آن شیفتهٔ مه حصاری چون تار قصب شد از نزاری ✏ «نظامی»
دگر ره لعبت طاوسپیکر گشاد ز درج لؤلؤ تنگ شکر ✏ «نظامی»
سپاه شب تیره بر دشت و راغ یکی فرش گسترده از پرّ زاغ فردوسی
یکی از طوق خود مه را شکسته یکی مه را ز غبغب طوق بسته ✏ «نظامی»
از آن زاغ سبکپر مانده پُر داغ جهان تاریک بر وی چون پر زاغ ✏ «نظامی»
فلسفه کوانتوم همه چیز را در همه حال دارای احتمال وقوع می داند، اما...مصداق ندارد.
مقصود از (کاهش جان تو من دارم و من میدانم) در دوبیتی زیر چیست بیتی زیر چیست. امشب ای ماه بدرد دل من تسکینی آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی کاهش جان تو من دارم و من میدانم که تو از دوری خورشید چه ها می بینی
نظرش به سوی هر کس بهمثال چشم نرگس / بُوَدش ز هر حریفی طرب و خمار دیگر استعاره "چشم نرگس" به چه چیزی اشاره دارد؟
همه صیدها بکردی، هله، میر! بار دیگر / سگ خویش را رها کن که کند شکار دیگر در این بیت، شاعر از چه استعارههایی استفاده کرده است؟ منظور از "سگ خویش" در این بیت چیست؟
در متن زیر: You two can be really productive; what usually stops it is the Robin sitting on the Swift’s strawberries at the beginning of an idea or project. نشستن روی توت فرنگیها رو به کور ...