقره‌ای
١٨١
برنزی
٦٦
تاریخ
١ ماه پیش

سلام، در قرآن کریم و ادبیات عربی، واژه "المَلَأُ" به معنی "مهتران" یا "اشراف" است. این واژه معنی خاصی دارد و به گروهی از افراد نخبه، متنفذ، صاحب منزلت و مقام در جامعه اشاره دارد. در قرآن کریم، "المَلَأُ" اغلب به سران و رؤسای قوم و طبقات بالای جامعه اشاره دارد که از قدرت و نفوذ برخوردار بوده و در تصمیم‌گیری‌های کلان نقش داشتند.

برخی ویژگی‌های "مهتران" در قرآن عبارتند از:
- صاحب مقام و منزلت در قوم خود
- متکبر و مغرور
- مخالف پیامبران و دعوت آنان
- متنفذ و دارای قدرت تصمیم‌گیری در جامعه

پس در مجموع، "المَلَأُ" در قرآن به طبقه بالای جامعه و سران قوم اطلاق می‌شود که نقش تأثیرگذاری در امور داشتند.
 

٥,٣٠١
طلایی
٦
نقره‌ای
٢٠٧
برنزی
١١٧
تاریخ
١ ماه پیش

پاسخ شما