تجدید المطلع به بیان ساده چیست و لطفا مثال بزنید. تجدید المطلع چه تفاوتی با رد المطلع دارد؟
منظور از خاکستر من در بیت اخر به باد فنا داد /عشق تو خاکستر من چیه ؟
واژه ی "ناهوموار" در بیت کنایه از چیه ؟ بدو گفت کای پیر ناهوموار چه خواهی ز گردان ایران دیار؟
آیا براعت استهلال همون مقدمه محسوب میشه؟ یعنی مقدمه هم جزو آرایه های بدیع معنوی هست؟
کلمه ی " فَراح" در بیت : سپاهی و شهری همه با سلاح ستاده فراموش کرده فراح
سپیده دم که خط نور برظلام کشند براق خسرو سیاره در لگام کشند همی بر آید خورشید ازممالک شرق چو خنجری که به تدریجش از نیام کشند برای ملک روا باشد ار جهاد کنی بروی گل سزد ار مالش زکام کشند. شاه بورجا. دوره غزنوی درگذشته بسال598 ه ق
سپیده دم که خط نور برظلام کشند براق خسرو سیاره در لگام کشند همی بر آید خورشید ازممالک شرق چو خنجری که به تدریجش از نیام کشند برای ملک روا باشد ار جهاد کنی بروی گل سزد ار مالش زکام کشند.
آسمان گر ز گریبان قمرآورده برون از گریبان توخورشیدسر آورده برون به تماشای خط وخال ورخ چون قمرت دلم ازروزنه دیده سر آورده برون گندم خال تو ای حوربهشتی طلعت بخدا ازهمه عالم پدرآورده برون منکرمعجز شق القمر ختم رسل ابرویت معجزشق القمرآورده برون
بگفت ای هوادار مسکین من برفت انگبین یار شیرین من چو شیرینی از من بدر میرود چو فرهادم آتش بسر میرود
مصراع منظور از "او " در شکر آن را که میان منو او صلح افتاد