پیشنهادهای بهروز مددی (٢٧٦)
زیرکانه، هوشمندانه
درگیری مسلحانه نبرد مسلحانه
بی احساس
مستحق
شاگرد اول
تب خال ( در بعضی متون سرخک هم معنی می دهد. )
عرق کرده CLAMMY HAND
زلزله شناس زمین شناس
1 - جدا افتاده، منزوی، تنها 2 - ( شخصیت و رفتار ) تنگ نظر، کوته فکرانه
آدم شوربخت شانس تو زندگی کسی به اتمام رسیدن
. If you say that something worked like a charm, you mean that it was very effective or successful ( واقعا ) جادو می کنه خیلی خوب/عالی جواب دادن
تکان دادن کسی ( بیشتر بچه ها ) تا خوابشان برود *** برای مثال وقتی بچه ای داخل گهواره است و با تکان دادن گهواره خوابش میبرد *** I guess the train rock ...
a deep narrow valley with steep sides SYN gorge مسیل دره تنگ و عمیق
فیلم مثال: This action flick is filled with high - quality special effects
( تحت ) سرپرستی ( زیر نظر ) مربیگری، آموزش
to get public attention نظر عموم را به خود جلب کردن - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - . Sharon has, as a rock and rol ...
بی رحمی سنگدلی
1 - گلوگاه، دره تنگ، تنگ دره 2 - پرخوری ( کردن ) 3 - شکمی از عذا درآوردن
خاتمه دادن، به هم زدن ( رابطه بین دو نفر ) جر و بحث، مشاجره کردن ( با شدت بالا که اغلب باعث خاتمه یا پایان رابطه بین دو شخص میشود )
to say or do something that other people agree with or have sympathy with ( اصطلاحا گفتن یا انجام چیزی که سبب برانگیختن احساسات شود ) مثال: . Basic ...
هدف متحرک
استرداد یا بازگشت مجرمین از کشوری دیگر به کشور مبدأ
شهوت پرست هوس ران
حروف ربطی ( گرامر )
فرضی ساختگی مثال: During the interview, he asked me this hypothetical question: What would you ?change about our company if you were in charge
( طول ) دوره ( ریاست جمهوری، . . . . ) *** به جمله های نمونه داده شده در بالا توجه کنید.
یک اصطلاح است که بیشتر مواقعی بکار می رود که شخصی کاری خطا و نادرست انجام داده و باعث عصبانیت دیگری شده. I'm a goner = کارم تمومه، دیگه فاتحم خوندست.
informal an acceptable or feasible idea, proposal, etc قبول کردن پیشنهاد، نظر، طرح، . . . مثال: ?Is it a goer = به نظرت ردیفه ( اوکیه ) ؟ *** در مور ...
از رده خارج داغون
هیولا ( شکل ) بدشکل، بدقواره، هیولا مانند ( در مورد ساختمان )
کلاه گیس
Feminine hygiene = نوار بهداشتی
incompatible with = مغایر با
چرندیات if a joke is in “bad taste”, it is offensive to someone برای مثال: concoction of bad taste = معجونی ( یا ترکیبی ) از چرندیات
آئین شام یا همان سوگند در مراسم مذهبی مسیحی ها مثال: . I love the Sabbath, the sacrament, and what they mean من روز سبت را دوست دارم، آئین شام را و م ...
عمل وحشیانه
action wing گروه عملیاتی ***بیشتر در مورد گروه های تروریست بکار می رود***
تحریک آمیز محرک لذت آور
ناهار *** بیشتر در مورد صرف ناهار در مراسم رسمی برای مثال مراسم ختم و عروسی***
لنگ لنگان، لنگیدن ( در حالت اسم ) لنگ لنگان راه رفتن، به سختی راه رفتن مانع شدن ( برای مثال مانع موفقیت، رسیدن به هدف، رشد اقتصادی، . . . شدن )
از ترس، سرما و . . . به خود لرزیدن to shake because you are very frightened or find something very funny, or to feel or show great fear مثال: . Every ...
هوش یا زیبایی in intelligence or beauty مثال: . He's somewhat lacking in the brain department انگاری مغزشو خر خورده.
اعتصاب مثال: . DUE TO INDUSTRIAL ACTION THIS TOILET WILL BE CLOSED ALL DAY ON MONDAY . PLEASE DO ALL YOU CAN TODAY
آنتن دادن، داشتن ***پوشش شبکه تلفن موجود نبودن*** . There wasn’t any coverage
بدبو ترین
فقیر ترین
شلوغ ترین
منصوب شدن، معرفی شدن رسمی . May 10th 1994 Nelson Mandela is inaugurated as South Africa’s first black president
انتخاب اشتباهی کردن آدم اشتباهی را حمایت کردن . We gave our support to the liberal politician, but he lost the election. I think we backed the wrong ...
نیاز مبرم، محتاج the country's desperate need for reforms the old woman was desperate for money