downward spiral

پیشنهاد کاربران

عبارت **"downward spiral"** به معنای **وضعیتی است که به سرعت و به طور پیوسته بدتر می شود و کنترل آن دشوار است، به طوری که یک رویداد منفی باعث وقوع رویداد منفی دیگری می شود و این روند ادامه پیدا می کند**.
...
[مشاهده متن کامل]

- - -
## توضیح بیشتر
- این اصطلاح معمولاً برای توصیف شرایطی به کار می رود که مشکلات یا شکست ها به صورت زنجیره ای و رو به کاهش رخ می دهند، مانند سقوط قیمت ها، وخامت وضعیت سلامت روانی، یا کاهش عملکرد در کار و زندگی.
- به عبارتی، یک چرخه معیوب و رو به وخامت که هر بار بدتر می شود و مهار آن سخت است.
- نمونه ها شامل وضعیت هایی مانند بیکاری که منجر به بی خانمانی و سپس جرم می شود یا سقوط تدریجی یک کسب وکار است.
- - -
## مثال ها
- The company entered a downward spiral after losing its biggest client.
شرکت پس از از دست دادن بزرگ ترین مشتری خود وارد یک روند نزولی و رو به وخامت شد.
- His mental health went into a downward spiral after the accident.
سلامت روانی او پس از حادثه به طور پیوسته بدتر شد.
- We must avoid the downward spiral in which unemployment leads to homelessness and then to crime.
باید از روند نزولی ای که بیکاری منجر به بی خانمانی و سپس جرم می شود جلوگیری کنیم.

ورطه سقوط
منجلاب / باتلاق / گرداب / سراشیبی
مارپیچ نزولی
شرایط ( موقعیت ) بد یا سخت
سیر نزولی /سراشیبی
This year's downward spiral of house prices has depressed the market
سیر نزولی قیمت مسکن، بازار را راکد کرده است.
The country's economy is on a downward spiral
اقتصاد کشور در سراشیبی هست. ( سیر نزولی دارد )
چرخه ی منفی
چرخه ی نزولی
مارپیچ منفی
دچار کاهش شدید شدن، سراشیبی، ( اصطلاحا در باتلاق و یا منجلابی افتادن )
a situation in which a price, etc. becomes lower, or a situation gets worse and is difficult to control because one bad event causes another
...
[مشاهده متن کامل]

مثال ها:
This year's downward spiral of house prices has depressed the market
We have to avoid the downward spiral in which unemployment leads to homelessness and then to crime
The country's economy is on a downward spiral