سلطان محمد دوم از سلاطین عثمانی پس از در هم شکستن بیزانس و با لقب فاتح وارد شهر شدن به عنوان یک سلطان ترک مسلمان کدام یک از اشعار پارسی را بر زبان راند؟
گشاد از درج گوهر قفل یاقوت رطب را قند داد و قند را قوت ✏ «نظامی»
سیه شعری چو زلف عنبرافشان فرود آویخت بر ماه درفشان
گرم درآ و دم مده باده بیار ای صنم لابه بنده گوش کن گوش مخار ای صنم منظور از " دم مده " ، " باده " و " صنم " چیست ؟
دگر ره لعبت طاوسپیکر گشاد ز درج لؤلؤ تنگ شکر ✏ «نظامی»
ز دَه گویی به دَه سویی است ناورد ز یکگویی به یک گویی رسد مرد ✏ «نظامی»
نه می در آبگینه کآن سمنبر در آب خشک میکرد آتشِ تَر ✏ «نظامی»
established adults سلام.معنی عبارت فوق چیه ؟
درود بر بچه های عزیز ابادیس میخوام انگلیسی یاد بگیرم کسی هست به صورت مختصر بگه چیکار کنم