پرسشها با دستهبندی (زبان فارسی => زبان فارسی => شعر)
یوسف کنعانیم روی چو ماهم گواست هیچ کس از آفتاب خط و گواهان نخواست
نفست اژدرهاست او کی مرده است/ از غم بی آلتی افسرده است
دروغ از بر ما نباشد ز رای که از رای باشد بزرگی به جای
مکن دوستی با دروغ آزمای همان نیز با مرد ناپاکرای
معنی "زُر غِبّاَ" در بیت : نیست زُر غِبّاََ وظیفۀ عاشقان / سخت مُستسقی ست جانِ صادقان
شاعر در اینجا چه چیزی رو میشماره و اعداد رو برای چی بکار میبره ؟ نه به پنج آرام گیرد آن خمار که در آن سرهاست نی پانصد هزار
عنصری شاعر درباره کدام شاه بود ؟
منظور شاعر از " مطبخ" قوت جبریل از مطبخ نبود بود از دیدار خلاق وجود
مفهوم عرفانی "عاشقان را فی صلاه دائمون" چیه ؟
منظور شاعر از "صورت" در اینجا چیه؟ زان می نگرم به چشم سر در صورت کز عالم معنی است اثر در صورت این عالم صورت است و ما در صوریم معنی نتوان دید مگر در صورت