پیشنهادهای حسین کتابدار (٢٠,٠١٥)
نقطه ی تماس به هر نقطه ای از تعامل بین یک فرد و یک سازمان، برند، سیستم یا تجربه اشاره دارد. این اصطلاح می تواند شامل مکان های فیزیکی، پلتفرم های دیجی ...
وصلتی آسمانی / جفتی بی نظیر مترادف؛ Perfect match | Made for each other | Ideal couple | Twin flames | True pair مثال؛ John and Emily’s personalities ...
مترادف؛ Kindred spirit | Twin flame | Perfect match | True companion | Eternal partner مثال؛ They met by chance, but their connection was undeniable— ...
مترادف؛ Like father, like son | The apple doesn’t fall far from the tree | A mirror image | Cut from the same cloth | A true heir مثال؛ James is an e ...
مترادف؛ Look - alike | Doppelg�nger | Carbon copy | Spitting image | Mirror image مثال؛ Sarah is a dead ringer for her grandmother when she was young ...
مترادف؛ Exact duplicate | Replica | Xerox copy | Clone | Twin مثال؛ Lisa looks exactly like her mother—she’s a carbon copy of her! This painting is ...
این عبارت برای توصیف دو نفر به کار می رود که از نظر ظاهر، رفتار، عقاید یا سبک بسیار مشابه هستند. این اصطلاح بیانگر این است که افراد چنان شبیه به هم ا ...
مترادف؛ Like two drops of water | A mirror image | Cut from the same cloth | Birds of a feather flock together | Carbon copies مثال؛ ake and Sam have ...
این ضرب المثل بیانگر این است که افراد دارای علایق، ویژگی ها یا پیشینه های مشابه معمولاً با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. این مفهوم بر گرایش طبیعی انس ...
پذیرفتن بدون بررسی یا قبول کردن ظاهر امر / پذیرش چیزی همان طور که به نظر می رسد، بدون بررسی یا تحلیل بیشتر است. این اصطلاح معمولاً زمانی به کار می رو ...
کاملاً باور کردن یا بدون شک پذیرفتن/ پذیرش کامل یک موضوع، اغلب بدون بررسی یا تردید است. این اصطلاح از ماهیگیری گرفته شده است، جایی که ماهی قلاب، نخ و ...
مجاب شدن یا کاملاً متقاعد شدن/ داشتن اشتیاق و باور قوی نسبت به یک ایده، محصول یا عقیده است. این اصطلاح نشان دهنده اعتماد زیاد به ارزش یا کارایی چیزی ...
1 - داشتن اعتماد زیاد به چیزی – باور قوی به کارایی یا ارزش یک چیز. 2 - سوگند خوردن به چیزی یا کسی – نام بردن از کسی یا چیزی برای تأیید یک قول یا حقی ...
- حدس زدن یا پیش احساس داشتن - حس درونی یا شهودی درباره ی وقوع یا صحت چیزی - به صورت استعاری نشان دهنده اعتماد به حس ششم یا غریزه در غیاب شواهد رو ...
از ته دل پذیرفتن، جدی گرفتن ( نصیحت، انتقاد یا تجربه ) چیزی را شخصی تلقی کردن یا عمیقاً تحت تأثیر قرار گرفتن مترادف؛ internalize, take seriously, b ...
- اهمیت دادن به چیزی - اعتماد داشتن یا تکیه کردن به یک ایده، نظر، یا شخص - ارزش قائل شدن برای موضوعی - به صورت استعاری برای بیان باور داشتن به ص ...
- باور داشتن به یک ایده یا سیستم - پذیرفتن و حمایت فکری یا احساسی از چیزی - ( معنای واقعی ) خرید سهام یا مشارکت در سرمایه گذاری - پذیرفتن با علا ...
- ثبات و تعادل ( به ویژه در احساسات یا شرایط زندگی ) - حالت آرام و بی تلاطم - ( اصطلاح دریایی ) وضعیتی که در آن کشتی کاملاً تراز و بدون انحراف ا ...
- نقطه تعادل، نقطه توازن - نقطه ای که در آن نیروها یا وزن به طور مساوی توزیع شده و موجب پایداری می شود - به صورت استعاری برای بیان وضعیت ایده آل بی ...
- آرامش، سکون، آسودگی خاطر - ( برای طبیعت ) صاف و بی ابر بودن آسمان - نماد آرامش درونی، بی تلاطمی ذهنی یا احساسی - در نوشتار ادبی برای توصیف وضعیت ...
- یکنواختی، همواری، تراز بودن - ثبات، تعادل، نظم - آرامش و ملایمت روحی یا عاطفی - نماد آرامش درونی، ثبات احساسی، یا عدالت و بی طرفی - در متون توص ...
- ایستایی، رکود، سکون، بی تحرکی - ( پزشکی ) ایست جریان خون یا مایعات بدن - نماد وقفه، رکود، یا نبود پیشرفت در یک روند یا سیستم - می تواند بیانگر ج ...
اندیشیدن، تفکر عمیق کردن، درنگ و تأمل داشتن معمولاً با معنای تفکر عمیق و فلسفی یا بررسی دقیق موضوعی پیچیده همراه است. در متون رسمی یا ادبی برای نشان ...
اسم: جبران، تعادل دهنده، اثر خنثی کننده فعل: جبران کردن، خنثی کردن، متعادل ساختن به صورت مجازی برای بیان خنثی سازی یا کاهش اثر منفی استفاده می شود، ...
🔹 Poise ( اسم ) : وقار، متانت، آرامش در رفتار تعادل، توازن ( فیزیکی یا روحی ) 🔹 Poise ( فعل ) : متعادل نگه داشتن، در وضعیت ثابتی قرار دادن ** نم ...
یکی از مفاهیم پایه در تغذیه سالم است و به وعده غذایی ای گفته می شود که همه گروه های اصلی مواد مغذی را به نسبت مناسب در خود دارد. وعده غذایی متعادل ...
یک ترکیب رایج در زبان انگلیسی است که به وضعیت کلی سلامت جسمی، روانی و احساسی یک فرد یا گروه اشاره دارد. سلامت کلی وضعیت عمومی سلامت تندرستی عمومی ...
قانون **20 - 20 - 20** یک روش ساده و مؤثر برای کاهش خستگی و فشار چشم ناشی از نگاه طولانی مدت به صفحه های دیجیتال است. طبق این قانون، هر ۲۰ دقیقه یک ب ...
مترادف؛ Latest – Newest – Up - to - date – Modern – Fashionable مثال؛ The website provides up - to - the - minute news updates on global events. Sh ...
**مئونت** ( یا مؤونت ) واژه ای فارسی با ریشه عربی است که معانی مختلفی دارد، از جمله: - **خرج، هزینه، مخارج** - **رنج، محنت، زحمت** - **لوازم مع ...
سرافیم موجودات آسمانی هستند که در متون مذهبی، به ویژه در یهودیت، مسیحیت و اسلام ذکر شده اند. آن ها به عنوان فرشتگان شش بال توصیف شده اند که در کنار ت ...
بهبود یا ارتقا/ به فرآیند بهبود یا ارتقای چیزی اشاره دارد، چه در رشد فردی، سرمایه گذاری مالی یا پیشرفت اجتماعی. این اصطلاح می تواند خودسازی، توسعه اق ...
شوخی بامزه یا لطیفه خنده دار به یک جوک، داستان یا اظهار نظر بسیار سرگرم کننده اشاره دارد که باعث خنده می شود. این اصطلاح معمولاً برای لطیفه های هوشمن ...
حماقت یا رفتار احمقانه/ به رفتارهای بی معنی، مضحک یا غیرجدی اشاره دارد که اغلب شامل شوخی های کودکانه، حرکات دلقک وار یا اعمال غیرمنطقی می شود. متراد ...
ماجراجویی های شیطنت آمیز یا خرابکاری های بازیگوشانه/ به فعالیت های سرگرم کننده یا جسورانه ای اشاره دارد که اغلب با ریسک، شوخی یا رفتار غیرمتعارف همرا ...
حرف بی معنی یا مزخرفات/ به گفتار بی ارزش، بی معنی یا غیرصادقانه اشاره دارد. این اصطلاح معمولاً برای رد ادعاهای اغراق آمیز، سخنان فریبنده یا حرف های پ ...
یک عنوان شغلی یا نقشی است که به فردی اطلاق می شود که مسئول مدیریت و نظارت بر دسترسی به منابع، سیستم ها یا اطلاعات در یک سازمان است. این عنوان در زمین ...
به فردی اطلاق می شود که مسئول مدیریت، نگهداری و نمایش مجموعه های هنری، تاریخی، علمی یا فرهنگی است، به ویژه در موزه ها، گالری ها یا کتابخانه ها. سرپر ...
یک اسم ( noun ) در زبان انگلیسی است و به کسی اشاره دارد که وظیفه ی نظارت، مدیریت، یا سرپرستی بر کار دیگران را بر عهده دارد، به ویژه در زمینه های کاری ...
مترادف؛ on the go, in motion, traveling, progressing, advancing, busy, active, constantly moving مثال؛ Soldiers were constantly on the move during th ...
یکی از ترکیب های پرکاربرد در زبان انگلیسی است که هم به صورت واقعی ( literal ) و هم استعاری ( figurative ) به کار می رود و معمولاً به معنی یافتن جهت ی ...
یکی از عبارات رایج در زبان انگلیسی است که هم به صورت واقعی ( literal ) و هم استعاری ( figurative ) استفاده می شود و معنای ادامه دادن تا پایان کار یا ...
منحرف شده از مسیر از مسیر خارج شده از هدف دور شده ( استعاری ) گم راه شدن / از مسیر درست خارج شدن مترادف؛ off track, misdirected, astray, diverted ...
مترادف؛ on the other side of town, across the city, opposite end of town, far side of town, elsewhere in the city مثال؛ I have to drive across town t ...
یک اصطلاح محاوره ای و نسبتاً قدیمی در زبان انگلیسی است که بیشتر در گویش های جنوبی ایالات متحده یا انگلیسی عامیانه ی روستایی شنیده می شود. این عبارت ب ...
یک اصطلاح رایج در مکالمات انگلیسی ( به ویژه هنگام دادن مسیر ) است و بیشتر معنای فیزیکی/مکانی دارد، اما گاهی هم به شکل استعاری استفاده می شود. در دو ...
عبارت اصطلاحی "up the road" یکی از ترکیبات رایج و ساده در زبان انگلیسی است که بسته به زمینه ممکن است معنای فیزیکی، مکانی یا حتی استعاری داشته باشد. ...
یک اسم ( noun ) ادبی و رسمی در زبان انگلیسی است که به احساس تنهایی، ناامیدی و اندوه عمیق اشاره دارد. این واژه شکل اسمی صفتِ معروف forlorn است. تنهای ...
یک اسم ( noun ) بسیار رسمی و کمیاب در زبان انگلیسی است که به معنای اندوه عمیق و بی تسکینی به کار می رود. این واژه بیشتر در متون ادبی، مذهبی یا توصیف ...
یکی از اصطلاحات بسیار رایج در زبان انگلیسی است که معنایی نمادین ( figurative ) دارد و به حالتی اشاره می کند که فردی به دلایلی ناراحت، حساس، یا آماده ...