pillage

/ˈpɪlɪdʒ//ˈpɪlɪdʒ/

معنی: یغما، تاراج، غارت، غارتگری، غارت کردن
معانی دیگر: چپاول، ترک تازی، مال غارت شده، چاپیدن، تاراج کردن، ترکتازی کردن، یغماگری کردن

جمله های نمونه

1. the pillage and massacre of the town's inhabitants
غارت و قتل عام سکنه ی شهر

2. governments that pillage their own people
دولت هایی که ملت خود را می چاپند

3. they were committing highway robbery and hiding their pillage in a cave
آنان راهزنی می کردند و اموال چپاول شده را در غار پنهان می نمودند.

4. There were no signs of violence or pillage.
[ترجمه گوگل]هیچ نشانه ای از خشونت و غارت وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]هیچ نشانه ای از خشونت یا غارتگری وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They brought back horrific accounts of murder and pillage.
[ترجمه گوگل]آنها روایت های هولناکی از قتل و غارت به دست آوردند
[ترجمه ترگمان]اونا حساب های وحشتناکی از قتل و غارتگری رو آوردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The invading troops were guilty of rape and pillage.
[ترجمه گوگل]سربازان متجاوز به تجاوز و غارت متهم بودند
[ترجمه ترگمان]سربازان مهاجم به تجاوز و غارت متهم شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Physical possession would be emotional pillage, her identity, free will and pride the spoils he claimed for himself.
[ترجمه گوگل]مالکیت فیزیکی غارت عاطفی، هویت، اراده آزاد و غرور او غنایمی است که او برای خود ادعا کرده است
[ترجمه ترگمان]تملک فیزیکی، غارت و چپاول احساسی، هویت، اراده آزاد و غرور و غنایم خود برای خود خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In those early years, pillage and embezzlement had already led to fearful disasters.
[ترجمه گوگل]در آن سال‌های اولیه، غارت و اختلاس به فجایع وحشتناکی منجر شده بود
[ترجمه ترگمان]در آن ساله ای اولیه، غارت و اختلاس منجر به فجایع وحشتناک شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Eighteen shillings a month, together with diet and pillage.
[ترجمه گوگل]هجده شیلینگ در ماه، همراه با رژیم غذایی و غارت
[ترجمه ترگمان]هجده شیلینگ با رژیم غذایی و غارتگری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The AI will no longer pillage Barbarian Cities.
[ترجمه گوگل]هوش مصنوعی دیگر شهرهای بربر را غارت نخواهد کرد
[ترجمه ترگمان]انصار الاسلام دیگر شهرهای Barbarian را غارت نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To ransack or plunder; pillage.
[ترجمه Edris nozari] لخت کردن یا غارت و چپاول
|
[ترجمه گوگل]غارت کردن یا غارت کردن؛ غارت
[ترجمه ترگمان]غارت و چپاول و غارت و غارت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was almost a pillage.
[ترجمه گوگل]تقریباً یک غارت بود
[ترجمه ترگمان]تقریبا یک غارت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But now signs are emerging that the groups have begun to collude with each other to pillage the park's mineral wealth.
[ترجمه گوگل]اما اکنون نشانه هایی ظاهر می شود که این گروه ها شروع به تبانی با یکدیگر برای غارت ثروت معدنی پارک کرده اند
[ترجمه ترگمان]اما اکنون نشانه ها در حال ظهور هستند که این گروه ها با یکدیگر تبانی کرده اند تا ثروت معدنی پارک را غارت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Tribute formerly paid to freebooters along the scottish border for protection from pillage.
[ترجمه گوگل]ادای احترامی که قبلاً به راه‌اندازان رایگان در امتداد مرز اسکاتلند برای محافظت در برابر غارت داده می‌شد
[ترجمه ترگمان]تکریم در گذشته به freebooters در امتداد مرز scottish برای حفاظت از غارتگری پرداخت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. To rebel, Mr. Fox (voiced by George Clooney) sets out to pillage the farms of three of the most dastardly growers in the land (Boggis, Bunce and Bean).
[ترجمه گوگل]برای شورش، آقای فاکس (با صدای جورج کلونی) تصمیم می گیرد تا مزارع سه تن از زشت ترین کشاورزان این سرزمین (بوگیس، بانس و بین) را غارت کند
[ترجمه ترگمان]برای شورشیان، آقای فوکس (که از سوی جورج کلونی ابراز شد)به غارت مزارع سه تن از most growers در این سرزمین پرداخت (boggis، Bunce و بین)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یغما (اسم)
spoil, ravage, sack, booty, pillage, plunder, despoliation

تاراج (اسم)
theft, spoil, desolation, pillage, plunder, loot, foray

غارت (اسم)
rapine, robbery, incursion, pillage, plunder, despoliation, loot, plunderage, rip-off

غارتگری (اسم)
robbery, incursion, ransack, sack, pillage, plunder, sacking, marauding, plundering, pillaging

غارت کردن (فعل)
rob, despoil, harry, ravage, ransack, sack, harrow, raven, pillage, plunder, pirate, loot, foray, maraud, spoliate, reave

انگلیسی به انگلیسی

• plundering, taking of spoils, looting
loot, take spoils, plunder; rob, steal
if a group of people pillage a place, they steal property from it in a violent way; a formal word. verb here but can also be used as an uncount noun. e.g. ...looting and pillage by people searching for food.

پیشنهاد کاربران

تاراج، یغما، غارت کردن، قانون فقه: غارت کردن
بر طبق دیکشنری زیر این کلمه هم اسم است و هم فعل ( لازم و نه متعدی ) . حال، بر اساس نقش دستوری کلمه، به معانی پیشنهادی که دوستان کاربر هم به بعضی از آنها اشاره داشته اند پرداخته و مثال هایی از دیکشنری و خارج از دیکشنری آورده می شود:
...
[مشاهده متن کامل]

New Oxford American Dictionary ⬇️
1. ( n ) the action of plundering or spoiling a place or property, especially in wartime.
عملِ به غارت یا یغما بردن یک مکان یا اموال دیگران ( بخصوص در زمان جنگ. البته این به معنای عدم استفاده از کلمه ی مزبور در شرائط غیر جنگی بهیچ وجه نیست چرا که مثال های زیادی وجود دارند که خارج از محیط جنگ است ) .
Example: 👇
Rebellious peasants intent on pillage.
دهقانان شورشی با قصد جدی غارت ( این مثال یک عبارت اسمی است و جمله ی کامل نیست. )
2. ( v, tr. ) to rob ( a town, village, a place etc ) using violence esp during a war.
غارت کردن ( یک شهر، روستا، یک مکان و غیره ) با استفاده از خشونت به ویژه در طول جنگ. ( ولی همانطور که گفته شد غیر جنگی هم ممکن است )
Example 1: 👇
Artworks pillaged from churches and museums.
آثار هنری غارت شده از کلیساها و موزه ها.
Example 2: 👇
Soldiers went on a rampage, pillaging stores and shooting.
سربازان از خود بیخود شده ( با وحشیگری هر چه تمام ) تیراندازی کرده و مغازه ها را به غارت بردند.
Example 3: 👇
KING: ( Talking to Folliot against Becket ) Let us talk like grown men Bishop. We went in hand to conquer, pillage and ransom England.
* Becket or the Honor of God - a play by Jean Anouilh
پادشاه: ( در حال صحبت با فولیوت علیه بکت ) اسقف اعظم اجازه دهید مثل افراد بالغ صحبت کنیم. ما دست به دست هم دادیم تا انگلستان را فتح کنیم، غارت کنیم و فدیه دهیم تا اانگلستان را آزاد سازیم یا نجات دهیم.
متن انتخابی: از نمایشنامه ی #بِکِت یا افتخار خدا، # اثر ژان آنویی

pillage
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : pillage
✅️ اسم ( noun ) : pillage / pillager
✅️ صفت ( adjective ) : _
✅️ قید ( adverb ) : _
rob a ( place ) using violence, especially in wartime
سرقت/غارت یک مکان با خشونت، بویژه در دوران جنگ
"The abbey was plundered and pillaged"
Rioters pillaged and set fire to downtown buildings
Works of art were pillaged from many countries in the dark days of the Empire
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/pillage
به تاراج/یغما/غنیمت بردن ( هم اسم غیرقابل شمارش و هم فعل )
verb
: to take things from ( a place, such as a city or town ) by force especially during a war : to loot or plunder ( a place )
[ obj]
...
[مشاهده متن کامل]

◀️The enemy pillaged the town
◀️The town was pillaged and burned
[no obj]
◀️barbarians known for looting and pillaging
noun [noncount]
◀️ The town suffered pillage and destruction
pil�lag�er noun plural - ers [count]
◀️ The museum's artwork was stolen by pillagers

به تاراج بردن
غارت کردن

بپرس