معنی عبارت torque experienced را در آن جمله متوجه نمیشوم
ترجمه کل جمله: در تقریب بالا، ما فقط جملاتی را که برای محاسبه گشتاور اعمالی(torque experienced) به فضای حلقوی مورد نیاز است، در نظر گرفته ایم. منظور از فضای حلقوی هم فضای بین دو دایره یا استوانه هم مرکز اما با شعاع های متفاوت است(مثل اون قسمت گوشت(ضخامت) یک لوله).
مصنوعی دستساز ساخت بشر
حکومت زنگبار در جزیرهای واقع در ساحل شرقی قاره آفریقا قرار داشت. این جزیره در نزدیکی شهر دارالسلام در تانزانیا امروزی واقع است و در اقیانوس هند قرار دارد. تاریخچه و تشکیل: زنگبار در قرن دهم میلاد ...
عبارت ترکی "can ciğer kuzu sarması" یک اصطلاح محاورهای است که به معنی "خیلی نزدیک و صمیمی بودن" یا "بسیار نزدیک و صمیمانه" است. این عبارت به صورت اصطلاحی به کار میرود تا نشان دهد دو نفر یا چیزها به قدری به هم نزدیک و صمیمی هستند که انگار از یک خلال دندان مشترک استفاده میکنند (close enough to use the same toothpick)
Won't that be like we're celebrating him leaving?
ترجمه میشه آیا اینطور نیست که ما رفتن او را جشن می گیریم؟
در واقع himبعد از celebrating و قبل از leaving آمده. leavingبه معنای ترک کردن و him جهت اشاره به کار برده میشود و him leaving میشه ترک کردن او و celebrating him leaving نیز میشود جشن ترک کردن او
این فقط یک گرامر ساده س و با کمی تمرین و تجربه قابل تشخیص و تفهیم است
Won't that be like we're celebrating him leaving?
جشن بگیریم یا شادی کنیم که اومیرود. celebrating him leaving به معنای celebrating that he is leaving است
میخواهم بپرسم واژگان پارسی کلات و دژ دقیقا چه تفاوت مفهومی دارند؟ در انگلیسی چه نان دارند؟
دژ و کلات مترادف هستند
آنچه آنها را جدا می سازد
دژ به قلعه، حصار، برج و بارو گفته می شود و از واژه های کهن است.
کلات نیز به قلعه و حصار و پناه گاه و. . گفته می شود و از زمان افش ...
Won't that be like we're celebrating him leaving?
ترجمه: اینطور نیست که انگار داریم رفتنش رو جشن میگیریم؟ him فاعل مصدر هست . وقتی فاعل یک مصدر (فعل با -ing) یه ضمیر یا اسم هست، معمولا اون ضمیر در حالت مفعولی (objective case) میاد، نه فاعلی.
دوستان به ترجمه ی حقیقی این جمله نیازمندم I am in a world where everyone seems content with their own situation, never striving for a better situation, and worship successful people as gods instead of role models
من در جهانی زندگی میکنم که در آن، بهنظر میرسد همه از وضعیت خود راضیاند، هرگز برای رسیدن به شرایط بهتر تلاش نمیکنند، و افراد موفق را نه بهعنوان الگو، بلکه همچون خدایانی میپرستند. ترجمه رسمی تر و دانشگاهی ترش میشه این: در جهانی بهسر میبرم که بهنظر میرسد همه به وضعیت فعلی خود قانعاند، تلاشی برای بهبود شرایط نمیکنند، و افراد موفق را نه بهمثابه الگو، بلکه همانند خدایان میستایند.
I’d rather she didn’t come with us today یعنی چه؟
ترجیح میدادم امروز با ما نیاید. " عدم تمایل گوینده به این که اون خانوم (She) امروزهمراهشون نباشه".