پرسش خود را بپرسید
٢ رأی
٣ پاسخ
٩٩ بازدید

زندگی می کشد آخربه کجاکارت را بایدازدورتماشابکنی یارت را روزدیدارخودت رابه ندیدن بزنی شب ولی دوره کنی لحظه دیدارت را عاشقش باشی و تا عشق، خریدارت شد دور سازی خودت از خویش خریدارت را دوستش داشته باشی و نبیند هرگز «دوستت دارم» در سینه گرفتارت را

٣ ماه پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
٧٥ بازدید

چرا مولانا در این بیت  سگ خود رو به سگ اصحاب کهف تشبیه کرده ؟ همنشین بین و دل و جان و شناخت کاو کجا بگزید و مسکن‌گاه ساخت او سگ فرخ‌رخ کهف منست بلک او هم‌درد و هم‌لهف منست آن سگی که باشد اندر کوی او من به شیران کی دهم یک موی او ای که شیران مر سگانش را غلام گفت امکان نیست خامش والسلام

٣ ماه پیش
١ رأی
١ پاسخ
٥٥ بازدید
چند گزینه‌ای

مفهوم  "بی تعلّقی و عدم وابستگی به مادیات دنیایی"  از همه ابیات دریافت میشود، به جز: 

٣ ماه پیش
١ رأی
٠ پاسخ
٦١ بازدید
با پاسخ به این پرسش مدال نقره
برنز
دریافت کنید.

آرایه ی بیت تو گفتی کز ستیغ کوه سیلی فرود آرد همی احجار صدمن

٣ ماه پیش
١ رأی
١ پاسخ
١٢٧ بازدید
چند گزینه‌ای

مفهوم ابیات زیر، از کدام بیت دریافت میشود؟  «دانش و خواسته است نرگس و گل که به یک جاي نشکفند به هم  هر که را دانش است خواسته نیست وان که را خواسته است دانش کم» 

٣ ماه پیش
٢ رأی
١ پاسخ
٩٤ بازدید

بر مشهد او که موج خون بود     آن سوخته دل مپرس چون بود از دیده چو خون سرشک ریزان      مردم ز نفیر او گریزان.         معنی لطفاً

٢٠
٣ ماه پیش
٠ رأی
١ پاسخ
٦٤ بازدید

ابیات زیر در چه قالبی سروده شده است؟  «تندخو آتشی بود که به قهر چون بر افروخت خشک و تر سوزد  گرچه سوزد تو را به خشم، ولی خویش را از تو بیشتر سوزد» 

٣ ماه پیش
٢ رأی
١ پاسخ
٩٦ بازدید

نظرتون رو در باره ی این بیت بفرمایید : «دانش و خواسته است نرگس و گل که به یک جاي نشکفند به هم  هر که را دانش است خواسته نیست وان که را خواسته است دانش کم» 

٣ ماه پیش
٣ رأی
٣ پاسخ
١٢١ بازدید

از چه دستی سحر بلند شدی که تفقد به بینوا کردی ؟  قلم پا به اختیار تو بود یا ز سهوالقلم خطا کردی ؟

٣ ماه پیش
٢ رأی
١ پاسخ
١٣٤ بازدید