پیشنهادهای مهری مدآبادی (٨٢)
با خود به نتیجه رسیدن نتیجه گرفتن
بازتولید
in some texts means: as a result
آشتی پذیر آشتی جویانه
با سهولت بیشتر
خود را نشان دادن
سوال مورد بحث
ریسک نکردن در ماجرایی نقش کوچکی داشتن
بیان کردن عشق نشان دادن عشق از طرق مختلف
نشان دادن محبت ابراز محبت
If you allow someone else to cause you to get so angry you say or do things you later regret, or you succumb to pressure to do something against your ...
recoup get back to normal
"making an effort" means that you are trying hard to achieve your goal whereas, "taking an effort" means the task you are carrying out is making you ...
ساکن شدن
دید بازتری پیدا کردن
informal. : to continue doing something even though it is difficult or boring at She kept plugging away at her homework. ( google ) پشتکار بخرج دا ...
مسلما، مسلم است که. .
در اصل
چسبیدن به یک وضعیت یا موقعیت
سرآغاز - سر فصل - شروع
رهنمود
به دفعات
افزودن ( با up ) کاستن ( با down ) ارتقا دادن
جوانه زدن
احترام برانگیز
در مورد مسئله ای حرف زدن و آن را روشن کردن
روبنایی
نشاط آور - نشاط بخش
ملاحظه کار ملاحظه کارانه
واکنش غیر ارادی
تمایلات تمایلات شدید/قوی اشتیاق افراطی ولع حرص و طمع
قوام بخشیدن غلیظ کردن=تغلیظ ضخامت بخشیدن گردن کلفت تر کردن
گرفتاری مشکلات عدیده
باز پرداخت
( لباس ) قد، بلندی
کُنه کنه وجود چیزی یا کسی
رنج کشیدن چشیدن از سرگذراندن go through poverty go through difficulty
1 - از قلم انداختن، به حساب نیاوردن 2 - فرصت ( خوبی را از دست دادن ) /هدر دادن "فرهنگ لغت نشر نو"
جلب نظر
strengthen one's commitment to a particular strategy or course of action, typically one that is potentially risky.
( حسابی ) از خود مایه گذاشتن
مخمصه هچل دردسر خنسی
مغفول
از هیچ تلاشی فروگذاری نکردن
set the tone= to establish a quality, feeling, or attitude by a manner of speaking or writing ایجاد کیفیتی، احساسی یا نگرشی با شیوه صحبت کردن یا نوشت ...
کسی که راه و چاه کاری/ موضوعی/چیزی را بلد است a person who knows a lot about a particular subject is a resource person
آسیب زننده زیان بخش
فراگیر همه جانبه
فضای امنی ایجاد کردن همدلی کردن دل به دل کسی دادن
right off the bat از همان ابتدا از همان اول از اول کار
چند فرهنگی - چند ملیتی
خلوت گزیدن
to click with someone or something means to immediately like someone or something بلافاصله از کسی یا چیزی خوش آمدن بلافاصله چیزی یا کسی را دوست داشتن
قدم اول - سکوی پرش
روی کاغذ آوردن مطالب جمع آوری شده
حتی برخی جاها معنی درک کردن هم میدهد مثلا : برای درک تجربه عشق باید عاشق شوید . . to experience a love experience you should fall in love
گردش پذیری
چالش آفرین چالش زا طاقت طلب طاقت فرسا
فکر و ذکر خود را معطوف امری کردن پرداختن به موضوعی انگشت روی موضوعی /امری گذاشتن
چشیدن لمس کردن حس کردن
به تنهایی
شوق وافر نیاز مبرم میل شدید
روابط
جماعت، خلق ، دسته
احوالات انسانی/ اوضاع بشر/وضع بشر
made or done by
گیج کننده گول زننده
بشکه
بستر
زمینه چیزی ( معمولا بد ) فراهم آوردن
stick with holdings قرص نگهداشتن مال و اموال / محکم نگهداشتن دارایی ها
تفاوتِ بین Emotions و Feelings امروز به مطلبی در اینترنت برخوردم شاید به شما هم کمک کند "من بارها از دو کلمه ی Emotions و Feelings به معنیِ "احساسات" ...
از جای برکندن
river path در بعضی جاها بستر رودخانه و در بعضی جاها مسیر رودخانه
محک زدن
شبیه به هم
در متون گاهی اوقات در مفهومی منفی بکار میرود، در اینگونه موارد میتوان معانی زیر را لحاظ کرد: اسباب چیزی را فراهم کردن هیزم به آتش چیزی/کسی ریختن
بنوعی
گروهی حرکت کردن
تلقی کردن
provided that= بشرط اینکه/مشروط بر اینکه
خب که چی!