پرسش‌ها با دسته‌بندی (زبان فارسی => زبان فارسی => شعر)

هر طروقی این فروقی کی شناخت جز دقوقی تا درین دولت بتاخت   آن دقوقی داشت خوش دیباجه‌ای عاشق و صاحب کرامت خواجه‌ای منقطع از خلق نه، از بد خوی منفرد از مرد و زن نه، از دوی ✏ «مولانا»  

تفسیر این شعر چیه ؟   نیست عزرائیل را دست و رهی بر عاشقان عاشقان عشق را هم عشق و سودا می‌کشد

منظور شاعر از "درد عسر"   در این بیت چیه ؟   درد عسر افتاد و صافش یسر او صاف چون خرما و دردی بسر او

در بیت  "چون گرانباران به سختی می‌روند / هم سبکباری و چستی خوشتر است"  چه مقصودی از سبکباری و چستی مطرح شده است؟

قرب بر انواع باشد ای پدر می‌زند خورشید بر کهسار و زر لیک قربی هست با زر شید را که از آن آگه نباشد بید را

آرایه‌ی ادبی در بیت  "ابر را گوید ببر جای خوشش / هم تو خورشیدا به بالا بر کشش"  چیست؟

هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد  در خرابات بگویند که هوشیار کجاست ، معنی این بیت از حافظ چیست ؟ مخصوصا مصرع اول و ربط خرابی و خرابات ؟ 

نیست جنسیت ز روی شکل و ذات آب جنس خاک آمد در نبات باد جنس آتش آمد در قوام طبع را جنس آمدست آخر مدام جنس ما چون نیست جنس شاه ما مای ما شد بهر مای او فنا چون فنا شد مای ما او ماند فرد پیش پای اسپ او گردم چو گرد ✏ «مولانا»  

اندر آن که بود اشجار و ثمار بس مرودی کوهی آنجا بی‌شمار ✏ «مولانا»  

در بیت  "چون گرانباران به سختی می‌روند / هم سبکباری و چستی خوشتر است"  چه آرایه‌ای برای بیان "سبکباری و چستی" به کار رفته است؟