چنین زد مثل شاه گویندگان که یابندگانند جویندگان ✏ «نظامی»
پذیرا سخن بود شد جایگیر سخن کز دل آید بود دلپذیر ✏ «نظامی»
میانجی چنان کن برای صواب که هم سیخ برجا بود هم کباب ✏ «نظامی»
محیط به چمچه پیمودن
هر کسی را به قدر خود قدمیست نان میده نه قوتِ هر شکمیست شکمی باید آهنین چون سنگ کهآسیاش از خورش نیاید تنگ ✏ «نظامی»
از سر عشوه باده میخوردم بر سر تابه صبر میکردم ✏ «نظامی»
از سر عشوه باده میخوردم بر سر تابه صبر میکردم ✏ «نظامی»
باغ داری به ترک باغ مگوی مرغ با تست شیر مرغ مجوی ✏ «نظامی»
رنجبُردِ تو ره به گنج بَرَد ببَرَد گنج هر که رنج بَرَد ✏ «نظامی»
ترسم ز رسن، که مار دیدهم چه مار! که اژدها گزیدهم ✏ «نظامی»