پرسش خود را بپرسید

تفاوت دیدگاه حافظ و مولانا در داستان کوه سینا

تاریخ
١ سال پیش
بازدید
٣,٨١٤

سلام 

تفاوت دیدگاه حافظ و مولانا در داستان حضرت موسی و  کوه سینا  چی بود ؟

حافظ

چو رسی به طور سینا ارنی بگو و بگذر

تو صدای دوست بشنو، نه جواب "لن ترانی"

مولانا 

اَرِنی کسی بگوید که تو را ندیده باشد

تو که با منی همیشه، چه "تَرَی" چه "لن ترانی"

٢,٧٨٠
طلایی
٠
نقره‌ای
٢
برنزی
١٢٠

٢ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

سلام و ادب 

اصل داستان در آیه 143سوره

اعراف بدین شرح است : 

               وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ ۚ قَالَ لَنْ تَرَانِي وَلَٰكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي ۚ فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا ۚ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ

و چون (قوم تقاضای دیدن خدا کردند) موسی (با هفتاد نفر بزرگان قومش که انتخاب شده بودند) وقت معین به وعده‌گاه ما آمد و خدایش با وی سخن گفت، موسی (به تقاضای جاهلانه قوم خود) عرض کرد که خدایا خود را به من آشکار بنما که جمال تو را مشاهده کنم. خدا در پاسخ او فرمود که مرا تا ابد نخواهی دید ولیکن به کوه بنگر، اگر کوه طور (بدان صلابت، هنگام تجلی) به جای خود برقرار ماند تو نیز مرا خواهی دید. پس آن‌گاه که تجلی خدایش بر کوه تابش کرد کوه را مندکّ و متلاشی ساخت و موسی بی‌هوش افتاد. سپس که به هوش آمد عرض کرد: خدایا تو منزه و برتری (از رؤیت و حس جسمانی، از چنین اندیشه) به درگاه تو توبه کردم و من (از قوم خود) اول کسی هستم که (به تو و تنزّه ذات پاک تو از هر آلایش جسمانی) ایمان دارم.

هنگامی که موسی کلیم الله ، تقاضای قوم بنی اسرائیل را مبنی بر رویت ماهیت خداوند پذیرفت و با بزرگان قومش به وعده گاه از پیش تعیین شده رفت ، خداوند به اون وحی فرمود که لن ترانی ( هرگز مرا نخواهی دید ) و اگر به کوه نظر کردید و متلاشی نشد پس من را نیز خواهید دید 

و هنگامی که به کوه نظر کردند متلاشی و خرد شد و موسی از هوش رفت .

پس از هوشیاری دانست که چه خطایی را مرتکب شده و خداوند آن نیست که با چشم فیزیکی و ابزار مادی قابل روئیت باشد بلکه خداوند حقیقتی است غیر مادی و جز خودش کسی نتواند ماهیتش را بداند پس توبه کرد و از خدای خود را منزه از هرچیزی دانست .

شعر حافظ تلمیح واضحی دارد به آیه شریفه 

ولی  مضمون آن به عشق حقیقی اشاره میکند

میگوید :   چو رسی به طور سینا ارنی بگو و  بگذر

تو صدای دوست بشنو نه جواب لن ترانی 

اشاره دارد به عشق حقیقی به معشوق است که عاشق نباید از معشوق خود رنجیده خاطر گردد و در عشق و محبت او نباید تسلسلی وجود داشته باشد گرچه معشوق او را طرد کند. میگوید  برای عاشق شنیدن صدای معشوق کافیست حال هرچه میخواهد باشد .

اما مولانا تعبیر دیگری دارد 

ارِنی کسی بگوید که تو را ندیده باشد 

تو که با منی همیشه چه تری چه لَن تَرانی

مولانای بزرگ  

اشاره به اشتباه موسی در این موضوع دارد 

وی میگوید :گفتن جمله ارنی ( خود را به من نشان بده )

متعلق به کسی است که ذات و وجود متعالی خداوند را درک نکرده باشد و با چشم  دل خداوند را درک نکرده باشد 

و من ( خود مولانا) چون وجود پاک و اقدس تو را در قلبم احساس میکنم  دیدن یا ندیدن تو برای من تفاوتی ندارد .

با تشکر   از شما بابت مطالعه ...

١٧٥
طلایی
٠
نقره‌ای
٤
برنزی
٦
تاریخ
١ سال پیش

ممنون از جواب کامل تون

-
١ سال پیش

هر دوی این اشعار ساختگی و قلابی است

و سروده حافظ و مولوی نیست !!

١,٩٧٤
طلایی
٠
نقره‌ای
٥٣
برنزی
٣٨
تاریخ
١ سال پیش

پاسخ شما