پیشنهاد‌های حسین کتابدار (١٩,٩٣٦)

بازدید
٩,٨٦٠
تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

**مئونت** ( یا مؤونت ) واژه ای فارسی با ریشه عربی است که معانی مختلفی دارد، از جمله: - **خرج، هزینه، مخارج** - **رنج، محنت، زحمت** - **لوازم مع ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سرافیم موجودات آسمانی هستند که در متون مذهبی، به ویژه در یهودیت، مسیحیت و اسلام ذکر شده اند. آن ها به عنوان فرشتگان شش بال توصیف شده اند که در کنار ت ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بهبود یا ارتقا/ به فرآیند بهبود یا ارتقای چیزی اشاره دارد، چه در رشد فردی، سرمایه گذاری مالی یا پیشرفت اجتماعی. این اصطلاح می تواند خودسازی، توسعه اق ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شوخی بامزه یا لطیفه خنده دار به یک جوک، داستان یا اظهار نظر بسیار سرگرم کننده اشاره دارد که باعث خنده می شود. این اصطلاح معمولاً برای لطیفه های هوشمن ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حماقت یا رفتار احمقانه/ به رفتارهای بی معنی، مضحک یا غیرجدی اشاره دارد که اغلب شامل شوخی های کودکانه، حرکات دلقک وار یا اعمال غیرمنطقی می شود. متراد ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ماجراجویی های شیطنت آمیز یا خرابکاری های بازیگوشانه/ به فعالیت های سرگرم کننده یا جسورانه ای اشاره دارد که اغلب با ریسک، شوخی یا رفتار غیرمتعارف همرا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حرف بی معنی یا مزخرفات/ به گفتار بی ارزش، بی معنی یا غیرصادقانه اشاره دارد. این اصطلاح معمولاً برای رد ادعاهای اغراق آمیز، سخنان فریبنده یا حرف های پ ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یک عنوان شغلی یا نقشی است که به فردی اطلاق می شود که مسئول مدیریت و نظارت بر دسترسی به منابع، سیستم ها یا اطلاعات در یک سازمان است. این عنوان در زمین ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به فردی اطلاق می شود که مسئول مدیریت، نگهداری و نمایش مجموعه های هنری، تاریخی، علمی یا فرهنگی است، به ویژه در موزه ها، گالری ها یا کتابخانه ها. سرپر ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یک اسم ( noun ) در زبان انگلیسی است و به کسی اشاره دارد که وظیفه ی نظارت، مدیریت، یا سرپرستی بر کار دیگران را بر عهده دارد، به ویژه در زمینه های کاری ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مترادف؛ on the go, in motion, traveling, progressing, advancing, busy, active, constantly moving مثال؛ Soldiers were constantly on the move during th ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یکی از ترکیب های پرکاربرد در زبان انگلیسی است که هم به صورت واقعی ( literal ) و هم استعاری ( figurative ) به کار می رود و معمولاً به معنی یافتن جهت ی ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یکی از عبارات رایج در زبان انگلیسی است که هم به صورت واقعی ( literal ) و هم استعاری ( figurative ) استفاده می شود و معنای ادامه دادن تا پایان کار یا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

منحرف شده از مسیر از مسیر خارج شده از هدف دور شده ( استعاری ) گم راه شدن / از مسیر درست خارج شدن مترادف؛ off track, misdirected, astray, diverted ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مترادف؛ on the other side of town, across the city, opposite end of town, far side of town, elsewhere in the city مثال؛ I have to drive across town t ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یک اصطلاح محاوره ای و نسبتاً قدیمی در زبان انگلیسی است که بیشتر در گویش های جنوبی ایالات متحده یا انگلیسی عامیانه ی روستایی شنیده می شود. این عبارت ب ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یک اصطلاح رایج در مکالمات انگلیسی ( به ویژه هنگام دادن مسیر ) است و بیشتر معنای فیزیکی/مکانی دارد، اما گاهی هم به شکل استعاری استفاده می شود. در دو ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عبارت اصطلاحی "up the road" یکی از ترکیبات رایج و ساده در زبان انگلیسی است که بسته به زمینه ممکن است معنای فیزیکی، مکانی یا حتی استعاری داشته باشد. ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یک اسم ( noun ) ادبی و رسمی در زبان انگلیسی است که به احساس تنهایی، ناامیدی و اندوه عمیق اشاره دارد. این واژه شکل اسمی صفتِ معروف forlorn است. تنهای ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یک اسم ( noun ) بسیار رسمی و کمیاب در زبان انگلیسی است که به معنای اندوه عمیق و بی تسکینی به کار می رود. این واژه بیشتر در متون ادبی، مذهبی یا توصیف ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یکی از اصطلاحات بسیار رایج در زبان انگلیسی است که معنایی نمادین ( figurative ) دارد و به حالتی اشاره می کند که فردی به دلایلی ناراحت، حساس، یا آماده ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "Petty Betty" یک اصطلاح عامیانه، طنزآمیز و گاه کنایه آمیز است که برای توصیف فردی ( معمولاً زن ) که درباره مسائل کوچک یا بی اهمیت، بیش از حد حسا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

واژه ی pouty یک صفت ( adjective ) در زبان انگلیسی است که بیشتر برای توصیف ظاهر یا رفتار کسی که ناراحت یا قهر کرده است به کار می رود. این واژه هم می ت ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "drama llama" یک اصطلاح عامیانه، طنزآمیز و غیررسمی در زبان انگلیسی است که به صورت شوخی آمیز برای توصیف فردی استفاده می شود که اغلب خود را درگیر ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "butthurt" یک اصطلاح عامیانه ( slang ) است که در زبان انگلیسی غیررسمی و گاهی توهین آمیز به کار می رود. این واژه به طور معمول برای توصیف شخصی که ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

عبارت peekaboo یک واژه شیرین، کودکانه و پرکاربرد در زبان انگلیسی است که هم به عنوان اسم ( noun ) و هم به عنوان صدا یا بازی ( interjection/game ) استف ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

عبارت "lay eyes on" یک اصطلاح عامیانه و غیررسمی است که به معنای دیدن چیزی یا کسی برای اولین بار یا توجه به چیزی یا کسی است. معمولاً وقتی کسی یا چیزی ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "lady garden" یک اصطلاح عامیانه و غیررسمی است که معمولاً به معنای اندام جنسی زنانه به طور غیرمستقیم و به صورت طنزآمیز یا سبک به کار می رود. این ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1 - یعنی سروصدا، هیاهو، جنجال، یا شلوغ کاری بی دلیل جنجال بی خودی قیل وقال سر و صدای الکی داد و بیداد بی دلیل سر و صدا کردن برای چیز پیش پا افتاد ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1 - Poon یک نام خانوادگی رایج در چین، هنگ کنگ، و سایر کشورهای شرق آسیا است. 2 - در زبان انگلیسی، "poon tree" به درختی به نام Calophyllum inophyllum ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آب گازدار یا **sparkling water** به آبی گفته می شود که گاز دی اکسید کربن ( CO2 ) در آن حل شده و باعث ایجاد حباب ها و طعم گازدار و تازه آن می شود[1][2 ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عبارت all set یک اصطلاح بسیار پرکاربرد در زبان انگلیسی است و معمولاً در مکالمات روزمره، کاری، و حتی در موقعیت های رسمی استفاده می شود. کاملاً آماده ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

با سلام. فکر کنم املاء آن درست نباشد. 1 - Nature is calling me 2 - Nature calls me 🙏🙏🙏

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

**منحنی زنگی** یا **منحنی زنگوله ای** ( Bell Curve ) نوعی نمودار توزیع نرمال یا توزیع گاوسی است که شکل آن شبیه به یک زنگوله متقارن است. این منحنی در ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

**منحنی زنگی** یا **منحنی زنگوله ای** ( Bell Curve ) نوعی نمودار توزیع نرمال یا توزیع گاوسی است که شکل آن شبیه به یک زنگوله متقارن است. این منحنی در ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عبارت evangelistic undertaking ترکیبی رسمی و مذهبی است که در زمینه های دینی، به ویژه مسیحیت، استفاده می شود. فعالیت بشارتی پروژه تبلیغ دینی اقدام ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "regular basis" یکی از ساختارهای پرکاربرد در زبان انگلیسی است، به خصوص در مکالمات رسمی، ایمیل های کاری، و متون روزمره. به طور منظم به صورت مر ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عبارت bill and coo یک اصطلاح نسبتاً ادبی و شاعرانه در زبان انگلیسی است که برای توصیف رفتار عاشقانه و صمیمی بین دو نفر، به ویژه در دوران عاشقانه و محب ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

**Primrose** ( نام علمی: *Primula vulgaris* ) گیاهی چندساله و کوچک است که معمولاً ارتفاعی تا حدود ۱۰ تا ۳۰ سانتی متر دارد و از زمستان تا بهار گل می د ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کلمهٔ plenipotentiary یک واژه رسمی و نسبتاً تخصصی است که بیشتر در زمینه های دیپلماتیک، حقوقی و سیاسی به کار می رود. نماینده تام الاختیار مامور سیاس ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مترادف؛facial mist – skin freshener – astringent مثال؛ ( Skincare ) I use a toner every night to keep my skin feeling fresh. ( Skincare ) Toner h ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

**اُتُومان ( Ottoman ) ** یک قطعه مبلمان است که معمولاً بدون پشتی و دسته طراحی می شود و می تواند به صورت یک کاناپه کوتاه یا صندلی کوچک و نرم باشد. ای ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

**وال اسکانس ( Wall Sconce ) ** یا به طور ساده **اسکانس**، یک نوع چراغ یا روشنایی تزئینی است که به دیوار نصب می شود و معمولاً برای ایجاد نور محیطی، ت ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

**دیوار تاکید ( Accent Wall ) ** یا **دیوار شاخص** به دیواری در داخل یک فضا گفته می شود که طراحی، رنگ یا جنس آن با سایر دیوارهای همان اتاق متفاوت است ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "disillusion with" یک ساختار رایج در انگلیسی است که برای بیان ناامیدی یا از بین رفتن باورهای قبلی نسبت به چیزی یا کسی به کار می رود. دل سردی ا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

با نام دیگر، که همچنین با این نام شناخته می شود، ملقب به، معروف به مترادف؛ alias – nickname – pseudonym – called – referred to as – goes by the name ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مترادف؛ smart doorbell – wireless video doorbell – connected doorbell – visual intercom system – digital door camera مثال؛ We installed a video doorb ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جلوتر از بقیه بودن / از همه جلوتر بودن / از رقبا پیش بودن مترادف؛ be in the lead – be at the top – be a front - runner – be the best – outperform oth ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مترادف؛ Workhorse Heavy horse Farm horse Pulling horse مثال؛ The farmer relied on his draft horse to plow the fields efficiently. Clydesdales ar ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

برگرفته از فعل depict ( به تصویر کشیدن ) پسوند - ive که برای ساخت صفت به کار می رود. بنابراین، depictive به چیزی گفته می شود که توانایی یا ویژگی توصی ...