capacious

/kəˈpeɪʃəs//kəˈpeɪʃəs/

معنی: وسیع، فراخ، گشاد، جادار، گنجا، گنجایش دار
معانی دیگر: توانا، قادر، کار آمد، وشکول، ( با of و to be) توانستن، قدرت داشتن، استعداد کاری را داشتن، واجد شرایط بودن، لایق، زبردست، ماهر، با عرضه و با جربزه، آماده، مستعد، دارای امکان چیزی، پرگنجایش، پرظرفیت

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: capaciously (adv.), capaciousness (n.)
• : تعریف: able to contain a large amount; roomy.
مترادف: ample, commodious, expandable, roomy, spacious
متضاد: cramped, small
مشابه: big, expansive, extensible, extensive, great, huge, immense, large, massive, vast, voluminous, widespread

- Even his capacious closet could not hold all his suits.
[ترجمه بهروز مددی] حتی همچین کمد جاداری هم برای نگهداری همه لباساش کافی نبود.
|
[ترجمه گوگل] حتی کمد بزرگش هم نمی توانست همه کت و شلوارهایش را در خود جای دهد
[ترجمه ترگمان] حتی کمد capacious هم نمی توانست تمام کت و شلوارش را نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a capacious suitcase
چمدان جادار

2. her overcoat had two capacious pockets
پالتو او دو جیب جادار داشت.

3. The van was capacious and he decided to fill up the space with a couple of sacks of fuel.
[ترجمه گوگل]ون جادار بود و او تصمیم گرفت فضا را با چند کیسه سوخت پر کند
[ترجمه ترگمان]بارکش بزرگ بود و تصمیم گرفت فضایی را با چند کیسه سوخت پر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The front door of the capacious old mansion stood open.
[ترجمه گوگل]درب ورودی عمارت قدیمی بزرگ باز ایستاده بود
[ترجمه ترگمان]در جلویی عمارت بزرگ بزرگ باز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It demands long leg bones, powerful muscles, capacious lungs.
[ترجمه گوگل]به استخوان های ساق پا بلند، ماهیچه های قدرتمند، ریه های بزرگ نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]این استخوان نیاز به استخوان های پا بلند، ماهیچه های قوی و ریه های قوی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The rugged and capacious airframe offers plenty of scope for civilian operators.
[ترجمه گوگل]بدنه هواپیمای ناهموار و جادار، فضای زیادی را برای اپراتورهای غیرنظامی فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]بدنه بدنه قوی و حجیم، دامنه وسیعی را برای متصدیان غیر نظامی فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The coat was capacious, a home to guns, and the boots were home to knives.
[ترجمه گوگل]کت درشت بود، محل اسلحه بود و چکمه ها محل چاقو بودند
[ترجمه ترگمان]کتی بزرگ بود، خانه ای برای اسلحه و چکمه برای چاقو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. People is chickenshit, hart is capacious.
[ترجمه گوگل]مردم چرند هستند، هارت توانمند است
[ترجمه ترگمان]مردم chickenshit، hart capacious
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The installation area must be capacious and clean, lay paper or pearl brocade on the ground to prevent it from contacting the ground directly during installation.
[ترجمه گوگل]محل نصب باید جادار و تمیز باشد، کاغذ یا براده مروارید را روی زمین بگذارید تا از تماس مستقیم آن با زمین در حین نصب جلوگیری شود
[ترجمه ترگمان]محل نصب باید بزرگ و تمیز باشد، کاغذ یا brocade pearl روی زمین قرار داده شود تا از تماس مستقیم با زمین در هنگام نصب جلوگیری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Trolley Case has capacious storage room and fully multipurpose departments, detachable waterproof bag for washing items.
[ترجمه گوگل]جعبه ترولی دارای اتاق ذخیره سازی بزرگ و بخش های کاملاً چند منظوره، کیسه ضد آب قابل جدا شدن برای شستشوی اقلام است
[ترجمه ترگمان]پرونده Trolley دارای اتاق نگهداری و چند منظوره کاملا چندمنظوره، یک کیسه ضد آب detachable برای شستن اشیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Fishing ground is capacious, the resourceful, sea curiosa that is exit HongKong and Macow produces fish base.
[ترجمه گوگل]زمین ماهیگیری بزرگ است، دریای پرمحتوا و کنجکاوی که خروجی هنگ کنگ و ماکو است، پایه ماهی تولید می کند
[ترجمه ترگمان]زمین ماهیگیری بزرگ، the، دریایی و دریایی است که از HongKong و Macow خارج می شود و base تولید ماهی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A capacious faux-raffia tote with plaited-leather handles and an optional shoulder strap reverses to reveal a coordinating shade on the back.
[ترجمه گوگل]یک جوراب لباسی جادار از جنس رافیا با دسته‌های چرمی بافته شده و یک بند شانه اختیاری برای نمایان شدن سایه‌ای هماهنگ در پشت
[ترجمه ترگمان]A faux - raffia با دسته های چرمی plaited و یک بند اختیاری از شانه، برای آشکار کردن یک سایه هماهنگی بر پشت، معکوس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Superior area environment provided capacious hinterland and vast space for the development of Macao economy.
[ترجمه گوگل]محیط منطقه برتر، مناطق داخلی وسیع و فضای وسیعی را برای توسعه اقتصاد ماکائو فراهم کرده است
[ترجمه ترگمان]فضای عالی منطقه وسیع و فضای وسیعی را برای توسعه اقتصاد ماکائو فراهم کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Gradually his capacious chin encroached upon the borders of the white cravat.
[ترجمه گوگل]به‌تدریج چانه‌ی بزرگش به مرزهای کراوات سفید نفوذ کرد
[ترجمه ترگمان]به تدریج چانه اش به صورت کراوات سفیدش نفوذ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. His forehead is capacious and high, but square and heavy and unpleasantly shining.
[ترجمه گوگل]پیشانی او بزرگ و بلند، اما مربع و سنگین و به طرز ناخوشایندی می درخشد
[ترجمه ترگمان]پیشانی او بزرگ و بلند، اما مربع و سنگین و نامطبوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وسیع (صفت)
wide, large, comprehensive, ample, vast, extensive, immense, spacious, capacious, captious, champaign, roomy, far-reaching, panoramic, plausive

فراخ (صفت)
wide, quiet, ample, merry, spacious, capacious, gay

گشاد (صفت)
wide, spacious, capacious, broad, loose, slack

جادار (صفت)
large, spacious, capacious, roomy, commodious

گنجا (صفت)
capacious

گنجایش دار (صفت)
capacious

انگلیسی به انگلیسی

• spacious, roomy
something that is capacious has a lot of room; a formal word.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : capacity
✅️ صفت ( adjective ) : capacious
✅️ قید ( adverb ) : _
جادار

بپرس