مفهوم بیت زیر با کدام مورد ارتباط معنایی نزدیک تری دارد ؟
« به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید / که سالک بی خبر نبود ز راه و رسم منزل ها »
الف) شیخ را بردند تا دیر مغان / آمدند آنجا مریدان در فغان
ب) چو نهاد آن شیخ بر زنار دست /جمله را زنار می بایست بست
ج) ما باده زیر خرقه نه امروز می خوریم/صد بار پیر میکده این ماجرا شنید
د) این راه را نهایت صورت کجا توان بست/ کش صد سال منزل بیش است در بدایت
الف
ب
ج
د

٦ پاسخ
آخر ای جان جهان با مـــن جفا تا کی کنی
دست عهد از دامن صحبت رها تا کی کنی
چون بجز جـور و جفاکاری نداری روز و شب
پس مــرا بیغارهی مهـــر و وفــا تا کی کنی
باختم در نرد عشقت این جهـان و آن جهان
چون همه درباختم با مـــن دغا تا کی کنی
چون کلاه خواجگی یکبـــاره بنهـــادم ز سر
جــان من پیـــراهن صبـــرم قبا تا کی کنی
از وفـــای انوری چــــون روی گـــردانیدهای
شــــرم دار از روی او آخــر جفا تا کی کنی

بیشتر دقت کن حسن آقا جان🌺
Interesting thought! The line "The pilgrim was not ignorant of the way and customs of the houses" suggests a deep understanding — much like how سورة الواقعة مكتوبة كاملة describes the states of people based on their awareness and deeds. Those who truly prepare for the Hereafter, just like a knowing traveler, will not be lost.
🔗 سورة الواقعة مكتوبة كاملة
با سلام
گزینه ب درست است.
چون نهاد آن شیخ بر زنار دست
جمله را زنار میبایست بست
یعنی هرچه مرشد میگوید باید گوش داد و هرچه میکند باید همان کرد، خلاصه باید پیرو شیخ بود.
این بیت از شعر جناب حافظ هم متضمّن چنین معنایی است: پند و اوامر رئیس و پیر مغان را گوش کن که به سرمنزل برسی، او سالک و بلدِ راه است.
سلام. کمی بیشتر دقت کنید🙏
سلام
بله، ممنون، متوجّه شدم.
بنده به خاطر مفهوم پیروی از مرشد گزینه ۲ رو انتخاب کردم، در حالی که در بیت اصلی، این پیروی، آگاهانه است؛ نه مثل بیت ۲ کورکورانه.
از بیت اصلی و بیت ۳ چنین یرمی آید که باطن آگاه، پرهیز از تزویر و پیروی آگاهانه از راهْ بلد، از شروط و آداب سلوک است.
بیشتر دقت کنید🙏