مفهوم " الله و نور السماوات و فی الارض"
مفهوم
" الله و نور السماوات و فی الارض"
چیه ؟ نور بودن خدا یعنی چی؟
٥ پاسخ
یعنی خداوند نور هستیه، وجود هر چیزی در این جهان از وجود خدا نشات گرفته، نور خداوند یا همون وجودش باعث روشنایی یا همون وجود مخلوقات میشه
سلام. نور به معنی "پیدایی" و "ظهور" هستش. آیه یعنی این که خداوند است که منشأ و عامل پیدایی و ظهور همه مخلوقات هستش. یعنی هر چی که وجود داره، وجود و ظهور و پیدایی خودش رو از خدا داره. در حقیقت، چون خدا هست، اون مخلوق، هست.
به این مصرع فردوسی فکر کنید؛ خیلی قشنگه ؛ اصل توحیده. ..." ندانم که ای ، هر چه هستی تویی». کلمه «هستی» در اینجا فعل نیست. اسمه. یعنی هستی تویی و بس. بقیه به هست تو هست هستند. الله نور السموات و الارض.
- غالب مفسرین سنی و شیعه مراد از «نور» را به معنای «هدایت» و «تدبیر» تفسیر کردهاند.به باور فخر رازی، مفسر سنی مذهب، به جهت سببیت نور برای ظهور اشیاء و اتحاد کلمه نور و هدایت در این معنا، منظور از نور در این آیه، میتواند هدایت الهی باشد.
الهی قمشه ای:
خدا نور (وجودبخش) آسمانها و زمین است، داستان نورش به مشکاتی ماند که در آن روشن چراغی باشد و آن چراغ در میان شیشهای که از تلألؤ آن گویی ستارهای است درخشان، و روشن از درخت مبارک زیتون که (با آنکه) شرقی و غربی نیست (شرق و غرب جهان بدان فروزان است) و بیآنکه آتشی زیت آن را برافروزد خود به خود (جهانی را) روشنی بخشد، پرتو آن نور (حقیقت) بر روی نور (معرفت) قرار گرفته است. و خدا هر که را خواهد به نور خود (و اشراقات وحی خویش) هدایت کند و (این) مثلها را خدا برای مردم (هوشمند) میزند (که به راه معرفتش هدایت یابند) و خدا به همه امور داناست!
نُورُ» يعنى چيزى كه هم خودش روشن است و هم سبب روشنى اشياى ديگر مىشود.
در فرهنگ اسلام امورى به عنوان «نُورُ» معرفى شده است: قرآن، علم، عقل، ايمان، هدايت، اسلام، پيامبر صلى الله عليه و آله و امامان معصوم عليهم السلام.
«كَمِشْكاةٍ» يعنى چراغدان. «دُرِّيٌّ» به معناى پر نور و پر فروغ است. «زيت» روغن زيتون را گويند كه وسيلهى روشنايى بوده است.
اگر درخت زيتون در وسط باغ باشد، كه در تمام روز آفتاب بخورد، روغنش بهتر مىشود.قرآن در اين آيه خداوند را به نور تشبيه نموده است. با مطالعه اجمالى روشن مىشود كه نور داراى خواص و ويژگىهاى زير است:
1- نور، لطيفترين موجود در جهان ماده و سرچشمه زيبائىها و لطافتها است.
2- نور، بالاترين سرعت را در جهان ماده داراست و با سرعت سيصد هزار كيلومتر در ثانيه مىتواند در يك چشم بر هم زدن (يعنى كمتر از يك ثانيه) كره زمين را هفت بار دور بزند، به همين دليل مسافتهاى فوقالعاده عظيم و سرسامآور نجومى را فقط با سرعت نور مىسنجند و واحد سنجش آنها سال نورى است، يعنى مسافتى كه نور در يك سال مىپيمايد.
3- نور، وسيله تبيين اجسام و مشاهده موجودات است، و بدون آن چيزى را نمىتوان ديد، بنا بر اين هم «ظاهر» است و هم «مظهر» (ظاهر كننده غير).
4- نور آفتاب كه مهمترين نور در دنياى ما است پرورش دهنده گلها و گياهان بلكه رمز بقاى همه موجودات زنده است.
5- تمام انرژىهاى موجود در محيط (به جز انرژى اتمى) همه از نور آفتاب سرچشمه مىگيرد، حركت بادها، ريزش باران و جريان نهرها و آبشارها و بالاخره حركت همه موجودات زنده با كمى دقت به نور آفتاب منتهى مىشود.
سرچشمه گرما و حرارت و آنچه بستر موجودات را گرم نگه مىدارد همان نور آفتاب است.
حتى گرمى آتش كه از چوب درختان و يا ذغال سنگ و يا نفت و مشتقات آن به دست مىآيد نيز از گرمى آفتاب است.
6- نور آفتاب نابود كننده انواع ميكروبها و موجودات موذى است و اگر تابش اين نور پر بركت نبود كره زمين، تبديل به بيمارستان بزرگى مىشد كه همه ساكنانش با مرگ دست به گريبان بودند.
خلاصه هر چه در اين پديده عجيب عالم يعنى نور مىنگريم و دقيقتر مىشويم آثار گرانبها و بركات عظيم آن آشكارتر مىشود. امّا عجيب است كه بشر با اين همه پيشرفت علمى از شناخت حقيقت نور كه يك امر مادى است عاجز مانده و آن وقت در پى شناخت ذات و حقيقت خداست و چه بسا اين نيز يكى از وجوه تشبيه خدا به نور باشد.
حال اگر بخواهيم براى ذات پاك خدا تشبيه و تمثيلى از موجودات حسى انتخاب كنيم (گر چه مقام با عظمت او از هر شبيه و نظيرى برتر است) آيا جز از واژه «نور» مىتوان استفاده كرد؟ همان خدايى كه پديد آورنده تمام هستى است، روشنىبخش عالم است، همه موجودات به بركت او زندهاند، و همه مخلوقات بر سر خوان نعمت او هستند كه اگر لحظهاى لطف خود را از آنها باز گيرد همگى در ظلمت فنا و نيستى فرو مىروند.
جالب اينكه هر موجودى به هر نسبت با او ارتباط دارد به همان اندازه نورانيت كسب مىكند:
قرآن نور است، چون كلام اوست.
اسلام نور است، چون آئين او است.
پيامبران نورند، چون فرستادگان اويند.
امامان انوار الهى هستند، چون حافظان آئين او بعد از پيامبرانند.
ايمان نور است، چون رمز پيوند با او است.
علم نور است، چون سبب آشنايى با او است. «1»
«1». تفسير نمونه.
جلد 6 - صفحه 189
و
" الله و نور السماوات و فی الارض" اشتباه هست!
مگه تاریکتر از جهل داریم؟
مگه با جهل میشه چیزی دید؟
نور هدایت به سوی حقیقت وفهم جهان وآفرینش = روشنائی دانش آسمانها وزمین.
کوتاه گفتم چن این سوال براحتی جواب داده نمیشه.
بدرود.
بدون "نور الله" چیزی دیده نمیشه:
این وحشتناکترین ودردناکترین موقعیّت که اصلاً نمیشه تصورش کرد.
واز میلیارد جهنّم بدتراست.
وَ لاَُنادِیَنَّکَ اَیْنَ کُنْتَ. . . .
یا نُورَ الْمُسْتَوْحِشینَ فِی الظُّلَمِ. . .
هر آنچه که ما اون بیرون از خودمون میبینیم از نور بوجود آمده ، انرژی که متراکم شده و شده اتم ، و اتم شده مولکول و و و پس الله نور السموات والارض ،
اگر مفهوم و معنی دقیق این آیه رو کسی درک کنه ، بزرگترین و هیجان انگیز ترین راز هستی خودش و فهمیده ، که چرا الان اینجاست ، از کجا اومده ، چرا اومده ، چطوری اومده و کجا خواهد رفت ، چطوری خواهد رفت ، و و و ، نزدیک به چهل سال طول کشید تا متوجه این راز بشم ،
نور یعنی پاکی یعنی پاکتر از نور مگه داریم نور دست یافتنیه آیا خدا هم دست یافتنی نیست نور همه جا رو میگیره پاکی خداوند درمیانه در این. . .