فهرست پیشنهادهای ١٤٠٤/٠٦/١٨ ( ٦٥٦ )
appetising aroma
appetizing aroma
fresh scent
law and order
خل
go scorched earth
رخ
کچک
attendance
نشاید
دریاچه ای در المان
weight
lace front
تعویض
verdict
تعویض خون
کارشکمی
جمهور
سطح شکمی
پیوند شکمی
گردن شکن
عهد شکن
طاقت شکن
سرشکن کردن
بادشکن
سورتمه
پرشکن
شکن دیدن
شکن درامدن بر کسی
شکن امدن بر کسی
شکن امدن از کسی بر کسی
شکن امدن از چیزی بر کسی
شکن گرفتن
شکن افکندن
شکن اب
شکن برشکن
زلف پرشکن
پرشکن
شکن کام
شکن جامه
شکن اوردن
مثل شکمبه
شکلک کردن
شکلک ساختن
شکلک در اوردن
شکلک به کسی ساختن
شکلش را به در خلا بکشند افتابه رم میکند
جیغ
شکلهای چهارگانه قیاس
پاکیزه شکل
شکل قیاس یا قیاسی
شکل قیاس یا قیاسی
شکل قسری
شکل طبیعی
شکل بدیهی الانتاج
برشکفتن
honest to god
مهربانی
مثل گل شکفتن
بر شکفتن رخ
شکفتن تخم
برشکفتن
نامناسب برای حمل و نقل
شکسته کوه
چشم شکسته
گفتار شکسته
شکسته نستعلیق
color someone impressed
شکسته شدن هوا
middle school
گلزار شکسته
شکسته شدن
شکسته پیمان
کار شکسته
قیمت چیزی شکسته شدن
شکسته نامی
overheated market
شکسته نام
بخت شکسته
شکسته گشتن
پیر و شکسته شدن
بازار شکسته
شکسته کردن
شکسته شدن دل کسی
شکسته شدن دل کسی
شکسته خاطر شدن
شکسته گونه
شکسته قامت
مثل لشکر شکسته
شکسته کسی
پشت و دل شکسته
لشکر شکسته
شکسته گردیدن سپاه
شکسته شدن
شکسته سپه
نماز شکسته
شکسته گشتن ارزو
شکسته و بسته
شکسته داشتن نفس در کام
زبان شکسته و بسته
snap back
شکسته در قطار انداختن
شکار شکسته
پشت شکسته
تارک تن
جیرجیر
قطر
chip on one’s shoulder
bug up one's ass
get between
acneiform
التهاب قرنیه رخ جوشی
acne keratitis
حصرمی
کلیه پلی کیستیک اتوزومال مغلوب
arpkd
ایاپیر
چربی
مرکز
ارایش
دوست دختر
دوست دختر
حفره حقه ای ترمیمی
اروج
collateralized debt obligation
regurgitate
fine with
مرارات
ایه 92 سوره کهف
remiss
remiss
به جهت
stovetop burner
novella
when occasion serves
at the same time as
when he was touring in iran
lore
are
گتوند
catch the train
catch the flight
anecdote
catch the bus
تعویض روغنی
elementary my dear watson
the week
freezing point frosting point
freezing zone
freezing up heaval
freezing of prices
freezing of capital
chicory root
chicory
chicopee
chicolay
beat a retreat
skip out
wet sieving wet sieving analysis
wet plate process
wet nellie
wet intake tower
wet gas
wet electrolytic capacitor
wet drilling
بزکوهی بالدار
wetland or wetlands or wetlands
wet dock
wet collodion process
wet assay
wet partial melting or melting or melting
wet or bulb temperature
wet ones whistle
wet equatorial climate
تطابق مثبت
wet wash
wet steam
wet cooper
wet clay is plastic
positive accommodation
wet to the skin
wet pack
تطابق منفی
wettish
wettable
wet fly
negative accommodation
wetter
wet down
تاس ساسانی
wet bargain
bolt out
شوق و ذوق
breeze
پز
no muss no fuss
دسترسی به سوابق مراقبت های سلامت
access to health care records
اشپز
باش
complies
باشی
euglena
hard woman
it's on you
میشکا
اوباش
not so
push back
i can't take my father
کبیسه
تماشا
مستند
اسناد
top off
metaphysic
سند
sore
squinch
brim at the edges
throat
swim against the current
chaperone
sore throat
brim over
شکسته سر
شکسته دندان
شکسته پشت
شکسته بینی
شکسته بستن
شکسته اندام
include
شکسته استخوان
beetroot
شکسته کمان
شکسته گردیدن
شکسته گردیدن
شکسته جامی
شکسته جام
شکسته بیخ
run at full tilt
corner
ورشکستگی به تقلب
ورشکستگی به تقصیر
دل شکستگی
بادلشکستگی
round
شکستن پرده
عنان برشکستن
برشکستن عنان
برشکستن بهم
برشکستن مجلس
برشکستن زلف
برشکستن
شکستن کسی را
شکستن قلب کسی
coast
chock full
beach
شکستن خاطر کسی
شکستن قوت چیزی
شکستن عطش
شکستن تشنگی
run on all cylinders
coast
شکستن خمار
شکستن حرارت
mortgage
شکستن مال
شکستن روزه
شکستن حدت چیزی
شکستن کار و بار
بازار کسی را شکستن
بازار چیزی را شکستن
شکستن کار
شکستن قیمت
صف سلام شکستن
شکستن قیمت
شکستن بازار
put to
شکستن قتل
شکستن عاشورا
شکستن صف
شکستن وفای کسی را
شکستن سلام
نماز شکستن
شکستن نماز
شکستن فرمان کسی
شکستن عهد
شکستن صلح
شکستن سوگند
شکستن سخن کسی
شکستن رای کسی
شکستن خراج
شکستن حکم
توبه شکستن
شکستن توبه
شکستن پیمان
خفور
شکستن پرهیز
شکستن بیعت
شکستن بیع
به هم درشکستن توبه
به هم در شکستن توبه
شکستن گرما
شکستن شرشب
شکستن شام
شکستن سرما
شکستن رنگ
callow
شکسته گردیدن درد
شکستن درد
شکستن تب
gray
age range
شکستن امید در دل
شکستن امانت
در شکستن ارزو
age limit
هفت اورنگ
شکستن نام
شکستن ارزو
درشکستن ارزو
شکستن مستی
شکستن گوش
شکستن گرسنگی
شکستن قدر
finale
شکستن سکوت
شکستن رونق چیزی
شکستن خواب بر کسی
شکستن حرمت کسی
زنهار شکستن
دل کسی درهم شکستن
قافیه
شکستن شکار را
درهم شکستن
بشکستن شیر شکار را
شکستن هوس
شکستن هوای نفس
شکستن نفس
شکستن مصاف
درهم شکستن
i wouldn't bet on it
arrive at
شکستن دشمن
شکستن خصم
به هم برشکستن
i don’t bet on it
شکستن سپاه
شکستن پشت کسی
ناله در گلو شکستن
شکستن گریه در گلو
شکستن سپاه
شکستن در چیزی
شکستن خنده در دهان
در شکستن خنده در دهان
اب در گلو شکستن
you can bet your bottom dollar
ناهار شکستن
شکستن طعام در معده
شکستن انگشتان
عشا شکستن
شکستن نان
muscles
شکستن ناشتا
شکر و قند شکستن
شکستن مهر چیزی
شکستن مهر تنگ شکر
شکستن پیوستگی
دل از راستی شکستن
درهم شکستن
عنان برشکستن
شکستن کلاه
شکستن طره
شکستن زلف
بر شکستن کلاه
طرفسه
شکستن چشم کسی را
به هم برشکستن زلف
به هم اندرشکستن
به هم اندر شکستن
hedge your bets
شکستن شتر
بند کسی را شکستن
بند کسی را بر شکستن
شکستن دست کسی
شکستن دست کسی
شکستن سد
شکستن راه
شکستن جاده
شکستن موج
شکستن بند
شکستن بنا
زمین
my bet
some things
فرو شکستن
شکستن پشت کسی
دختر چهاره ساله
swoon
شکستن کاسه و کوزه بر سر کسی
شکستن چیزی را بر سر کسی
دختر چهاره ساله
شکستن تخمه
سر و دست شکستن برای چیزی
تخمه شکستن
کروچنده
دل کسی درهم شکستن
درهم شکستن
درشکستن شب
درشکستن استین
بهم در شکستن
با حق درشکستن
در شکستن
خار درراه کسی شکستن
خار در ره کسی شکستن
جناغ شکستن
جناب شکستن
تیغ حجت در حلق کسی شکستن
تخم لق در دهان کسی شکستن
تازیانه بر سر کسی شکستن
پل بر کسی شکستن
پل بر سر کسی شکستن
پست شکستن
به هم درشکستن
برشکستن
بر هم شکستن
دل شکست
اندر شکستن
put in an offer
شکست کار و بار
شکست کار
شکست قیمت
شکست در دل و در پشت بودن
به دین شکست اوردن
شکست اوردن در عهد
شکست اوردن به کار کسی
شکست اندر اوردن به کار کسی
شکست اوردن
شکست کشیدن
شکست ناپذیر
شکست فاحش
shower unit
شکست یافتن
شکست جستن
شکست پذیر
شکست و بست
شکست پیدا کردن
شکست نامه
شکست شیشه
شکست زلف
شکست دامن
غم کسی شکردن
شکست استین
دل کسی را شکردن
باز شکردن
من و دوستم هر روز ساعت ۹ از خواب بیدار می شیم
do me a solid
reorientation
reorient
crayton
اگزیستانسیالیسم
نام شرکت تولید کننده ادامس برای ناشنوایان با خط بریل
clumsy creatures
سکته
خون
رباعی
کریتون
diversion
absolute film
are you listening to a word im saying
extrude
costlier
less costlier
off ramp
گبر
projection
and if not
and i quote
projection
تعبیر کردن
also
your worship
there is also hope
your shirt is what i really adore
on sale
shelf life
acquired taste
مکررگویی
cataphasia
زبان پریشی نحوى
acataphasia
occidentalize
self orientalisation
واسطه
orientalisation
orientalise
portcullis
atlas
فرض
steam room
orientalism
will deteriorate
will decrease
تیز
پپسی
abadis ir
قائم به ذات
material characterisation
لورا
visual aids
predatorily
luristan
valorize
customer services unit
sva
by any means
solution
شعر
obviously
jampacked
quitting
meniscus
meniscus
swiss miss
منیسک
meniscus
زمین
integrated
qualms
abuse something
پلیس راهنمایی و رانندگی فراجا
reintegrating
microwave oven
BP
bet
makes my stomach turn
money talks bullshit walk
agency
memoria
overpowering stink
مردم بختیاری
defect
ایل بختیاری
flaw
ایل بختیاری
semitism
stepsister
stepsister
زازرون تریا
زازرونتریا
acrid smoke
in person
تخلمه
تخرمه
eclipse
clear out
چیستی
dating season
it's a must
bombastic language
we are dealing with
interrupted screw
pardon me for jumping in
interruptive
interrupting capacity
pardon me for being jocular
رو و پشت صفحه
distinctive aroma
بی ارزش
eclipse
ابزار سوراخ کردن
دکور
حکم حضوری
rat snake
rat mite
rat tail
rat a tat tat
rat a tat
گردنبند مروارید
رشته مروارید
نشانگان پرهیز
string of pearls
نشانگان ترک
abstinence syndrome
inside information
oligoanovulation
chipmunk
مردم
safe working load
breaking strength
breaking strength
فرامتن
vicious cycle
غیریت سازی
esteem needs
سقط لوله ای
tubal abortion
legal abortion
rebreed
⚕
regarded as
توانایی ذاتی
innate ability
ازمون توانایی
ability test
recall a judgment
recallment
recallable
cherish the hope
هرم مزلو
سلسه مراتب نیازهای مزلو
رفلکس شکمی
بازتاب شکمی
abdominal reflex
maslow's hierarchy of needs
غیریت
مسموع
came up
تنفس شکمی
abdominal breathing
سوء استفاده
vicious circle
carinate abdomen
navicular abdomen
boat shaped abdomen
شکم زورقی
navicular abdomen
cool
عباس
توئیت
توییت
دوش
hang in the balance
catch somebody off balance
swing the balance
tip the balance
balance out
balance the books
testimonials
real use
be independent of
in the broader sense
usefulness
on a toot
go on a toot
مدرک
hangover
transurethral
bereavement
غم
worthy
قم
went out of business
eutrophication