پرسش خود را بپرسید
٣ رأی
تیک ٤ پاسخ
٩٤٠ بازدید

ز منجنیق فلک سنگ فتنه می بارد من ابلهانه گریزم به آبگینه حصار زمانه مرد مصاف است و من ز ساده دلی کنم به جوشن تدبیرِ وهم، دفع مَضار                   عُرفی

٨ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
٢٦٣ بازدید
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٥٧ بازدید

 گر چه کاشانۀ دل، خاص غم مهر تو نیست پس، چرا مهر تو را بر در این خانه زدند؟ شاطرعباس صبوحی

٩ ماه پیش
٢ رأی
١ پاسخ
٣١٣ بازدید

کم گوی  و جز مصلحت خویش مگوی  چیزی که نپرسند تو از پیش نگوی  دادند دو گوش یک زبانت ز آغاز    یعنی که دو بشنو و یکی بیش مگوی   

١١ ماه پیش
٢ رأی
٣ پاسخ
٢٧٩ بازدید

زندگی می کشد آخربه کجاکارت را بایدازدورتماشابکنی یارت را روزدیدارخودت رابه ندیدن بزنی شب ولی دوره کنی لحظه دیدارت را عاشقش باشی و تا عشق، خریدارت شد دور سازی خودت از خویش خریدارت را دوستش داشته باشی و نبیند هرگز «دوستت دارم» در سینه گرفتارت را

١١ ماه پیش
١ رأی
٣ پاسخ
٨١٧ بازدید

چو کسب علم کردی در عمل کوش که علم بی عمل زهری است بی نوش

١ سال پیش
١ رأی
١ پاسخ
١٨٤ بازدید

بزم تو را شمع و گل خستگی بوتراب ساز تو را زیر وبم واقعه کربلا

١ سال پیش