پرسش خود را بپرسید
٠ رأی
١ پاسخ
٤٤ بازدید

در سوره جنّ باری تعالی میفرمایند  والله انبتکم من الارض نباتاً آیا تمام انسانها را منظور است و یا آن تعدادی که در آغاز خلقت از تک سلولی ها و جلبک ها تکامل پیدا کردند ؟  

٢ هفته پیش
٢ رأی
١ پاسخ
١٦٢ بازدید

إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ اگه یرجع به معنی برگردانی( اعادة)، پس ما بودیم سپس برگردیم همان اونجا که بودیم؛ چون نفرمود:اليه يذهبون. يذهب: رفتني. نتيجه: از اول با الله بوديم اينجا مؤقتاً هستیم سپس برگردیم!؟ درسته؟ مگه اینکه راجعون معنی دیگری دارد! (که دارد...)

٢ هفته پیش
٠ رأی
٠ پاسخ
٤٤ بازدید

با توجه به منابع اروپایی که از حضور فردی به نام ‌ علی میرزا خان ، فرزند کوچک نادرشاه افشار، در ارتش عثمانی و سپس ارتش اتریش یاد کرده‌اند—و با در نظر گرفتن تغییر نام او به Johann Joseph von Semlin در د ...

٢٤١
٢ هفته پیش
١ رأی
١ پاسخ
١٢٢ بازدید

نُهگان در ارتش نادرشاه افشار در شجره نامه خانوادگی کلمه نُهگان ( لاتین Nuhgan )  آمده است. نام کامل او نورعلی نقاش نهگان نوشته شده است. طبق شجره نامه مکتوب او یا پدرش از نزدیکان و سردار برجسته نادر شاه افشار بوده است  و می گویند که نهگان اشاره به  رتبه نظامی او دارد. احتمالا نام پدرش خان  احمد بوده است. آیا واقعا نهگان به درجه یا رتبه نظامی اشاره داشته است؟ 

٢٤١
٢ هفته پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
١,١٤٦ بازدید

کلاغی تک کبک در گوش کرد تک خویشتن را فراموش کرد ✏ «نظامی»  

٢ هفته پیش
١ رأی
١ پاسخ
٤١ بازدید

ولیحه به چه معنا می‌باشد ، در خود آبادیس معنی کرده ولی مفهومی ندارد 

٢ هفته پیش
٣ رأی
٣ پاسخ
٢,٠٠٤ بازدید

دید مجنون را یکی صحرانورد در میان بادیه بنشسته فرد ساخته بر ریگ ز انگشتان قلم می زند حرفی به دست خود رقم گفت ای مفتونِ شیدا چیست این؟ می‌نویسی نامه؛ سوی کیست این؟ هر چه خواهی در سوادش رنج برد ت ...

٢ هفته پیش
٢ رأی
٤ پاسخ
٢,٠٤٦ بازدید
چند گزینه‌ای

اگر کردی این خوی ماران رها وگر نی من و تیغ چون اژدها چنانت دهم مالش از تیغ تیز که یا مرگ خواهی ز من یا گریز ✏ «نظامی»  

٢ هفته پیش
٠ رأی
تیک ١ پاسخ
٩٢ بازدید

لطفا ترجمه کنید : شاید برای سال ها ی گذشته  باشد یا شاید سال های گذشته و آینده ی نزدیک این زمان  و یا شاید یک مورد کلی باشد اما به هر حال مهم است چه برای زمان ای مشخص چه به طور فرم کلی با ...

٢ هفته پیش
٠ رأی
تیک ١ پاسخ
١٦٩ بازدید

سر بی‌زبان کاو به خون تر بود به است از زبانی که بی سر بود زبان را نگهدار در کام خویش نفس بر مزن جز به هنگام خویش زبان به که او کام‌داری کند چو کامش رسد کامگاری کند زبان ترازو که شد راست نام از آن شد که بیرون نیاید ز کام ✏ «نظامی»  

٢ هفته پیش
تک مرتبطی پیدا نشد.