در داستان خربزه و لقمان، مولانا چگونه از صبر لقمان برای تحمل تلخی خربزه به عنوان نمادی از وفاداری و ادب در برابر ولی نعمت استفاده میکند؟
بنظرتون مولانا در بیت بس کن که هر مرغ ای پسر خود کی خورد انجیر تر شد طعمه طوطی شکر وان زاغ را چیزی دگر چه تقسیمبندی درک و لذت معنوی را بین افراد مختلف بیان میکند و طعمههای متفاوت چه معنایی در سلوک معنوی دارند؟
"ترنج یا نارنج " در ادبیات فارسی نماد چیست ؟
منظور شاعر از "قاف ذوالجلال" چیه ؟ چون تو سیمرغی به قاف ذوالجلال بازگرد و جمله مرغان را مکش
رابطه ی مولانا با "صلاح الدین زرکوب قونوی" چه بوده ؟
"به شرح بازگوییم" در ادبیات به کار میره به چه معناست ؟
در بیت "آنک جانش دادهای آن را مکش / ور ندادی نقش بیجان را مکش" شاعر به چه مفهومی از "جان" و "نقش بیجان" اشاره میکند؟
در بیت «کفر دارد کرد غیری اختیار»، آیا «کفر» به معنای کفر دینی است یا کنایهای معنایی دارد؟ هم بر آن در باشدش باش و قرار کفر دارد کرد غیری اختیار
"صوفی آن بود که نبود " چه منظوری داره ؟
معنی های مختلف واژه ی فارسی "خیال " رو بگید لطفا و در ادبیات به چه معناهایی دیده میشه ؟