معادل فارسی برای " Out of the frying pan and into the fire "
معادل فارسی "Nothing ventured, nothing gained"
معادل فارسی جایگزین برای "بلاک چین" چه واژه ای پیشنهاد میدید؟
در متن زیر: You two can be really productive; what usually stops it is the Robin sitting on the Swift’s strawberries at the beginning of an idea or project. نشستن روی توت فرنگیها رو به کور ...
با توجه به تعریف: Makeup sex is an informal term for sexual intercourse which may be experienced after conflict in an intimate personal relationship. یعنی دعوت و اظهار تمایل به نزدیکی و ارتباط جنسی وسط دعوا یا درست بعدش آیا در فارسی برای این اصطلاح معادل و مشابهی داریم؟
شعر یا ضرب المثل فارسی معادل " A friend in need is a friend indeed"
معادل فارسی برای " Treat others as you would like to be treated"
معادل فارسی " Knowledge is power" چی میشه ؟
معادل فارسی برای " Procrastination is the thief of time"
معادل فارسی " Control and Navigation" چی پیشنهاد میکنید ؟