پیشنهادهای بهروز مددی (٢٨٠)
innocuous lie دروغ مصلحت آمیز innocuous lies that are told in order to be tactful or polite
to look carefully or with difficulty با دقت یا با سختی نگاه کردن *** لطفاً دقت کنید که این معنی دزدکی نگاه کردن نمیدهد. she peered through the wind ...
go smoothly همه چیز خوب پیش رفتن، همه چی خوب بودن to happen without any problems or difficulties: Everything was going smoothly until Darren arrived.
آقای مهدی خسروی معادل فارسی خوبی براش گفته و من هم سعی میکنم تکمیلش کنم. البته مثل همیشه که گفتم هر کلمه ای در جمله معنای متفاوتی داره. اسم: آبشار، ...
زیرکانه، هوشمندانه
درگیری مسلحانه نبرد مسلحانه
بی احساس
مستحق
شاگرد اول
تب خال ( در بعضی متون سرخک هم معنی می دهد. )
عرق کرده CLAMMY HAND
زلزله شناس زمین شناس
1 - جدا افتاده، منزوی، تنها 2 - ( شخصیت و رفتار ) تنگ نظر، کوته فکرانه
آدم شوربخت شانس تو زندگی کسی به اتمام رسیدن
. If you say that something worked like a charm, you mean that it was very effective or successful ( واقعا ) جادو می کنه خیلی خوب/عالی جواب دادن
تکان دادن کسی ( بیشتر بچه ها ) تا خوابشان برود *** برای مثال وقتی بچه ای داخل گهواره است و با تکان دادن گهواره خوابش میبرد *** I guess the train rock ...
a deep narrow valley with steep sides SYN gorge مسیل دره تنگ و عمیق
فیلم مثال: This action flick is filled with high - quality special effects
( تحت ) سرپرستی ( زیر نظر ) مربیگری، آموزش
to get public attention نظر عموم را به خود جلب کردن - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - . Sharon has, as a rock and rol ...
بی رحمی سنگدلی
1 - گلوگاه، دره تنگ، تنگ دره 2 - پرخوری ( کردن ) 3 - شکمی از عذا درآوردن
خاتمه دادن، به هم زدن ( رابطه بین دو نفر ) جر و بحث، مشاجره کردن ( با شدت بالا که اغلب باعث خاتمه یا پایان رابطه بین دو شخص میشود )
to say or do something that other people agree with or have sympathy with ( اصطلاحا گفتن یا انجام چیزی که سبب برانگیختن احساسات شود ) مثال: . Basic ...
هدف متحرک
استرداد یا بازگشت مجرمین از کشوری دیگر به کشور مبدأ
شهوت پرست هوس ران
حروف ربطی ( گرامر )
فرضی ساختگی مثال: During the interview, he asked me this hypothetical question: What would you ?change about our company if you were in charge
( طول ) دوره ( ریاست جمهوری، . . . . ) *** به جمله های نمونه داده شده در بالا توجه کنید.
یک اصطلاح است که بیشتر مواقعی بکار می رود که شخصی کاری خطا و نادرست انجام داده و باعث عصبانیت دیگری شده. I'm a goner = کارم تمومه، دیگه فاتحم خوندست.
informal an acceptable or feasible idea, proposal, etc قبول کردن پیشنهاد، نظر، طرح، . . . مثال: ?Is it a goer = به نظرت ردیفه ( اوکیه ) ؟ *** در مور ...
از رده خارج داغون
هیولا ( شکل ) بدشکل، بدقواره، هیولا مانند ( در مورد ساختمان )
کلاه گیس
Feminine hygiene = نوار بهداشتی
incompatible with = مغایر با
چرندیات if a joke is in “bad taste”, it is offensive to someone برای مثال: concoction of bad taste = معجونی ( یا ترکیبی ) از چرندیات
آئین شام یا همان سوگند در مراسم مذهبی مسیحی ها مثال: . I love the Sabbath, the sacrament, and what they mean من روز سبت را دوست دارم، آئین شام را و م ...
عمل وحشیانه
action wing گروه عملیاتی ***بیشتر در مورد گروه های تروریست بکار می رود***
تحریک آمیز محرک لذت آور
ناهار *** بیشتر در مورد صرف ناهار در مراسم رسمی برای مثال مراسم ختم و عروسی***
لنگ لنگان، لنگیدن ( در حالت اسم ) لنگ لنگان راه رفتن، به سختی راه رفتن مانع شدن ( برای مثال مانع موفقیت، رسیدن به هدف، رشد اقتصادی، . . . شدن )
از ترس، سرما و . . . به خود لرزیدن to shake because you are very frightened or find something very funny, or to feel or show great fear مثال: . Every ...
هوش یا زیبایی in intelligence or beauty مثال: . He's somewhat lacking in the brain department انگاری مغزشو خر خورده.
اعتصاب مثال: . DUE TO INDUSTRIAL ACTION THIS TOILET WILL BE CLOSED ALL DAY ON MONDAY . PLEASE DO ALL YOU CAN TODAY
آنتن دادن، داشتن ***پوشش شبکه تلفن موجود نبودن*** . There wasn’t any coverage
بدبو ترین
فقیر ترین