تفسیر این رباعی از خیام چیه ؟ آن وقت که بحر کل شود ذات مرا روشن گردد جمال ذرات مرا زان میسوزم چو شمع تا در ره عشق یک وقت شود جمله اوقات مرا
تفسیر این شعر خیام چیه ؟ قوم متفکر منظور چه کسانی است . قومی متفکرند اندر ره دین قومی به گمان فتاده در راه یقین میترسم از آن که بانگ آید روزی کای بیخبران راه نه آنست و نه این
در شعر که مپرس از حافظ شیرازی در بیتی میگوید (همچو حافظ غریب در ره عشق به مقامی رسیده ام که مپرس ) چرا خود را مثال زده و میگویده ( همچو حافظ) اگر کسی میداند بگوید
معنی "دوش" در این اشعار چیست؟ ۱) دوش در مستی رویای پریشان چو مرا دید می خفت و دل اما به نهان می کاوید... ۲) دوش چه خورده ای دلا راست بگو نهان مکن... ۳) دوش دیدم که ملائک در میخانه زدنند...
در بیت زیر چه آرایه ی ادبی دیده می شود ؟ بیستون بر سر راه است ، مبادا ز شیرین خبری گفته و غمگین دل فرهاد کنید
با توجه به ابيات به پرسش ها پاسخ دهيد . حالی آن لعل آبدار گشاد پیش آن ریگ آبدار نهاد کسی کاو به کشتی نبرد آورد سر مهتری زیر گرد آورد 1- "لعل آبدار " و"ریگ آبدار " کنایه از چیست ؟ 2- ( سر مهتری زیر گرد آوردن ) کنایه از چیست ؟ 3- در بیت اول چه آرایه ی ادبی دیده می شود ؟
دربیت « آمد آوردپیش خیر فراز / گفت گوهر به گوهرآمد باز » مقصود از گوهر اول و دوم چیست ؟
مصراع « رانده ست جنون عشق از شهر به افسونم » یادآور کدام داستان است ؟
در بیت زیر از نظر شاعر « دیده ور » چه کسی است ؟ « ولی با من بگو آن دیده ور کیست / که خاری دید و احوال چمن گفت »
این شعر کنایه از چیه ؟ "جام می از بهر می دوست داریم "