پرسش خود را بپرسید
این ابیات مثنوی را معنی کنید و مفهوم آنرا بیان نمایید
١ ماه پیش
٣٨
گفت رنج احمقی قهر خداست
رنج و کوری نیست قهر آن ابتلاست
ابتلا رنجیست کان رحم آورد
احمقی رنجیست کان زخم آورد
آنچ داغ اوست مهر او کرده است
چارهای بر وی نیارد برد دست
ز احمقان بگریز چون عیسی گریخت
صحبت احمق بسی خونها که ریخت
✏ «مولانا»
٦,٩٩٣
٢
٢٣٣
٥٥٤
پاسخی برای این پرسش ثبت نشده.