"آتشکده"در ادبیات فارسی نماد چیست ؟
٣ پاسخ
آتشکده در فارسی به معنی «درخشانی ایزدی» بوده و از دو کلمه «آذر» و «فرنبغ» تشکیل شدهاست. همچنین آذرفرنبغ به معنای فره ایزدی نیز میباشد.
* باز نشر از ویکیپدیا 👇
https://fa.wikipedia.org/wiki/آتشهای_مقدس_زرتشتیدر ادبیات ما وسیله تشخیص خوب از بد و ... نیز بوده است:
مرا آن دلبر پنهان همي گويد به پنهاني
به من ده جان به من ده جان چه باشد اين گران جاني
يکي لحظه قلندر شو قلندر را مسخر شو
سمندر شو سمندر شو در آتش رو به آساني
در آتش رو در آتش رو در آتشدان ما خوش رو
که آتش با خليل ما کند رسم گلستاني
نمي داني که خار ما بود شاهنشه گل ها
نمي داني که کفر ما بود جان مسلماني
سراندازان سراندازان سراندازي سراندازي
مسلمانان مسلمانان مسلماني مسلماني
خداوندا تو مي داني که صحرا از قفص خوشتر
وليکن جغد نشکيبد ز گورستان ويراني
کنون دوران جان آمد که دريا را درآشامد
زهي دوران زهي حلقه زهي دوران سلطاني
خمش چون نيست پوشيده فقير باده نوشيده
که هست اندر رخش پيدا فر و انوار سبحاني(مولانا دیوان شمس)
و نیز
درگذشته هنگامیکه میخواستند بیگناه را از گناهکار شناسایی کنند، آن شخص باید از میان آتشِ داور عبور میکرد و اگر به سلامت بیرون میآمد نشانهی بیگناهی و پاکی بود. در استورهی ایرانیان، گذر از آتش، در داستان سیاوش دیده میشود که برای تهمتی بود که نامادریش سودابه به او زد، و در کنار آیینهایی که با آتش برگزار میشود، آیین خودسوزی و مرگ با آتش نیز دیده میشود که دو دیدگاه برای آن وجوددارد، یکی جنبهی الهی و عرفانی و دیگری خودسوزی و مرگ. در داستان سیاوش، جریره همسر سیاوش هنگامیکه مرگ پسرش را میبیند، گنجخانهی فرود را آتش میزند و خود را میکشد. آتش گاه به بشر جان میدهد و زندگی میبخشد،چون خورشید و گاه داور است و خالص را از ناخالص میشناسد و گاه جانگیر است و خود دیگران را میکشد. آتش در برخی ملل تا جایگاه خدایی میرسد مانند اگنی در هند و بر او فدیه و قربانی میکنند و اگر مردهی خود را با آن بسوزانند، ارزشی بس والا دارد و گاه در آیینی دیگر هرچیزی را بر این آتش پاک، نباید آمیخت و سبب آلودگی آن میشود.
ایرانیان از کهن ترین دوران برای آتش اهمیت، قداست و خویشکاری های خاصی را قائل بوده اند. به طوری که نه فقط امور زندگی دنیوی خویش، بلکه سرنوشت اخروی را نیز به نوعی تحت تأثیر خویشکاری آتش می دانسته اند. به اعتقاد ایشان آتش به دلیل برخورداری از گونه های مختلف، در خویشکاری های خود با دو حالت متضاد مادی (مانند حضور در مراسم دینی) و مینوی (حضور در اجزائ جهان) تجلی کرده و موجب سامان دهی اوضاع جهان می گردد. آنگونه که از آموزه های گات ها برمی آید، به نظر می رسد که خویشکاری های آتش حاصل عقیدۀ ایرانیان باستان نسبت به ارتباط نزدیک بین آتش و اشه باشد؛ چرا که به اعتقاد ایشان از آنجا که اردیبهشت موکل بر آتش ها است، پس می توان آتش را نماد مادی و این جهانی اشه دانست و از دیگر سوی نیز چون اشه دارای همۀ صفات نیک اهورائی است، پس می توان آن را به عنوان نماد صفات درونی اهورمزدا و نیز نظام حاکم بر جهان هستی دانست. در این مقاله سعی شده است به نقش خویشکاری آتش در اساطیر ایرانی پرداخته شود. این مسئله در قالب این فرضیه که خویشکاری آتش بُن مایۀ اساطیر ایرانی را تشکیل می دهد، به روش تحلیلی ـ توصیفی در تاریخ اساطیری ایران و به ویژه براساس متون دینی ایران باستان مورد بررسی قرار گرفته است. از جمله مهمترین یافته های این پژوهش می توان به خویشکاری آتش با دو رویکرد مینوی و مادی اشاره کرد.
تاریخ ایران زمستان 1388 شماره 5 (پیاپی
در دیدگاه شعر حافظ:1 کاربردهایی که حافظ از نماد آتش داشته است گاه از آگاهی فردی او از جایگاه آن در اسطوره ها خبر می دهد و گاه تصادفی است و شاید نشان از ناخودآگاه جمعی و قومی داشته باشد .2 ترکیبات ادبی ساخته شده با آتش را نمی توان و نباید هم ردیف سایر تصاویر ادبی دانست و آن را تشبیه، استعاره و ... معرفی کرد .3 وجود اتحادی ناگسستنی بین حافظ و آتش و عشق انکار ناپذیر است. واضح است که آتش به عنوان نمادی از عشق در ادب فارسی پیشینۀ دیرپا و فراگیری دارد و وصول به این موضوع در شعر حافظ برای اهل ادب سخنی نو نخواهد بود، لذا آنچه انگیزۀ پرداختن به این مقاله شده، بیشتر سیر نمادپردازی آتش تا به عصر حافظ و الهامات او از جایگاه مینوی آتش در زمان نخستینه ها بوده استنور و آتش در تمام دینهای بزرگ، نمونه انوار الهی و مظهر پروردگار به شمار میآید. در تورات موسی (ع) یهوه (خدای یهود) در زبانههای آتش در کوه طور بر پیامبر ظاهر میشود. در انجیل کتاب آسمانی حضرت عیسی (ع) آمده که خداوند نور مطلق است و ظلمت و تیرگی در او راه ندارد. در قرآن کریم نیز در سوره نور آیه35، الله «نور السماوات و العرض» شناخته شده است. اشوزرتشت نیز خداوند را «شیدان شید» دانسته و در همه ذرات طبیعت در تجلی میبیند و بر اساس این باور، پرستش سو (قبله) زرتشتیان نور قرار داده شده است.
چکیده: آتش که در جایگاهی بالاتر از سه عنصر دیگر هستیبخش آب، باد و خاک جای دارد، نقشی تعیینکننده در فرهنگ، ادب و سنن باستانی ایران زمین، ایفا کرده است. در خصوص پیدایی این عنصر فروزان در ایران زمین، همچون دیگر فرهنگها روایتی اساطیری موجود است که در شاهنامهی فردوسی بازگو شده و جنبهای علمی دارد. در ایران باستان، آتش چون دادگری جهت سنجش راستی از کژی و ناراستی به کار رفته و همواره یاور راست پیشهگان و پاک طینتات بوده است. آتش چون قبلهگاهی جهت ستایش روشنایی و خیر، به انواع و اقسام لهجهها و گویشها ستوده شده. چه بسیار جشنها و آیینهای باستانی که به شکرانهی حضور این برجستهترین جلوهگاه خداوندی بر روی زمین بر پا گردیده. آتشی که در وجود آدمی نیز به عنوان نشانهی حضور خداوندی نهاده شده و نشانی از آن خیر مطلق دارد؛ چنانکه در دل پاکطینتان هر آن، این حضور الهی احساس میشود. در راستای بررسی نماد آتش در فرهنگ اوستایی ایران باستان تلاش گردیده دلایل علمی اولین حضور شعلههای آتش بر روی زمین بررسی گردد و سپس کارکردهای آن در دوران ابتدایی از دید صاحب نظران مورد مطالعه قرار گیرد. همچنین پیشینه و باورهای دینی آریاییان هند و اروپایی که آریاییان ایران نیز از آن دستهاند مورد بررسی قرار گرفته است. سپس به مبحث اصلی پرداخته، نماد- اسطورهی آتش در دوران زرتشتی مورد ارزریابی قرار گرفت است.
زرتشتیان در شبانهروز پنج مرتبه با تنی پاک و روانی آماده رو به سوی نور، بامداد رو به خاور و پسین رو به باختر و شبها در مقابل ماه یا آتشی سوزان یا شمعی یا چراغی روشن میایستند و نمازهای بایسته را به اهورامزدا پیشکش مینمایند.
زرتشتیان آتش موجود در آتشکده را نماد موجودیت خود یا به عبارتی پرچم و درفش دین زرتشت با چندین هزار سال هویت ملی و دینی و فرهنگی خود میدانند و به وسیله موبد آتشبند (آترونAtravan)، همیشه روشن نگاه میدارند.
آتش در دین زرتشت نماد راستی است (چرا که آتش تنها مادهای است که پلیدی را به خود نمیگیرد و همیشه و در همه حال به سوی بالا میرود و ماهیت اصلی خود را حفظ میکند و خود میسوزد و جهانی را گرما و نور را میبخشد). اشونها یا راستی جویان نیز همانند آتش آتشکده در همه حال یکسان و یکرنگ بوده، خود را به پلیدیها نمیآلایند و نور و شادی و گرما و انرژی به جامعه میبخشند.در تفسیر نماد آتشکده در گنج یابی اول باید دانست آتشکده از زمان ظهور حضرت زرتشت که پیامبر ایرانیان قبل از اسلام بود درست شد؛ بعضی افراد این اشتباه را میکنند که ما ایرانیان در گذشته آتش پرست بودیم درصورتی که اصلا چنین نیست و ایرانیان در زمان زرتشت به آتش احترام میگذاشتن و آنرا سمبل میدانستن ، ولی در همان زمان هم یکتا پرست بودند و به همین دلیل نماد بودن آتشکده ها برپاشد و موبدانی در آتشکده ها شروع به خدمت کردن .
در بحث نماد آتشکده در گنج یابی آتشکده ها با هیزم و روغن چراغ همیشه روشن بودند و اگر آتشکده ای خاموش میشد موبد آن آتشکده مجازات میشد موبدان افرادی بودن که از نظر قدرت دست کمی از حکومت وقت زمان خود نداشتن و حرف آنها در دربار و همچنین بین مردم بسیار ارزش و اهمیت داشت و دارای اعتبار و احترام بود .
در تفسیر نماد اژدها در گنج یابی همچنین عمدتا آتشکده ها نقش امانت سرا در زمان خود را داشتند .
در مورد تفسیر نماد آتشکده در گنج یابی در تمام آتشکده ها افرادی مانند خادمین امروزی که در مساجد هستند ، در آتشکده ها هم مستقر بودند اما مردم آنها را به نام کاتب می شناختند که او فردی صالح و مذهبی و امانتدار به حساب می آمد .