ابر آمد و باز بر سر سبزه گریست بی بادهٔ گلرنگ نمیباید زیست این سبزه که امروز تماشاگه ماست تا سبزه خاک ما تماشاگه کیست؟
نخستین بار که در برابرِ چشمانام هابیلِ مغموم از خویشتن تازیانهخورد ششساله بودم. و تشریفات سخت درخور بود: صفِ سربازان بود با آرایشِ خاموشِ پیادهگانِ سردِ شطرنج، و شکوهِ پرچمِ رنگینرقص و داردارِ شیپور و رُپرُپهیِ فرصتسوزِ طبل تا هابیل از شنیدنِ زارییِ خویش زردرویی نبرد.
مفعول در این مصراع کدامه ؟ "آتش آهیم چنین آب کرد"
کلمه ی "جان" در این بیت در کدام نقش دستوری نیامده است ؟ "تن ز جان و جان زتن مستور نیست/لیک کس را دید جان دستور نیست "
ازصدای سخن عشق ندیدم خوشتر یادگاری که دراین گنبد دوار بماند آرایه های ادبی بیت را نام ببرید .
در کدام مصراع از حرف "را" معنی "سوگند و قسم" دریافت میشود ؟
علم چندان که بیشتر خوانی ،چون عمل درتونیست ،نادانی .
به کوشش از متصور شود وصال رخ تو / به دوستی که پشیمان شود کسی که نکوشد کنون بی گمان باز باید شدن / ندانم کزین پس چه شاید بدن بریده سر شاه ار جاسپ را / جهاندار و خون ریز لهراسب را افرین کردن و دشنام شنیدن سهل است /چه از آن به که بود با تو مرا گفت و شنید
در همه ی گزینه ها به جز ......... نقش دستوری مسند و مفعول وجود دارد .
در جمله «گه نعره زدی بلبل، گه جامه دریدی گل» نوع قیدهای "گه" و "گُل" در اینجا چیست و چه نقشی در بیان دارند؟