تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

to go no further : to stop اصطلاح: سرجات وایسا ( فرمان توقف ) مثال: ?Hold it right there. Where do you think you're going *** همون جا که هستی وایسا. ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

to decide that ( something ) will happen at a later time : to postpone دست نگه داشتن، به تعویق انداختن مثال: She decided to hold off on her vacation ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

( used especially in radio and signaling to indicate that a message has been received and understood ( Webster شنیدم به گوشم ، مفهوم شد علوم نظامی : ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

افزایش سوخت و ساز بدن ( متابولیسم یا دگر گشت )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

if something is too expensive, too dark etc for someone’s liking, they do not like it because it is too expensive, dark etc مثال ها: The music was fa ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

شلوغ و پر سر و صدا ( در مورد مکان ) The party was too rowdy for my liking—that's why I left early

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

used to describe a young person who is confident in a way that is unpleasant and sometimes rude از خود راضی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

beginning to develop or show signs of future success in a particular area شکوفا، در حال رشد، پر نوید مثال : The high school jazz group included a num ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

استقبال، تقلیدنمایی، چندسرچشمگی یا پاستیش یک نوع اثر هنری که تقلید آگاهانه و ستایش گرانه از سبک دیگر هنرمندان می باشد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

هاگ تخم قارچ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

to refuse to answer questions about what you did because you don’t want to tell anyone what you did wrong تو این یه مورد بیخیال من شو ( معنی عامیانه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

در معرض اتهام قرار گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

وقت گذراندن با یکدیگر، دور هم جمع شدن، دورهمی گرفتن to spend time relaxing or enjoying yourself with friends or family ؟ Do you want to come over aft ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

حقوق بازنشستگی دریافت کردن At the age of 65, she began drawing a pension from her company

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

یک شوخی کاملا استادانه حقه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

زندگی دوباره یافتن *** این کلمه نشان دهنده‎ی تناسخ ( یا همان زندگی دوباره روح در بدنی جدید ) است که در آیین بودایی مطرح می‎شود. بر اساس بودیسم پس از ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

از بین رفتن، مردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

( این کلمه بیشتر در مورد گذشتن از مرزهای اخلاقی، اعمال مجرمانه، . . . بکار می‎رود. ) عظمت ( فاجعه، جنایت، مصیبت، . . . ) عمق فاجعه، جنایت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

حریص، شکمو، پرخور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی اندازه، بی نظیر، بی مانند Saruman, from The Lord Of Rings, is an all - time favourite villian

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

برجک ( نگهبانی، ضدهوایی، . . . )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

دانشجوی سال چهارم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

مراسم خیریه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پیش نیاز sociology requirement = پیش نیاز جامعه شناسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

احتیاط Lack of restraint = عدم احتیاط

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

منحصر به فرد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

مرض قند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

the fact of being able to use two languages equally well توانایی تکلم به دو زبان دو زبانه بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

at a very early age = در سنین خردسالی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

جانور شناسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

Strap on a pair شجاع بودن، مثل یک مرد رفتار کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

بی تفاوتی بی علاقگی، علاقه نداشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

?what is sb/sth like :something you say to ask someone to describe someone or something ?You've met Jane's new girlfriend, haven't you? What's she ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

برای گذران زندگی، برای امرار معاش John paints houses for a living ؟What do you do for a living ( شغل شما چیست؟ )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

فروکش کردن عصبانیت جوشیدن ( در مورد غذاهای مایع مثل سوپ، . . . )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

1 - کارگاه آهنگری، کوره آهنگری ( اسم ) 2 - چکش کاری کردن، ساختن/طرح کردن، جعل کردن ( فعل گذرا ) 3 - پیش رفتن، پیش افتادن، ترقی کردن ( فعل ناگذر )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

توهم زدن Sometimes he's chasing flying pigs = بعضی وقت ها توهم میزنه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

جیب بر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

fecal excrement = فضولات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

نامتقارن asymmetrical tread = عاج نامتقارن ( در مورد تایر )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

1 - سبکی از موسیقی جاز که شامل بی باپ، هارد باپ، پست باپ و . . . می شود. این نوع موسیقی از دهه 1940 به بعد شکل گرفت. 2 - زدن ( زدن ضربه با مشت یا اس ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

دسته جایزه بگیرها گروه جستجو گروه، دسته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

جادار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

بخت you will not be fortunate = همیشه بخت باهات یار نیست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

متعفن vile pit = چاه متعفن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

از بین بردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

شرافت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به تاراج بردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

سلطان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

ترفند evil finds a way اهریمن ترفندهای زیادی داره