tutelage

/ˈtjuːtəlɪdʒ//ˈtjuːtɪlɪdʒ/

معنی: سرپرستی، قیمومت، للگی، تعلیم سرخانه
معانی دیگر: مربی گری، هدایت، کفالت، تعلیم، آموزش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act or function of a tutor or teacher; instruction; teaching.
مترادف: instruction, tuition
مشابه: education, schooling, training, tutorage

- Her singing improved under the great master's tutelage.
[ترجمه گوگل] آواز او تحت تعلیم استاد بزرگ بهبود یافت
[ترجمه ترگمان] آواز او زیر نظر استاد بزرگ بهتر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: the act of guarding, guiding, or protecting, or the condition of being under a guardian or tutor.
مترادف: guardianship, guidance, keeping, protection, supervision
مشابه: care, charge, direction, tutorage, wardship

- He was an adult now and resented his uncle's tutelage.
[ترجمه گوگل] او اکنون بالغ شده بود و از قیمومیت عمویش رنجیده بود
[ترجمه ترگمان] او اکنون یک فرد بالغ بود و از سرپرستی عمویش بیزار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. under the tutelage of. . .
تحت سرپرستی. . .

2. You can attend embroidery classes under the tutelage of Jocelyn James.
[ترجمه گوگل]شما می توانید در کلاس های گلدوزی زیر نظر جوسلین جیمز شرکت کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید تحت سرپرستی of جیمز در کلاس های گلدوزی شرکت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He made good progress under her tutelage.
[ترجمه گوگل]او زیر نظر او پیشرفت خوبی داشت
[ترجمه ترگمان]او تحت تعلیم او پیشرفت خوبی کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A new regime was installed under French tutelage.
[ترجمه گوگل]رژیم جدیدی تحت قیمومیت فرانسه برپا شد
[ترجمه ترگمان]یک رژیم جدید تحت سرپرستی فرانسوی نصب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Under the tutelage of Professor Roberts, the 900 delegates assessed and discussed the social market economy.
[ترجمه گوگل]تحت تعلیم پروفسور رابرتز، 900 نماینده اقتصاد بازار اجتماعی را ارزیابی و بحث کردند
[ترجمه ترگمان]۹۰۰ نماینده تحت سرپرستی پروفسور رابرتز، اقتصاد بازار اجتماعی را ارزیابی و مورد بحث قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Under his tutelage, she started reading widely again.
[ترجمه گوگل]تحت تعلیم او، او دوباره شروع به خواندن گسترده کرد
[ترجمه ترگمان]تحت سرپرستی او، دوباره شروع به مطالعه گسترده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She begins her career under the tutelage of her father, another artist of some talent but not much renown.
[ترجمه گوگل]او کار خود را زیر نظر پدرش، هنرمند دیگری با استعداد اما نه چندان مشهور، آغاز کرد
[ترجمه ترگمان]او حرفه خود را تحت سرپرستی پدرش آغاز می کند، هنرمند دیگری از استعداد است، اما شهرت چندانی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In summer and autumn embroidery courses under the tutelage of Jocelyn James are held.
[ترجمه گوگل]در تابستان و پاییز دوره های گلدوزی زیر نظر جوسلین جیمز برگزار می شود
[ترجمه ترگمان]در تابستان و دوره های قلاب دوزی پاییز تحت سرپرستی of جیمز برگزار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But under the tutelage of the Rev.
[ترجمه گوگل]اما تحت تعلیم کشیش
[ترجمه ترگمان]اما در زیر نظر کشیش،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Under his generous tutelage, she was developing a narcissistic interest in herself.
[ترجمه گوگل]تحت سرپرستی سخاوتمندانه او، او علاقه ای خودشیفته به خودش پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]تحت سرپرستی سخاوتمندانه او، او در حال توسعه منافع خودشیفتگی در خود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Today, under Flanagan's tutelage, she is very much a winner.
[ترجمه گوگل]امروز، تحت سرپرستی فلانگان، او بسیار برنده است
[ترجمه ترگمان]، امروز، تحت تعلیم \"فلاناگان\" اون خیلی برنده ست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I gained valuable training under his tutelage.
[ترجمه گوگل]تحت تعلیم او آموزش های ارزشمندی کسب کردم
[ترجمه ترگمان]من آموزش ارزشمندی رو زیر نظر گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Because of her deep knowledge tutelage and the unique life space, her prose has become a knowledge feminine emotion experience expression and thought achievement congealing .
[ترجمه گوگل]نثر او به دلیل آموزش عمیق دانش و فضای منحصر به فرد زندگی، تبدیل به یک معرفت، بیان تجربه عاطفه زنانه و تجمیع دستاوردهای فکری شده است
[ترجمه ترگمان]به دلیل آموزش های دانش عمیق او و فضای زندگی منحصر به فرد، نثر او به یک تجربه احساسی زنانه تبدیل شده است و در زمان انجماد فکر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Then enhances own tutelage once more!
[ترجمه گوگل]سپس یک بار دیگر سرپرستی خود را افزایش می دهد!
[ترجمه ترگمان]سپس آموزش خود را یک بار دیگر افزایش می دهد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Years of price's tutelage prepared him for the launch of his own discount chain in 198
[ترجمه گوگل]سالها سرپرستی قیمت او را برای راه اندازی زنجیره تخفیف خود در سال 198 آماده کرد
[ترجمه ترگمان]سال ها سرپرستی قیمت، او را برای راه اندازی زنجیره تخفیف خود در ۱۹۸ آماده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سرپرستی (اسم)
care, patronage, attendance, supervision, tutelage, superintendency, superintendence, wardship, tutorship, tutorage, protectorship

قیمومت (اسم)
mandate, patronage, tutelage, wardship, protectorate, tutorship, tutorage

للگی (اسم)
tutelage, pedagogy, tutorship, tutorage, pedagogics

تعلیم سرخانه (اسم)
tutelage

انگلیسی به انگلیسی

• guardianship; instruction; state of being under guardianship or instruction
if people are under the tutelage of other people, the second group of people have authority over the first; a formal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس