منظور شاعر از " موقعش" و " موضعش " چیه در این بیت ؟ گفت شه نیکوست خیر و موقعش لیک چون خیری کنی در موضعش
"در مکنون نشود" یعنی چی؟ صد قطره ز ابر اگر به دریا بارد بیجنبش عشق در مکنون نشود
کلمه ی "مقرییان" یعنی چی و ریشه اش از چه کلمه ای میاد ؟
"کانجا که ارادت بود انکار نباشد" یعنی چی؟ گر دست به شمشیر بری عشق همان است کانجا که ارادت بود انکار نباشد
اندر دل من درون و بیرون همه او است اندر تن من جان و رگ و خون همه اوست اینجای چگونه کفر و ایمان گنجد بیچون باشد وجود من چون همه اوست
"دفتر اشیا" در این بیت یعنی چی؟ هیچ اگر سایه پذیرد منم آن سایه ی هیچ //که مرا نام نه در دفتر اشیا شنوند
"حاشا و کلا " یعنی چی و کاربردش کجاست؟
این شعر از کیه ؟ "درد را باران نمیشوید ولی زیر باران گریه کن "
آیا غیاث به معنای فریادرس و غیث به معنای باران از یک خانواده اند؟ اگر هستند چه رابطه ای بین آنها وجود دارد ویا چرا یکی از دیگری نشأت گرفته است؟