پرسش خود را بپرسید

معادل فارسی برای کلمات بیگانه ی

تاریخ
١ ماه پیش
بازدید
١٢٤

معادل فارسی برای کلمات بیگانه ی 

  "  پاراف" 

   " پاراگراف "

 "   پارتیشن "

٤,٧٥١
طلایی
٠
نقره‌ای
٢٤
برنزی
١٨٩

٤ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

درود بر شما

من به‌جای واژه‌ی پاراف، [گواهی] را پیشنهاد می‌کنم؛

پاراف کردن همان گواهی کردن یک نوشته از سوی  سرپرست رده‌پایین‌تر است برای سرپرست رده بالاتر.

٤٣,٨٤٥
طلایی
٦
نقره‌ای
١٩٨
برنزی
٤٢٤
تاریخ
١ هفته پیش

بیگانه با چی؟ پارسی؟ خب تو اگه نگران پارسی هستی، باید بدونی که اون واژگانِ معادل و کلمات که گفتی هم بیگانه هستند با پارسی.  

واژه ی پاراف منو یاد واژه ی انگلیسیِ پرُف میندازه که همسانه با نمایانیدن در پارسی. واژه ی امضا هم با نمایانه همسانه. این که زیر ی چیزی ی چیز دیگه مینویسنُ بهش میگن پاراف کردن، گمان نمیکنم در  پارسی دستور نباشه.

گرف یونانیهُ در واژه ی جیوگرفیا(جغرافی!) هم هست. گرف با نگاشتن همسانه.اون بخش ازهایی از یک نوشته رو که مردم پاراگراف میگن رو من رِشته یا رِشت میگم؛ بَفت هم میشه بش گفت.پاراگراف خیلی کاربردِ سِتمیه.   

Proof 

پارسی اینجوری نیست که بیای ی واژه ی بیگانه رو تنهایی بدی بگی پارسیش چی میشه. پارسی استانه ای برای کاربرد واژگان در سخن داره. اینجوری نیست که از فضل که با فضیلت همخوانواده ست واژه ی فاضلاب رو بسازهُ عمادی بیاد از درُپیکر دم بزنه که.   اینجوری نیست که اگر چونان واژه ی بیگانه ای با چنین واژه ای در پارسی در جایی همسان دونسته شد، کاربرد ها و همخانوادگان اون چونان واژه هم با اون چنین واژه ی پارسی همخانواده باشن در جای دیگه.  

٣٨٠
طلایی
٠
نقره‌ای
٥
برنزی
٥
تاریخ
١ ماه پیش
پاراف؛ تأیید( امضاء) یک سند یا مدرکپاراگراف ؛ بخش، بند یا پارنوشتهپارتیشن ؛  دیواره، دیوارک، تیغه، حدفاصل، وسیله یا اسباب تفکیک
٤٠٥,١٨٣
طلایی
٣٢٧
نقره‌ای
٤,٥٤٤
برنزی
٢,٧٦٨
تاریخ
١ ماه پیش

پاراف معادلش میشهپیش امضا

پاراگراف میشه بند پارتیشن میشه دیوارک ولی به معنی جداکننده هم میتونه باشه 

١,٥٧٢
طلایی
١
نقره‌ای
٤٥
برنزی
١٥
تاریخ
١ ماه پیش

پاسخ شما