«طرف مقابل» به پارسی چی میشه؟
درود بر شما. کسی میدونه به جای این عبارت شناختهشده در ایران که سراسر عربی است، چه جایگزین یا جایگزینهایی هست؟
٢ پاسخ
درود
بهجای فرواژه یا اصطلاح [طرف مقابل] گاهی میتوان از یکی از واژههای هماورد یا همنبرد بهره برد،
گاهی نیز میتوان همسخن، همنشین، همدم را جایگزین کرد.
همچنین در برخی جاها واژههای روبرو، روبرویی درخورند.
بسیار در شگفتم ./
به طرف مقابل در زبان بابیانه(عامیانه) ؛ یارو گفته میشود
واژه یارو از زبان مازندرانی به دلیل همکلامی باشهروندان استان تهران بعدها به آنجا سرایت کرد و امروزه در استان تهران هم کاربرد بسیار یافت.
واژه کش = cache در زبان ایرانی و لاتین به چم و مین پهلو و کنار میباشد / در هندوکش = کناره های هند (مرز و محدوده هند) در کشه زدن مازندرانی (بغل زدن) و کشور = اشاره به محدوده و پهلو و ....... این واژه دیده شده =>
طرف سخن = وَرگات / ورگاث / ورگاس ( ور = طرف + گات/گاث / گاس = گفته و سخن) یا کشگات = کَش + گات
طرف مقابل =ور+ رخ = وررخ = سمت مقابل / طرف مقابل ( هم اشاره به فرد دارد هم اشاره به مسیر و راه ) یا کَشرخ = کَش + رخ
طرف کار = کَشکار
همچنین واژه کَش گاها به مین جذب یا ضلع نیز بکار میرود مثلا در لاتین به جذب کردن = cache کردن گفته میشود و این نشان میدهد کَش چمار ضلع و پهلو و کناره را دارد که گاها بعنوان وصله و جذب شده نیز بکار رفته به گمان میرسد از آنجایی که این ضلع و بر بودن و طرف و وصله بودن اشاره به فرد یا موضوع مورد بحث دارد پس میتوان برای هر موردی که درگیر چیزی باشد از کَش = cache بهره برد ( اشاره میگردد این واژه ریشه های یکسان با زبان هندواروپایی دارد )