پرسش خود را بپرسید

همه‌ی پاسخ‌ها

تعداد پاسخ‌ها: ٤٧,٧٦٤

١ رأی
٣ پاسخ
٥٢٦ بازدید

آرایه های ادبی  به کاررفته دراین بیت را مشخص کنید . بتی دارم ،که گرد گل ،زسنبل سایه بان دارد .                                                                          بهارعارضش خطی زخون ارغوان دارد .

٩ ماه پیش
٢ رأی

درود. گرد گل  و  سنبل به عنوان موجوداتی تصور شده‌اند که برای بت (معشوق) سایه‌بان می‌سازند. و بهار  و ارغوان نیز به گونه‌ای توصیف شده‌اند که گویی خطی از خون ارغوان بر عارض بت می‌کشند. & ...

٢ هفته پیش
٢ رأی
١٥ پاسخ
٢,٨٢٧ بازدید

معنی کلمه ی "قپون" چیه ؟  میگفتن  "قپونی میبرنت "  یعنی چی؟

٨ ماه پیش
٣ رأی

درود " ترازو"   مترادف  و هم معنای قپون است

٢ هفته پیش
١ رأی
٤ پاسخ
٨١ بازدید

Let your heart be light ترجمه این جمله به چه صورت قشنگه که نه خیلی محاوره‌ای باشه و نه خیلی ادبی؟برای  اسم یه آهنگه  

٢ هفته پیش
رأی

چون آهنگ هست ، دل یا قلب میشه استفاده کرد . چون شعر و آهنگ هست ، میشه مفهومی از light   ر و جای معنی گذاشت . .   بزار قلبت  نور زندگی باشه بزار قلبت تابنده نور باشه  بزار قلبت  شعله ور باشه  بزار دلت سبک باشه بزار دلت رها باشه بزار دلت  بی غم باشه  بزار قلبت آروم باشه

٢ هفته پیش
٣ رأی
تیک ٥ پاسخ
١٣٠ بازدید

To earn an  honest penny  

٣ هفته پیش
١ رأی

درآمد حلال داشتن، کسب پول حلال

٢ هفته پیش
١٣ رأی
٣٥ پاسخ
١,٦٤٩ بازدید

زیباترین جمله فلسفی یا ادبی که تا حالا  شنیدید  بنویسید پیشاپیش از  همگی مچکرم..

١,٣٧١
١ سال پیش
١ رأی

A wise man once said nothing یکبار یک مرد خردمند هیچی نگفت . 

٢ هفته پیش
٤ رأی
٤ پاسخ
٩٥ بازدید

مغز کوبی برآهخت زیبق تافته دراها اعدای

٢ هفته پیش
٢ رأی

با سلام  مغزکوبی:  کوبیدن مغز، کوفتن سر براهخت: برکشید (برآهخت پس تیغ تیز از نیام بغرید چون شیر و برگفت نام) زیبق تافته: جیوه برافروخته (تافته: گداخته ، تابان، برافروخته) دراها: ناقوس‌ها، جرس‌ها اعدا: عدوها، دشمنان

٢ هفته پیش
٢ رأی
٧ پاسخ
٢,٣٦٧ بازدید
١ رأی

Out of fashion  Obsolete  Abandoned  میتونن هم معنی این کلمه باشن منسوخ   ازکارافتاد ه

٢ هفته پیش
٣ رأی
تیک ٥ پاسخ
١٣٠ بازدید

To earn an  honest penny  

٣ هفته پیش
٢ رأی

پول درآوردن از راه حلال و شرافتمندانه

٢ هفته پیش
٤ رأی
٤ پاسخ
٩٥ بازدید

مغز کوبی برآهخت زیبق تافته دراها اعدای

٢ هفته پیش
٣ رأی

🔹 مغز کوبی معنی: کوبیدن یا خرد کردن مغز (مثلاً مغز بادام، گردو، یا هر دانه‌ای). معادل ساده: «مغز خردشده»، «مغز کوبیده»، «پودر مغز». 🔹 برآهخت فعل کهن: برکشید، بالا برد، افراشت. معادل ساده ...

٢ هفته پیش
٤ رأی
٤ پاسخ
٩٥ بازدید

مغز کوبی برآهخت زیبق تافته دراها اعدای

٢ هفته پیش
٤ رأی

مغزکوبی=کوبیدن  سر ومغز وخونین کردن آن برآهخت=برکشیدن  زیبق تافته=جیوه گداخته دراها=شیپورها و ناقوسها  اعدای=دشمنان وخصمان

٢ هفته پیش