این ترجمه درسته یا نه
هر کس که او دور ماند از اصل خویش- باز جوید روزگار وصل خویش: هر کس که اصل خود را گم کرد به دنبال خودش میگردد تا به آن برسد. خودی که در گذشته وجود داشته است. خودی که در دوره ای از زندگی وجود داشته است. این سوال رو پرسیدم چون کلمه روزگار اذیتم میکنه. آیا به همین معناست که گفتم؟
٢ پاسخ
عبارتی از ادبای قدیم نقل میشود چنین:[ المعنی فی بطن الشاعر] و یعنی که معنای درست در نزد شاعر است، امروزه اما در این خصوص نظر دیگری مطرح است و شعر و معنای شعر را بر همین نظر شرح و معنی میدهند.
در این باب شما آزادید شعر را مبتنی بر منظومه فکری خود معنا کنید و برداشت خود را بگویید اما نه خارج از دایره معانی هر لغت به شکل منفرد و نیز پیوستگی معنای هر لغت برای تولید معنایی مرتبط و نه اساس بی ربط با کلیت شعر و یا بیت.
این مقدمه را گفتم هرچند محدود و برای فهم دقیق معنا و ارتبتاطش با مولف و خوامنده باید به نظریههای مدرن در نقد ادبی مراجعه کرد اما این اشاره برای رسیدن به اینجا بود که بگویم برداشت شما از معنای شعر نه تنها با این بیت بلکه با کلیت مثنوی و تجربههای عرفانیاش غیرمرتبط است،دریافت شما بیشتر به معانی بودایی و مکاتب مرتبط همبستگی دارد و در شعر مولانا تعریف جهان و زندگی و مرگ از منظرهای چنین نیست و تناسخ و چنین سیری نمیببنید.
در بیتی که نقل کردهاید کلید واژه خویش است، هر کسی کو دور ماند از اصل خویش؛ حکایت از انسانی دارد که از اصل وجودی خوددور شده،خود این دوری را علتی است و مهمترین علت در فراموشی خویشتن است، وفتی که آدمی به دلایل متعدداز اصل وجودی خود دور میشود و در اثر این دوری به شناخت درستی از خود نمی رسد اما هنوز امیدوار است تا بازگردد به راه فراموش سده، به آن نقطه روشنی که ادمی را به طریق طلب معرفت میبر، معرفتی که راه شناحت آن دیگری قادر است:
من عرف نفسه فقد عرف ربه.
در سپهر معنای عرفانی و ادبیات عرفانی باید برای قهم درست به اشارات و کنایهها و ... درست راه ببریم اما مهمتر انکه بدانیم هر حوزه معنایی از چه سپهری و اتمسفری تولید شده،همچنانکه میدانیم در عرفان اسلامی موضوع تناسخ ثبوت معنا ندارد.
با عرض پوزش البته و امیدوارم مفید باشد
سپاس از لطفتان
پرده اول به جم نوا و ناله و پرده دوم رازهای نهفته است و جناس تام است ،میگوید آنکه از یار
دور افتاده با نی که از نیستان جدا افتاده همدم و مکمل هم هستند و با دمیدن در نی راز درون پرده خویش را که همان ناله نی است اشکار میکند
سپاس فراوون از شما