پرسشها با دستهبندی (زبان فارسی => زبان فارسی => اصطلاحات)
محیط به چمچه پیمودن
تنگی پسته شکرشکنش بوسه را راه بسته بر دهنش ✏ «نظامی»
چون دعا گفت بر سریر بلند برگشاد از عقیقْ چشمهٔ قند ✏ «نظامی»
چرا می گویند : خود را بشناس تا خدا را بشناسی خود چیست و کیست ؟ و چگونه خود را بشناسیم؟ آیا 'خود' ، همان ' من ' است؟ چه نشانی در خود هست ، که به شناخت خدا می رسد؟
هر کسی را به قدر خود قدمیست نان میده نه قوتِ هر شکمیست شکمی باید آهنین چون سنگ کهآسیاش از خورش نیاید تنگ ✏ «نظامی»
از سر عشوه باده میخوردم بر سر تابه صبر میکردم ✏ «نظامی»
باغ داری به ترک باغ مگوی مرغ با تست شیر مرغ مجوی ✏ «نظامی»
پاسخم داد کامشبی خوش باش نعل شبدیز گو در آتش باش ✏ «نظامی»
مرغی انگاشتم نشست و پرید نه خر افتاده شد نه خیک درید ✏ «نظامی»
رنجبُردِ تو ره به گنج بَرَد ببَرَد گنج هر که رنج بَرَد ✏ «نظامی»