پیشنهاد‌های حسین کتابدار (٢٠,٩٦٨)

بازدید
١١,٦٩٨
تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عبارت Ship it به انگلیسی معمولاً به معنای ارسال کن، تحویل بده یا بفرستش است. این عبارت به ویژه در حوزه فناوری، توسعه نرم افزار و کسب وکار به کار می ر ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

۱. فرستادن سریع چیزی ( فایل، پیام، عکس و. . . ) : سریع چیزی رو برای کسی فرستادن Can you shoot over that file when you get a chance? ( موقعی که فرصت ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

- یه چی بپرسم ببین می تونی حلش کنی؟ ( عبارتی برای معرفی معما یا پرسش چالش برانگیز ) - عبارت "riddle me this" یک اصطلاح قدیمی و بازیگوشانه ست که معم ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بیشه ای از درختان یا درختچه هایی که به طور منظم قطع می شن تا دوباره رشد کنن واژه ی "coppice" هم به صورت اسم و هم به صورت فعل استفاده می شه و به یک رو ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پوشش گیاهی انبوه و کم ارتفاع در کف جنگل واژه ی "undergrowth" به رشد متراکم بوته ها، درختچه ها، و گیاهان کوچک در زیر درختان بلندتر اشاره دارد — معمولا ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بوته زار انبوه، بیشه ی متراکم، منطقه ای با پوشش گیاهی فشرده مترادف؛ copse, grove, brushwood, brake, covert مثال؛ A horned owl was perfectly camouflag ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مسئولیت پذیری کامل، پذیرش خود با اعتمادبه نفس، یا ایستادن پشت تصمیمات و ویژگی های شخصی عبارت "own it" یا "owning it" در زبان انگلیسی عامیانه و انگیزش ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کنایه زدن، بی احترامی غیرمستقیم ( معمولاً با ظرافت و لحن تحقیرآمیز ) عبارت "toss shade" یا شکل رایج ترش "throw shade" یک اصطلاح عامیانه و فرهنگیه که ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "piss on" در زبان انگلیسی عامیانه و گاه توهین آمیز به کار می ره و معمولاً به معنای بی احترامی کامل، تحقیر، یا رد شدید کسی یا چیزی هست — چه به ص ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مترادف؛ update, inform, brief, catch someone up مثال؛ Can you fill me in on what happened at the meeting? ( می تونی منو در جریان بذاری که تو جلسه چی ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

عبارت "go back and forth" در فارسی به معنای "رفت و برگشت کردن" یا "چانه زدن" و "بحث و تبادل نظر" است که وقتی دو یا چند نفر به صورت متقابل و پی درپی ن ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

گفت وگوی آزاد و غیررسمی درباره ی موضوعات خاص ( معمولاً در جمع های دوستانه یا گروهی ) ، نشست آزاد، گپ وگفت گروهی، جلسه ی تبادل نظر غیررسمی در زبان ان ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

کلاه برداری، قیمت گذاری ناعادلانه، یا تقلید بی کیفیت عبارت "rip - off" به عنوان یک اسم در زبان انگلیسی غیررسمی به چیزی اشاره دارد که یا بیش از حد گرا ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

سوگواری، ناله، زاری، ابراز غم شدید یک اسم رسمی و ادبی در زبان انگلیسی است که به بیان پرشور غم، اندوه یا پشیمانی اشاره دارد — معمولاً در واکنش به فقد ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مترادف؛ wonderful, marvellous, superb, magnificent, incredible مثال؛ The view from the mountain was out of this world. ( منظره از بالای کوه فوق العاد ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کمتر از حد مطلوب، غیر بهینه، نه در بهترین وضعیت ممکن، غیر ایده آل مثال؛ This solution is not optimal, but it works for now. ( این راه حل ایده آل نیست ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1 - نیم پیمانه / نیم پینت ( معادل حدود ۲۴۰ میلی لیتر ) 2 - آدم کوچولو یا کم اهمیت ( به صورت غیررسمی یا طنز ) مثال؛ He’s now 20 and taller than me, ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عاشق یا دلباخته ی کسی شدن ( معمولاً به صورت موقتی و یک طرفه ) عاشق کسی شدن، دل بستن، دلباخته شدن ( معمولاً پنهانی یا یک طرفه ) این احساس اغلب موقتی، ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مثال؛ I tried talking to him, but he was totally out to lunch. ( سعی کردم باهاش حرف بزنم، ولی کاملاً توی هپروت بود. ) She’s a great artist, but som ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مترادف؛ hurry up, get a move on, get going, move it, get cracking مثال؛ Come on, shake a leg or we’ll be late! ( بجنب دیگه، وگرنه دیرمون می شه! ) Y ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

گاهی به صورت استعاری "sunny side up" به معنای داشتن نگرش مثبت، خوش بینی و نگاه روشن به زندگی هم به کار می رود. مثال استعاری Despite the challenges, ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

شیطنت کردن، بازیگوش شدن خلاف عرف یا قانون رفتار کردن ( به صورت طنز یا غیررسمی ) در برخی زمینه ها: اشاره به رفتار صمیمی یا تحریک آمیز ( با بار طنز ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

یک اصطلاح عامیانه است که به معنی **داشتن رابطه جنسی کوتاه و سریع** اشاره دارد. - این عبارت معمولاً به رابطه جنسی ای گفته می شود که به سرعت و بدون ط ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

رابطه ی کوتاه مدت و غیرمتعهدانه ( معمولاً عاشقانه یا جنسی ) یک اصطلاح غیررسمی در زبان انگلیسی است که معمولاً به رابطه ای کوتاه مدت، گذرا و بدون تعه ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

داشتن رابطه جنسی یا معاشقه کردن ( معنای عامیانه ) در زبان عامیانه به معنی معاشقه یا رابطه جنسی غیررسمی و گاهی موقتی است. مثال: They’ve been foolin ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

یک اصطلاح عامیانه و قدیمی انگلیسی است که به صورت شوخ طبعانه و غیررسمی به معنی **داشتن رابطه جنسی** یا **صمیمیت عاشقانه** به کار می رود. ### توضیح ب ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

عبارت **"Get some"** در زبان انگلیسی عامیانه و به ویژه در مکالمات غیررسمی و اینترنتی معمولاً به معنی **داشتن رابطه جنسی** است. این عبارت به صورت کنای ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

1. **معنی استعاری و رسمی:** به جواهرات گران بها و ارزشمند خانوادگی اشاره دارد که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شوند، مثل اشیای قیمتی یا میراث خانواد ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

یک اصطلاح عامیانه و غیررسمی است که معمولاً به معنی **انجام دادن رابطه جنسی** یا **داشتن رابطه جنسی** به کار می رود. ### توضیح بیشتر - این عبارت به ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

یک اصطلاح عامیانه و طنزآمیز است که به صورت غیررسمی و اغلب به شکل شوخی به معنای **داشتن رابطه جنسی** به کار می رود. - در این عبارت، واژه "sausage" ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

اختصار **DTF** در زبان انگلیسی به چند معنا و کاربرد مختلف دارد که بسته به زمینه استفاده، معنی آن متفاوت است: - - - ### 1. **معنی عامیانه و غیررسم ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

پایه ام! حاضرم! موافقم یک اصطلاح غیررسمی و پرکاربرد در زبان انگلیسی است که وقتی استفاده می شه که کسی با اشتیاق یا آمادگی اعلام می کنه که مایله در یک ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

یک اصطلاح عامیانه انگلیسی است که به معنی **ازدواج کردن** یا **بستن پیمان ازدواج** است. ### ریشه و مفهوم این عبارت به طور استعاری به معنای �بستن گره ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

( به ویژه از انتظار یا نگرانی ) بی قرار، ناآرام، دل واپس یا عصبی؛ حالتی که فرد مدام تکون می خوره، حوصله اش سر رفته یا از شدت انتظار یا نگرانی نمی تو ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

کلمه **swagger** هم به صورت فعل و هم به صورت اسم استفاده می شود و معانی اصلی آن عبارتند از: ### به عنوان فعل ( to swagger ) - **خرامیدن**، یعنی را ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به صورت استعاری به اکسسوری ها یا جزئیات نهایی یک پوشش گفته می شود — چیزهایی که ظاهر کلی فرد را کامل، معنادار یا خاص تر می کنند. این واژه تصویری از در ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

۱. پاپوش دوختن / تهمت زدن ( معنای منفی و رایج ) : یعنی کسی را عمداً در موقعیتی قرار دادن که مقصر یا گناهکار به نظر برسد، در حالی که واقعاً بی گناه اس ...

پیشنهاد
٠

تجربه ای که باعث می شود بعد از آن احساس بدی در ذهن یا دل آدم باقی بماند؛ مثل وقتی که کسی با ما بدرفتاری می کند یا اتفاقی می افتد که از نظر اخلاقی یا ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چِین استی یا پایه زنجیر، یکی از دو لوله ای است که در فریم دوچرخه از محور مرکزی پدال ( bottom bracket ) تا محور چرخ عقب امتداد دارد. این بخش در مثلث پ ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

**اسپادایت** یک نوع کانی نادر است که به صورت بلورهای کوچک یا توده های متراکم یافت می شود. این کانی از ترکیبات منیزیم، سیلیکون، اکسیژن و هیدروژن تشکیل ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فراتر رفتن از مرزهای معمول، نوآوری کردن، خطر کردن یک اصطلاح عامیانه است به معنای تلاش برای عبور از محدودیت های موجود، نوآوری کردن یا انجام کاری جسور ...

پیشنهاد
٠

هیچ وقت فراموش نمی شه، همیشه روم می مونه یک اصطلاح عامیانه است که وقتی استفاده می شه که کسی کاری شرم آور، خجالت آور یا اشتباه انجام داده و فکر می کن ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آه لعنتی، ای بابا ( با لحن ملایم ) عبارتی عامیانه برای بیان ناراحتی یا عصبانیت ملایم؛ معادل �اه لعنتی�، �ای بابا�، یا �وای نه!� با لحنی کمتر تند. م ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

من پرداختش می کنم، من مسئولش هستم مترادف؛ I’ll pay for it, I got this, it’s on me, I’ll handle it کاربردهای اصلی: پرداخت هزینه: > "Don’t worry about ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مترادف؛ I’ve got this, I can do it, I’m on it, I’ll take care of it مثال؛ "Don’t worry about the presentation — I got this. " ( نگران ارائه نباش — من ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تقصیر منه، گردن منه عبارتی غیررسمی برای پذیرفتن مسئولیت یا تقصیر کاری؛ می تونه به معنای �تقصیر منه� یا �من حساب می کنم� باشه، بسته به موقعیت. مترادف ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عبارتی عامیانه که صدای ترومبون غمگین را تقلید می کند و برای طعنه زدن به شکست یا نارضایتی های بی اهمیت به کار می رود؛ مثل گفتن �عه، بیچاره شدی!� با لح ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

یک فعل اصطلاحی عامیانه به معنای ناراحت یا ناامید کردن کسی، یا احساس بد داشتن نسبت به چیزی. مترادف؛ upset, disappoint, depress, annoy, bring down مثا ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عبارتی غیررسمی برای اشاره به تصمیم اشتباه یا قضاوت نادرست، معمولاً وقتی نتیجه منفی داشته یا بعداً مشخص شده که انتخاب درستی نبوده. مترادف؛ poor choic ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Hindsight is 20/20 این اصطلاح به این معناست که درک و قضاوت درباره ی گذشته همیشه آسان تر و واضح تر از تصمیم گیری در لحظه است؛ یعنی وقتی اتفاقی می افتد ...