پیشنهاد‌های مهری مدآبادی (٨٢)

بازدید
١٠٢
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

با خود به نتیجه رسیدن نتیجه گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در اصل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازتولید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

in some texts means: as a result

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آشتی پذیر آشتی جویانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با سهولت بیشتر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ریسک نکردن در ماجرایی نقش کوچکی داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خود را نشان دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

افزودن ( با up ) کاستن ( با down ) ارتقا دادن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

سوال مورد بحث

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بیان کردن عشق نشان دادن عشق از طرق مختلف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نشان دادن محبت ابراز محبت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

If you allow someone else to cause you to get so angry you say or do things you later regret, or you succumb to pressure to do something against your ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

recoup get back to normal

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گرفتاری مشکلات عدیده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مسلما، مسلم است که. .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

"making an effort" means that you are trying hard to achieve your goal whereas, "taking an effort" means the task you are carrying out is making you ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ساکن شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رهنمود

پیشنهاد
١

دید بازتری پیدا کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

informal. : to continue doing something even though it is difficult or boring at She kept plugging away at her homework. ( google ) پشتکار بخرج دا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جوانه زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چسبیدن به یک وضعیت یا موقعیت

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

( لباس ) قد، بلندی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به دفعات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سرآغاز - سر فصل - شروع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

1 - از قلم انداختن، به حساب نیاوردن 2 - فرصت ( خوبی را از دست دادن ) /هدر دادن "فرهنگ لغت نشر نو"

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

از هیچ تلاشی فروگذاری نکردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فراگیر همه جانبه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

احترام برانگیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در مورد مسئله ای حرف زدن و آن را روشن کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

روبنایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نشاط آور - نشاط بخش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تمایلات تمایلات شدید/قوی اشتیاق افراطی ولع حرص و طمع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

قوام بخشیدن غلیظ کردن=تغلیظ ضخامت بخشیدن گردن کلفت تر کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

واکنش غیر ارادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ملاحظه کار ملاحظه کارانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مخمصه هچل دردسر خنسی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

باز پرداخت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

چالش آفرین چالش زا طاقت طلب طاقت فرسا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

رنج کشیدن چشیدن از سرگذراندن go through poverty go through difficulty

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

کُنه کنه وجود چیزی یا کسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

جلب نظر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

( حسابی ) از خود مایه گذاشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

strengthen one's commitment to a particular strategy or course of action, typically one that is potentially risky.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مغفول

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

set the tone= to establish a quality, feeling, or attitude by a manner of speaking or writing ایجاد کیفیتی، احساسی یا نگرشی با شیوه صحبت کردن یا نوشت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

کسی که راه و چاه کاری/ موضوعی/چیزی را بلد است ​a person who knows a lot about a particular subject is a resource person

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

آسیب زننده زیان بخش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

خلوت گزیدن