پرسشها با دستهبندی (زبان فارسی => زبان فارسی => شعر)
در کدام مصرع واژه ی مرکب وجود دارد ؟ الف) هم صفیر و خدعه مرغان تویی ب) ای زبان تو بس زبانی مر مرا ج) مرد غرقه گشته جانی می کند د) ای دریغا مرغ خوش الحان من
آرایه های بیت زیر کدامند ؟ « هان تا لب شیرین نستاند دلت از دست کان کز غم او کوه گرفت از کمر افتاد » الف) مراعات نظیر – تشبیه – تلمیح ب) تلمیح – کراعات نظیر – اسلوب معادله ج) کنایه – استعاره – ایهام د) لف و نشر – تلمیح – مجاز
کدام مورد در توضیح نثر مصنوع صحیح می باشد ؟ الف) نثر این دوره بیش از هر دوره ای به نثر گفتاری شبیه است . ب) در این نوع نثر جنبه ی اطلاع رسانی بر جنبه ی هنری زبان غلبه دارد ج) افراط در استفاده از اختصاصات نثر فنی سبب بوجود آمدن این شیوه شد . د) کلیله و دمنه گزارش نصر الله منشی از مهمترین آثار نثر مصنوع به حساب می آید.
پسِ هیچ پشتی چنان نگذرم که در پیش رویش خجالت برم ✏ «نظامی»
قافیه و ردیف در بیت زیر به ترتیب کدام است ؟ « نگر تا جه گفتست مرد خرد. که هر کس بد کرد کیفر برد » الف) خرد,برد – ندارد ب) ندارد – خرد ,برد ج) مرد خرد , کیفر برد – ندارد د) ندارد – مرد خرد , کیفر برد
آرایه های تضاد در کدام یکی از بیت های زیر وجود دارد ؟ الف) زان پیش که در باغ وصال تو دل من از داغ فراق تو براسود برفتی ب) آهنگ به جان من دلسوخته کردی چون در دل من عشق بیفزود برفتی ج) چون آرزوی تنگ دلان دیر رسیدی چون دوستی سنگدلان زود برفتی د) ناگشته من از بند تو آزاد بجستی ناکرده مرا وصل تو خشنود برفتی
گور و آهو مجوی ازین گل شور کاهوش آهوست و گورش گور ✏ «نظامی»
در کدام بیت آرایه « مراعات نظیر» وجود دارد ؟ الف) بی وفا نگار من می کند به کار من. خنده های زیر لب عشوه های پنهانی. ب) یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم. رخساره به کس ننمود آن شاهد هر جایی. ج) ز تو گر تفقد و گر ستم بود آن عنایت و این کرم. همه از تو خوش بود ای صنم چه جفا کنی چه وفا کنی. د)ترش بنشین و تندی کن که ما را تلخ ننماید. چه میگویی چنین شیری که شوری در من افکندی.
هم خویش را بیگانه کن، هم خانه را ویرانه کن، وآنگه بیا با عاشقان همخانه شو؛ همخانه شو معنی و مفهوم و منظور از خویش بیگانه شدن چیست؟ و کدام خانه می بایست ویران شود ؟ عاشقان کیستند و هم خانه شدن با ایشان چگونه است؟
استعاره مکینه در بیت زیر کدام است ؟ « بساط سبزه لگد کوب شد به پای نشاط. ز بس مه عارف و عامی به رقص برجستند » الف) به رقص برجستند ب) عارف و عامی ج) لگد کوب شدن د) پای نشاط