اشغال ایران توسط متفقین در جنگ جهانی دوم
اشغال ایران توسط متفقین در جنگ جهانی دوم چه تأثیری بر سقوط رضاشاه و انتقال قدرت به محمدرضا شاه داشت؟
٣ پاسخ
علت عزل رضاشاه علاقه و گرایشی بودکه به هیتلر و المان نازی پیداکرده بود ،انگلیسی ها هم که اینو فهمیدن دستشو گرفتن و گفتن خوش اومدی وتبعیدش کردن ساده تر از چیزیه که فکرشو میکردی
اشغال ایران توسط متفقین در جنگ جهانی دوم تأثیرات مهمی بر سقوط رضاشاه و انتقال قدرت به محمدرضا شاه داشت. در اینجا به برخی از این تأثیرات اشاره میکنم:
- فشار متفقین برای استعفای رضاشاه: پس از اشغال ایران توسط نیروهای متفقین در شهریور ۱۳۲۰، رضاشاه تحت فشار شدید بریتانیا و شوروی قرار گرفت تا از سلطنت کنارهگیری کند. این فشارها به دلیل نگرانیهای متفقین از نزدیکی رضاشاه به آلمان نازی و حضور کارشناسان آلمانی در ایران بود.
- ناتوانی ارتش ایران: ارتش ایران نتوانست در برابر نیروهای متفقین مقاومت کند و به سرعت متلاشی شد. این ناتوانی نظامی نشاندهنده ضعف حکومت رضاشاه و عدم آمادگی کشور برای مقابله با تهدیدات خارجی بود.
- انتقال قدرت به محمدرضا شاه: پس از استعفای رضاشاه، محمدرضا پهلوی به عنوان ولیعهد به سلطنت رسید. این انتقال قدرت با وساطت محمدعلی فروغی و توافق بین متفقین انجام شد.
- تغییرات سیاسی و اجتماعی: اشغال ایران و سقوط رضاشاه منجر به تغییرات گستردهای در ساختار سیاسی و اجتماعی کشور شد. این تغییرات شامل افزایش نفوذ متفقین در امور داخلی ایران و تغییرات در سیاستهای داخلی و خارجی کشور بود.
اطلاعات زیر باز نشری است از سایت ویکیپدیا: 🔻
با این که رضا شاه استعفا داد، در ۲۶ شهریور ۱۳۲۰، ارتشهای روسیه و بریتانیا، تهران را اشغال کردند و حکومت را به کنترل خویش درآوردند. در ۵ آبان سفیران روس و بریتانیا به آگاهی محمدرضاشاه پهلوی رساندند که قدرت در دستان ماست.
پس از پایان جنگ جهانی دوم، نیروهای آمریکایی و انگلیس به تخلیه نیروهای خود از ایران پرداختند. دولت شوروی قبل از خاتمه جنگ، درصدد به دست آوردن امتیاز استخراج نفت شمال برآمد، اما چون با تصویب قانون منع اعطای امتیاز نفت به خارجیان در مجلس شورای ملی، از دریافت این امتیاز محروم شد، بنای مخالفت و ناسازگاری با دولت ایران را گذاشت و نیروهای خود را از ایران بیرون نبرد، بلکه بسیار علنی در آبان ماه ۱۳۲۴ به پشتیبانی از جنبشهای خودمختاری کردها و آذربایجانیها در ایران پرداخت. ارتش شوروی از ورود نیروهای پلیس و ژاندارمری ایران به آذربایجان و کردستان خودداری کرد. کردها، جمهوری مهاباد را با پشتیبانی شوروی برپا کردند و در آذربایجان، جعفر پیشهوری با حمایت شوروی، فرقه دموکرات آذربایجان را برپا نمود.
پس از شکایت دولت ایران به شورای امنیت و سفر قوامالسلطنه نخستوزیر وقت، به مسکو که به امضای موافقتنامهای دربارهٔ تشکیل شرکت مختلط نفت ایران و شوروی انجامید، شوروی در اردیبهشت ۱۳۲۵ نیروهای خود را از ایران خارج کرد. حکومت خودمختار حزب دموکرات در آذربایجان و کردستان نیز بیش از ۷ ماه پس از خروج نیروهای شوروی دوام نیاورد. موافقتنامه مربوط به تشکیل شرکت مختلط نفت ایران و شوروی نیز، سال بعد در مجلس رد شد.
اشغال ایران، محدود به قوای بریتانیا و شوروی نبود. پس از ورود آمریکا به جنگ، عدهای از نظامیان آن کشور نیز وارد ایران شدند، اما استقلال و تمامیت ارضی ایران، نخست با امضای یک پیمان سهجانبه بین ایران، بریتانیا و شوروی در بهمن ۱۳۲۰ و سپس با صدور اعلامیهای که در پایان کنفرانس سران متفقین (روزولت، چرچیل و استالین) در تهران منتشر شد، تضمین گردید.
در دوران اشغال ایران به دست متفقین، بسیاری از امکانات، زیرساختها، منابع، اندوختهها و آذوقههای ایران، به اشغالگران اختصاص یافت. ازاینروی، دو ماه بیشتر طول نکشید که ایران دچار کمبود مواد غذایی و گرانی لگامگسیخته گشت. شهرهای ایران و به ویژه تهران آنچنان با کمبود نانو سایر ارزاق مورد نیاز روبرو شدند که نان و مواد غذایی را با کوپن در اختیار مردم قرار میدادند؛ شمار بسیاری از مردم ایران، در نتیجهٔ تهیدستی، گرسنگی و بیماری جان خود را از دست دادند. کشوری که در جنگ جهانی، دخالتی نداشت و بارها بیطرفی خود را به دو سوی درگیری اعلام کرده بود، آسیبهای زیادی را از جنگ تحمل میکرد.
در نامهای محرمانه در تاریخ ۱۳۲۱/۴/۲۹ به نخستوزیر وقت نسبت به سانسور مطبوعات و بستههای پستی در تهران توسط مأموران بریتانیا چنین توضیح داده شدهاست:
محرمانه جناب آقای نخستوزیر استحضارا معروض میدارد که بنابر گزارش اداره کل شهربانی چند روز است بازرسیهای شعبه سانسور بریتانیا کلیه مطبوعات و نامههای رسیده از ترکیه را جزو سایر کیسههای پستی به شعبه سانسور خود برده و مطبوعات مزبور را بایگانی میکنند ومامورین سانسور جدیت دارند که مطبوعات ترکیه بایگانی شود
در نامه محرمانه دیگری به تاریخ ۱۳۲۱/۴/۵ که وزیر وقت دارایی به وزیر امور خارجه دربارهٔ خرید جو توسط نیروهای شوروی از کشاورزان نوشته شدهاست، تأکید شده که هر چه سریع تر از ادامه این کار خودداری شود:
گزارش رسیده از اداره کل شهربانی مشعر است که نیروهای شوروی در تاکستان مقدار زیادی جو خریده و همه روزه به وسیله خودرو حمل مینمایند. گزارشهای دیگری هم از پارهای نقاط شمالی کشور در این خصوص رسیده در صورتی که وزارت دارایی درقبال تقاضا و اصرار نمایندگی بازرگانی شوروی مساعدتهای لازم را برای تحویل چندین هزار تن جو به شوروی نمودهاست. چون این عمل به کار خرید و جمعآوری جنس که فعلاً در درجه اول اهمیت قرار دارد لطمه میزند و بهعلاوه مساعدتهای لازم هم در تحویل جو به عمل آمده دیگر پسندیده نیست که نمایندگان آنها باز جو خریداری نمایند؛ بنابراین تمنی دارد که با مقامات شوروی مذاکره و اقدام فرمایید که دستور قطعی صادر نمایند از خرید غله اعم از گندم و جو خودداری شود و در نتیجه اقدامی که مبذول میفرمایند به وزارت دارایی مرقوم فرمایید.
پس از حمله متفقین به ایران و جابجایی قدرت در بیشتر مناطق ایران کشمکشهای قومی و مذهبی شکل گرفت. برای مثال در تبریز درگیریهایی بین مسلمانان و مسیحیان رخ داده بود تا جایی که کنسول بریتانیا هشدار داد احتمالاً با خروج متفقین از ایران این درگیریهای قومی و مذهبی بسیار شدیدتر شود. رهبران کلیسای آشوری نیز نگرانیهای مشابهی داشتند و به دنبال جلب حمایت بریتانیا در آینده نزدیک بودند. یا برای مثال در ماه محرم سال ۱۳۲۱ نیروهای شوروی مستقر در مشهد مجبور شدند حفاظت از محله یهودیان را بر عهده بگیرند. یا حدود هشتصد مسلمان اهوازیکه از شایعه ربوده شدن یک کودک مسلمان توسط یهودیان خشمگین شده بودند تلاش میکردند تا کنیسه محلی را به آتش بکشند. در کرمان نیز گروهی به رهبری یکی از روحانیون با حمله به محله زرتشتیها دونفر را کشتند و خانههای بسیاری را غارت کردند. همچنین گروه مشابهی نیز در شاهرودبا حمله به مرکز بهائیان سه نفر را بدار آویختند و ۵۰ مغازه را غارت کردند. درمناطق آذربایجان، کردستان و مناطق عربنشین جنوب مسئله زبان بسیار برجسته و آشکار شده بود. در سال ۱۳۲۱ در گردهمایی اعراب ایران در پی جدایی و پیوستن به کشورهای عربی بودند. اعراب ایران در پیامهایی به دولتهای بریتانیا و آمریکا خواستار حمایت آنها برای جدایی از ایران شدند که البته به دلیل تفرقهای که در میان اعراب بود موفق به جدایی از ایران نشدند وضع مناطق کردنشین نیز به همین ترتیب بود.
پیامدهای اقتصادی اشغال ایران
ایران به دنبال حمله متفقین با مشکلات اقتصادی بسیاری رو به رو شد. تورم، دزدی و قحطی نمونه کوچکی از پیامدهای حمله متفقین به ایران بود. نامه شکایت آقای محمود بدر وزیر دارایی در نخستین روز از تیرماه سال ۱۳۲۱ به نخستوزیر گواهی شرایط سخت مردم ایران در پی تجاوز نیروهای متفقین است.
جناب آقای نخستوزیر پیرو نامه ۱۴۹۳۲ مجدداً از اهواز اطلاع رسیده بر حسب دستور استانداری مأمورین شهربانی و شهرداری بدون موافقت اداره دارایی اقتصادی در روزهای ۲۸ و ۳۰ خرداد و اول تیر معادل ۴۵ تن آرد از محمولات تهران برده و مصرف کردهاند. بسیار قابل ملاحظه است که در بحبوحه حاصل خوزستان استانداری محل به جای اینکه مالکین و صاحبان گندم را ملزم به تحویل دادن فزونی نموده و مصرف محل را تأمین نماید خودسرانه آرد و گندم ورودی را که منحصراً برای مصرف تهران اختصاص داده شدهاست مصرف میکنند در حالیکه سالهای گذشته در ماه تیر و مرداد مقداری از گندم خوزستان به تهران حمل میشده. چون فعلاً تنها راه تأمین تهران همان گندم و آرد ورودی از خارج است چنانچه از مرتکبین این خودسری جدا بازخواست نشود و دستور قطعی برای تأمین مصرف از محمول صادر نگردد وزارت دارایی به هیچ وجه مسئولیت تأمین خواربار کشور را به عهده نگرفته و صراحتاً عرض میکند تهران در مدت کوتاهی به سختی وقحطی دچار خواهد شد
وضعیت برنج هم بهتر از سایر غلات نبود به عنوان مثال در قیمت برنج از تیرماه ۱۳۲۰ تا تیرماه ۱۳۲۱ به مقدار ۴۴ من از ۲۵۰ ریال به ۶۰۰ ریال رسید.
* باز نشر از سایت ویکیپدیا:👇