چرا مولانا در این بیت سگ خود رو به سگ اصحاب کهف تشبیه کرده ؟ همنشین بین و دل و جان و شناخت کاو کجا بگزید و مسکنگاه ساخت او سگ فرخرخ کهف منست بلک او همدرد و هملهف منست آن سگی که باشد اندر کوی او من به شیران کی دهم یک موی او ای که شیران مر سگانش را غلام گفت امکان نیست خامش والسلام
ابیات زیر در چه قالبی سروده شده است؟ «تندخو آتشی بود که به قهر چون بر افروخت خشک و تر سوزد گرچه سوزد تو را به خشم، ولی خویش را از تو بیشتر سوزد»
آرایه نسبت داده شده کدام بیت، نادرست است؟ چو چشمه خضر ار شعر من روان افزاست عجب مدار که آن عین آب حیوان است (ایهام) دواي دل ز دواخانه محبت جوي که نزد اهل مودت وراي درمان است (تشبیه) ورش به مصر چو یوسف عزیز میدارند غریب نیست که اورنگ ماه کنعان است (تلمیح) دل خراب من از عشق کی شود خالی چرا که جایگه گنج، کُنج ویران است (جناس)
نظرتون رو در باره ی این بیت بفرمایید : «دانش و خواسته است نرگس و گل که به یک جاي نشکفند به هم هر که را دانش است خواسته نیست وان که را خواسته است دانش کم»
منظور از عبارت «به هر منزل که محبت رخت اندازد، عقل خانه پردازد» چیست؟
درس اول فارسی پایه نهم
مولوی از زبان چه کسی این بیت رو میگه ؟ چه کسی راه نشان داده و نامه فرستاده ؟ صد نامه فرستادم صد راه نشان دادم // یا راه نمیدانی یا نامه نمیخوانی
منظور از "خاره " در بیت زیر چیه ؟ و منظور از "معزول " در بیت زیر چیه ؟ آن را که منم منصب معزول کجا گردد// آن خاره که شد گوهر او خاره نخواهد شد
این شعر رو برام تفسیر کنید از مولانا نان پاره ز من بستان جان پاره نخواهد شد آواره عشق ما آواره نخواهد شد آن را که منم خرقه عریان نشود هرگز وان را که منم چاره بیچاره نخواهد شد
تعداد تشبیه در کدام بیت بیشتر است؟ سروي نه چو سرو باغ بی بر باغی نه چو باغ خلد بی در آب فسرده چو سیم باز چو سیماب شد باد بهاري بجست زهرة وي آب شد بهار عمر خواه اي دل وگرنه این چمن هر سال چون نسرین صد گل آرد بار و چون بلبل هزار آرد وقت آن است که داماد گل از حجله غیب به در آید که درختان همه کردند نثار