پرسش خود را بپرسید

منظور از "صاحب فتوا" کیست ؟

تاریخ
٤ ماه پیش
بازدید
١١٥

منظور از "صاحب فتوا" کیست ؟

ای صاحب فتوا ز تو پرکارتریم
با این همه مستی زتو هُشیار تریم

٤,٦٧١
طلایی
٠
نقره‌ای
٢٤
برنزی
١٩١

١ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

این مصرع بصورت"ای مفتی شهر..." نیز آمده است. در هر شیخ بزرگی بوده که مردم برای رتق و فتق امور مذهبی به او مراجعه می کردند و معمولا  از طرف حکومت منسوب می شده .


(ویکی فقه:(تاريخ فقهاء شيعه را از زمان غيبت صغرا (۲۶۰ - ۳۲۰) آغاز مى‏كنيم به دو دليل: يكی اينكه: عصر قبل از غيبت صغرا عصر حضور ائمه اطهار است و در عصر حضور، هر چند فقهاء - و به معنی صحيح كلمه، مجتهدين و ارباب فتوا - كه ائمه اطهار آنها را به فتوا دادن تشويق مى‏كرده‏ اند بوده‏ اند، ولی خواه و ناخواه فقهاء به علت‏ حضور ائمه اطهار(ع) تحت الشاع بوده‏ اند، يعنی مرجعيت آنها در زمينه دست نارسی به ائمه بوده است و مردم حتی الامكان سعی مى‏كردند به منبع اصلی دست ‏يابند و خود آن فقهاء نيز مشكلات خود را تا حد مقدور و ممكن با توجه به بعد مسافتها و ساير مشكلات، با ائمه اطهار در ميان مى‏گذاشتند. ديگر اينكه علی الظاهر فقه مدون ما منتهی مى‏شود به زمان غيبت صغرا، يعنی تاليف و اثرى فقهی قبل از آن دوره از فقهاء شيعه فعلا در دست نداريم .
ولی به هر حال در شيعه نيز فقهاء بزرگی در عصر ائمه اطهار وجود داشته‏اند كه با مقايسه با فقهاء معاصر آنها از ساير مذاهب، ارزش آنها معلوم و مشخص مى‏شود. «ابن النديم‏» فن پنجم از مقاله ششم كتاب بسيار نفيس خود را كه به نام «فهرست ابن النديم‏» شهرت و اعتبار جهانى دارد اختصاص داده به «فقهاء الشيعه‏» و در ذيل نامهاى آنها از كتابهاى آنها در حديث‏يا فقه ياد مى‏كند. درباره حسين بن سعيد اهوازى و برادرش مى‏گويد: «اوسع اهل زمانهما علما بالفقه و الآثار و المناقب‏». يا درباره على بن ابراهيم قمى مى‏گويد: «من العلماء الفقهاء». و درباره محمد بن حسن بن احمد بن الوليد قمى مى‏گويد: «و له من الكتب كتاب الجامع فى الفقه‏». ولى ظاهرا كتب فقهيه آنها به اين شكل بوده است كه در هر بابى احاديثى كه آنها را معتبر مى‏دانسته‏اند و بر طبق آنها عمل مى‏كرده‏اند ذكر مى‏كرده‏اند; آن كتابها هم حديث بود و هم نظر مؤلف كتاب.


زهرا رضاییان مجله مطالعات قرآنی:شعر خیام نیز مانند دیگر شاعران مسلمان بی بهره از قرآن نبوده است. خیام در شعرش گاه به صورت استفاده از مضمون و گاه استفاده از عبارات و به کارگیری واژگان، از قرآن بهره مند شده است.

خداوند درباره کسانی که مردم را به نیکوکاری فرمان می دهند و خویش را فراموش می کنند، می فرماید:

 ( أتَأْمُرُونَ النّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أنْفُسَکمْ وَ أنْتُمْ تَتْلُونَ الْکتابَ أ فَلا تَعْقِلُونَ ) [3]

 ( یقُولُونَ بِألْسِنَتِهِمْ ما لَیسَ فی قُلُوبِهِمْ ) [4]

 ( یا أیهَا الّذینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ ) [5]

و خیام با الهام از این آیات شریفه می سراید:

ای مـفتی شـهر از تـو پـرکــارتـــریـم              بـا ایـن هـمه مـستی از تـو هـشیارتریم

تو خون کسان خـوری و ما خون رزان                        انصاف بده کدام یک خون خوارتریم

١٦,٢١٣
طلایی
١١
نقره‌ای
١٨٩
برنزی
١٢٦
تاریخ
٤ ماه پیش

پاسخ شما