پیشنهادهای بهروز مددی (٢٧٦)
دقیق حساس ظریف
New Year's resolutions آرزوهای سال نو
مناسب ترین معنی = "دغل باز"
راهنمای نقشه *** مجموعه علائم و اختصارات که به خواندن دقیق نقشه کمک می کند***
بار مسئولیت بار سنگین زندگی فشار زندگی
دلشوره حس شوم
بهترین و پرکاربردترین معنی برای این عبارت پروراندن است. برای مثال : work up the courage to talk to somebodyیعنی شجاعت کافی برای صحبت با شخصی را پیدا ...
اسم: خوراک شناس، فردی که خبره خوراک است She is a gourmet cook صفت: خوشمزه، عالی، ناب، با کیفیت gourmet coffee a gourmet meal a gourmet restaurant a ...
( used especially in radio and signaling to indicate that a message has been received and understood ( Webster شنیدم به گوشم ، مفهوم شد علوم نظامی : ...
کوتاه آمدن
دانشجوی سال چهارم
دوستان معنی این کلمه بسته به جمله متفاوت میباشد. من چند معنی پر کاربرد را در زیر قرار میدهم. 1 - اسلم دانک ( یک ضربهی محکم در بستکتبال که با استف ...
به طرز فریبنده ای به طرز عجیبی ( البته در بعضی جملات به این معنی بکار میرود )
قانونی مشروع توجیه پذیر موجه
مامور مخفی
1 - گلوگاه، دره تنگ، تنگ دره 2 - پرخوری ( کردن ) 3 - شکمی از عذا درآوردن
مؤدب بودن behave yourself = مؤدب باش
موهبت دعای خیر طلب مغفرت
کاغذ رنگی
شالاپ عامیانه: پخش شدن کف ( زمین، خیابان، . . . ) مثال: Then suddenly, splat, there's red stuff everywhere She flipped an omelette, only to have it ...
فرضی ساختگی مثال: During the interview, he asked me this hypothetical question: What would you ?change about our company if you were in charge
1 - کارگاه آهنگری، کوره آهنگری ( اسم ) 2 - چکش کاری کردن، ساختن/طرح کردن، جعل کردن ( فعل گذرا ) 3 - پیش رفتن، پیش افتادن، ترقی کردن ( فعل ناگذر )
فیلم مثال: This action flick is filled with high - quality special effects
مزخرف He thinks marriage is fucking lame. فکر می کنه ازدواج مزخرف ترین کار ممکنه.
( این کلمه بیشتر در مورد گذشتن از مرزهای اخلاقی، اعمال مجرمانه، . . . بکار میرود. ) عظمت ( فاجعه، جنایت، مصیبت، . . . ) عمق فاجعه، جنایت
زندگی دوباره یافتن *** این کلمه نشان دهندهی تناسخ ( یا همان زندگی دوباره روح در بدنی جدید ) است که در آیین بودایی مطرح میشود. بر اساس بودیسم پس از ...
شاگرد اول
ناخوشایند زننده قابل اعتراض
1 - پیچیدگی مثال: the engine's sophistication requires that all repairs be done by an experienced mechanic 2 - مهارت مثال: He writes with increasing ...
پی در پی، پیاپی، متوالی
1 - جدا افتاده، منزوی، تنها 2 - ( شخصیت و رفتار ) تنگ نظر، کوته فکرانه
اجماع informed consensus = اجماع صاحب نظران
با حال They seem nice به نظر باحال میان.
پیش نیاز sociology requirement = پیش نیاز جامعه شناسی
دچار کاهش شدید شدن، سراشیبی، ( اصطلاحا در باتلاق و یا منجلابی افتادن ) a situation in which a price, etc. becomes lower, or a situation gets worse a ...
عمدتا، بیشتر
برای گذران زندگی، برای امرار معاش John paints houses for a living ؟What do you do for a living ( شغل شما چیست؟ )
عرق کرده CLAMMY HAND
تحلیل کردن البته در مکالمه بصورت کنایه بکار می رود. برای مثال شخصی از حرف دیگری ناراحت می شود و آنرا نمی پسندد و در جواب خواهد گفت، این جمله ی تو نیا ...
مستحق
منزجر کننده، مشمئز کننده . If someone or something is grotesque, they are very ugly مثال: . They tried to avoid looking at his grotesque face and his ...
یادگار خانوادگی
چوبه دار
جالب، هیجان انگیز، شوق انگیز
appropriate ministers وزرای مربوطه
لال . "Children like this used to be described as "deaf and dumb . She was struck dumb by what she had seen - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - ...
اعتصاب مثال: . DUE TO INDUSTRIAL ACTION THIS TOILET WILL BE CLOSED ALL DAY ON MONDAY . PLEASE DO ALL YOU CAN TODAY
بزدل *** البته این معنی بستگی به متن و ترجمهی شما دارد*** ! You little runt . My research owes nothing to anybody, least of all to a little runt lik ...
fecal excrement = فضولات
بی اندازه فوق العاده