dig deep

به انگلیسی

• push an oar too deeply into the water which results in loss of power; dig far below the surface

پیشنهاد کاربران

( اصطلاح ) :
1 - حفاری عمیق
2 - کاوش در چیزی یا کسی به دنبال کسب اطلاعات از آن ( اغلب اطلاعات منفی )
3 - شروع به خوردن ( اغلب با هیجان و اشتیاق )
4 - به شدت کار کردن
5 - کسی را سک دادن یا با نوک انگشت فشار دادن. ( دراین حالت یک اسم یا ضمیر بین dig و in قرار می گیرد. )
6 - ساختن یک سنگر یا گودال محافظتی
7 - دست را برای یافتن چیزی در جایی فرو کردن

https://idioms. thefreedictionary. com/dig in
( اصطلاح ) :
1 - تلاش فیزیکی یا ذهنی کسی / به زور از کسی یا خود کار ذهنی یا فیزیکی کشیدن.
2 - پول زیادی در جایی سرمایه گذاری کردن.

https://idioms. thefreedictionary. com/di
g deep

1 - تلاش زیاد با استفاده از تمام توانایی خود

https://en. wiktionary. org/wiki/dig_deep
خوب فکر کردن
دست تو جیب کردن برای کمک
جستجو کردن، دقیق بررسی کردن، به دنبال اطلاعات گشتن
از زیر سنگ هم شده چیزی را تهییه کردن
عمیق تر به مسله نگاه کردن
تمام سعی خود را کردن
هرچه در چنته داشتن رو کردن
I want you to dig deep. Find out who she is, and where she came from
من از شما می خواهم که تمام سعی خودتان را بکنید. کسب اطلاع کنید که او چه کسی است، و از کجا آمده
We had to dig deep
( تیم فوتبال ما که در آستانه ی شکست بود ) . . . ما مجبور بودیم هرچه در چنته داریم رو کنیم
( حسابی ) از خود مایه گذاشتن
مشاهده پیشنهاد های امروز

معنی یا پیشنهاد شما