confetti

/kənˈfeti//kənˈfeti/

معنی: پولک، شیرینی، کاغذ رنگی برای تزئین درجشنها
معانی دیگر: (نواره های کاغذ رنگی که در رژه ها و جشن ها و مراسم خوشامدگویی بر سر مردم و یا به هوا پخش می کنند) کانفتی، نقل و نبات، آب نبات (یا آب نبات مصنوعی) که سابقا در جشن ها بر سر مردم یا در مسیر آنها می ریختند

بررسی کلمه

اسم جمع ( plural noun )
• : تعریف: (used with a sing. verb) small pieces of colored paper thrown into the air on festive occasions.

جمله های نمونه

1. the bride and groom were showered with confetti
بارانی از کاغذهای رنگی بر سر عروس و داماد افشاندند.

2. The winning team was showered with confetti.
[ترجمه گوگل]تیم برنده با کانفتی پوشیده شد
[ترجمه ترگمان]او اضافه کرد: \" این تیم برنده جایزه زیادی را به همراه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Confetti blanketed the ballroom floor.
[ترجمه گوگل]کنفتی کف سالن رقص را پوشاند
[ترجمه ترگمان]روی زمین سالن رقص را پوشانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The crowd cheered, banging pots and tossing confetti into the air.
[ترجمه گوگل]جمعیت تشویق می‌کردند، گلدان‌ها را می‌کوبیدند و کوفته‌ها را به هوا پرتاب می‌کردند
[ترجمه ترگمان]جمعیت با شور و شوق pots و کاغذ رنگی را در هوا تکان می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Tiny white flowers patterned the ground like confetti.
[ترجمه گوگل]گل‌های سفید ریز زمین را مانند کنفتی طرح‌ریزی کرده‌اند
[ترجمه ترگمان]گل های کوچک سفید روی زمین مثل کاغذ رنگی روی زمین نقش بسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Confetti showered down on the newly - weds.
[ترجمه گوگل]کانفتی روی تازه ازدواج کرده ها ریخت
[ترجمه ترگمان]مراسم ازدواج تازه ازدواج کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Confetti showered down on us and congratulations were shouted from all directions.
[ترجمه گوگل]کنفتی بر سر ما ریخت و از هر طرف فریاد تبریک می گفتند
[ترجمه ترگمان]Confetti روی ما دوش گرفت و از همه طرف فریاد کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. My words have been grubby confetti, faded, tacky, blown far from the wedding feast.
[ترجمه گوگل]کلمات من کوفتی کثیف، رنگ و رو رفته، چسبناک، دور از جشن عروسی بوده است
[ترجمه ترگمان]سخنان من کاغذ رنگی بود، رنگ و رو رفته، رنگ و رو رفته و از جشن عروسی دور شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Tiny white blossoms patterned the pavement like confetti.
[ترجمه گوگل]شکوفه های سفید ریز سنگفرش را مانند کنفتی طرح ریزی کرده اند
[ترجمه ترگمان]گل های ریز سفید روی سنگفرش خیابان مثل کاغذ رنگی می درخشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The faces blow past in the fog like confetti.
[ترجمه گوگل]چهره ها در مه مانند آبنبات می گذرند
[ترجمه ترگمان]صورت ها مثل کاغذ رنگی در مه گذشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Confetti, streamers, candles are available in this shop.
[ترجمه گوگل]کانفت، استریمر، شمع در این فروشگاه موجود است
[ترجمه ترگمان]Confetti، streamers، شمع ها در این فروشگاه موجود هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You could've chopped me into confetti by now if you were in tip - top condition.
[ترجمه گوگل]اگر در شرایط عالی بودید، تا به حال می توانستید من را به شکل کوفتی خرد کنید
[ترجمه ترگمان]اگر شما در وضعیت خاصی بودید، می توانستید من را از روی کاغذ نقل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Throwing rice and confetti at the married couple is a custom in England.
[ترجمه گوگل]پرتاب برنج و شیرینی به طرف زن و شوهر یک رسم در انگلیس است
[ترجمه ترگمان]اضافه کردن برنج و نقل پاش به زوج ازدواج کرده در انگلستان یک رسم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A shower of confetti fell on the newly - married couple outside the church.
[ترجمه گوگل]بارانی از آبنبات بر روی زوج تازه ازدواج کرده بیرون از کلیسا افتاد
[ترجمه ترگمان]یک دوش کاغذ رنگی روی دو زوج تازه در بیرون کلیسا افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The wedding guests were given confetti to fling at the bride and groom.
[ترجمه گوگل]به مهمانان عروسی کانفتی می دادند تا به سمت عروس و داماد پرت کنند
[ترجمه ترگمان]مهمانان از روی کاغذ کاغذی به او داده بودند تا به عروس و داماد حمله ور شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پولک (اسم)
aglet, aiglet, dag, confetti, sequin, spangle, washer, disc, tinsel, shale, squama, palette, squamation

شیرینی (اسم)
amiability, confetti, pastry, sugar, cookie, confection, cooky, bonbon, marzipan, goody, floating island, sweetmeat

کاغذ رنگی برای تزئین درجشنها (اسم)
confetti

انگلیسی به انگلیسی

• small bits of colored paper (thrown at weddings, parades, etc.)
confetti consists of small pieces of coloured paper thrown over the bride and bridegroom at a wedding or over people during a celebration or a procession.

پیشنهاد کاربران

پولک کاغذی
کانفتی به معنای اون کاغذ رنگیاس ک توی جشن ها و مراسم ها میریزن رو سر ادم.
اهنگ گروه لیتل میکسم هس.
ریزه های کاغذ رنگی که به هوا یا سر کسی می پاشند
کاغذ رنگی

بپرس