من بامدادم سرانجام خسته بی آن که جز با خویشتن به جنگ برخاستهباشم. هرچند جنگی از این فرسایندهتر نیست، که پیش از آن که باره برانگیزی آگاهی که سایهیِ عظیمِ کرکسی گشودهبال بر سراسرِ میدان گذشتهاست: تقدیر از تو گُدازی خونآلوده در خاک کردهاست و تو را از شکست و مرگ گزیر نیست.
" دَواج دیبا" در بیت زیر یعنی چی؟ شب فراق نخواهم دَواج دیبا را که شب، دراز بُوَد خوابگاه تنها را ز دست رفتن دیوانه عاقلان دانند که احتمال نماندست ناشکیبا را
منظور از "پراکندگی " در این بیت چیه ؟ دل و کشورت جمع و معمور باد ز ملکت پراکندگی دور باد
منظور از " دست کرم" در بیت : به دست کرم آب دریا ببرد به رفعت محل ثریا ببرد چیه ؟
کلمه ی "جان" در این بیت در کدام نقش دستوری نیامده است ؟ "تن ز جان و جان زتن مستور نیست/لیک کس را دید جان دستور نیست "
سلام! من خیلی گیج شدم و نمیدونم چجوری باید نهاد رو توی جمله تشخیص بدم. اگر امکانش هست لطفا هم یه فرمول کلی بگید برای پیدا کردن نهادهم تو این دو تا مثال پایین برام توضیح بدید. - ترسیدن از گربه ...
کاربرد "را " در شعر زیر چیه ؟ جانا روا نباشدخون ریز را حمایت
به کوشش از متصور شود وصال رخ تو / به دوستی که پشیمان شود کسی که نکوشد کنون بی گمان باز باید شدن / ندانم کزین پس چه شاید بدن بریده سر شاه ار جاسپ را / جهاندار و خون ریز لهراسب را افرین کردن و دشنام شنیدن سهل است /چه از آن به که بود با تو مرا گفت و شنید
درزمینه ی ادبیات فارسی
منظور از " در این دایره " در این بیت چیه ؟ عاقلان نقطه پرگارِ وجودند ولی *عشق داند که در این دایره سرگردانند