ترست از کردنش بیشتر ست از میلت بناکردنش، چرا این گونه نثر در زبان فارسی بوجود آمد ؟ آیا در زمانی که اعراب بر این کشور حکومت میکردند این گونه نثر و یا سخن گفتن رایج بود ؟ همین نثر را چطور به زبان امروزی میتوان نوشت ؟
زبان امروزیش اینطور میشه: ترس شما از انجام دادن آن کار بیشتر از میل شما به انجام ندادنش است.
خفتگان و مردگان بمثل چیزی جز تصویر نیستند چشم کودکیست که از نقش ابلیس میترسد ، تو به آزادی تمام ، تابع قادری از خود بزرگتری و مطیع طبعی از خویش کاملتر ، این متن برگرفته از کتاب اعراف نوشته دانته ست ، چه برداشتی از این متن میشه کرد ؟ هم آزاد بودن و هم تابع بودن ؟ آیا منظور خداوندست ؟ که او را طبعی نیست ، ؟؟؟؟
آزادی تمام: اختیار تمام
اصطلاح محاوره ای فارسی "چشمم به در خشک شد" کنایه از چیه ؟
انتظاری که تو نگاه منتظرش هیچوقت پایانی نداره
همینه که میگن. . . زمان برا همه یکجور نمیگزره
Sales forecasting رو چطور انجام میدن ؟
پیش بینی فروش از داده های فروش گذشته برای پیش بینی فروش آینده استفاده می کند. با نرم افزار پیش بینی فروش، می توان اهداف را تعیین کرد، تولید را تغییر داد و عملکرد بلندمدت فروش را پیگیری کرد. پیش بینی ...
we are meeting him tomorrow
نگران که باشی، اینده ای میاد به اندیشه. نگرانی دلهره نیستا! نگرانی اینکه نیروی اندیشه نگاهی بندازه به اینده. نگرانی واژه ایه از بنواژه ی نگریستن. با گفتن 'وی آ میتینگ هم تومارو'، گویند میخاد بگ ...
نیست جنسیت ز روی شکل و ذات آب جنس خاک آمد در نبات باد جنس آتش آمد در قوام طبع را جنس آمدست آخر مدام جنس ما چون نیست جنس شاه ما مای ما شد بهر مای او فنا چون فنا شد مای ما او ماند فرد پیش پای اسپ او گردم چو گرد ✏ «مولانا»
با سلام -هم جنس بودن منحصر به شکل و ذات نیست، مثل آب و خاک که ظاهراً متجاتس نیستند ولی به اعتبار حقیقت وجود و خاصیت حیات بخشی که به گیاه میدهند متجانس میشوند. -باد از این جهت که آتش را شعله ...
با سلام اطمینان (إطمئنان) confidence یعنی آرامیدن، قرار گرفتن، قرار و آرام، خوشنودی، بی گمانی، راحتی خیال اعتماد trust یعنی تکیه کردن ، سپردن و گذاشتن بر کسی و اعتبار کردن، واگذار کردن به کسی ...
هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد در خرابات بگویند که هوشیار کجاست ، معنی این بیت از حافظ چیست ؟ مخصوصا مصرع اول و ربط خرابی و خرابات ؟
با سلام نقش خرابی یعنی آثار و علائم فانی همه چیز در این دنیا تغییر میکند و فناپدیر است هر که هم به این عالم میآید، نشانههای فنا همراهش است. مسلّماً هر که به میکده میرود باده مینوشد و هشیار نیست. در اینجا خرابات کنایه از این عالم فناپذیر است. کیست که در خرابات دنیا، باده مرگ ننوشد و مست سکرات موت نشود و از دنیا نرود؟
در سوره عنکبوت میفرمایند لیعلمنّ الله الذین آمنو ا و لیعلمنّ المنافقین این گونه علم و آگاهی یافتن الله را چطوری میشه تفسیر کرد ، در جاییکه میفرمایند انّ الله بکلّ شیءٍ علیم ؟
با سلام در ترجمه تفسیر المیزان علامّه طباطبایی آمده: باید خدا کسانی را كه ایمان آورده اند معیّن كند و کسانی را كه نفاق ورزیدند مشخّص سازد. خداوند در آیه ۳ هم فرموده: وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذ ...
وقتی مثلا ژاکت پرز دار پوشیدیم و پرز هاش گردنو اذیت میکنه،به جز اذیت کردن معادل دیگه ای در فارسی داره؟
پرزهاش گردن رو میخوره الیاف این لباس تن رو میخوره