پرسشها با دستهبندی (زبان فارسی => زبان فارسی => اصطلاحات)
گشاد از درج گوهر قفل یاقوت رطب را قند داد و قند را قوت ✏ «نظامی»
دگر ره لعبت طاوسپیکر گشاد ز درج لؤلؤ تنگ شکر ✏ «نظامی»
ز پای آن پیلبالا را نشاندند به پایش پیلبالا زر فشاندند ✏ «نظامی»
ایجاد تعرضهمراه با عارضه های درد ناک جسمی ذهنی روحی با کلک و چندی به همدست شدن و نامردیبرای در یک هویت مثلا یک انسان ویا یک روح ایجاد مثلا حقارت یا نشان دادن قدرت غیر طبیعی مثلا قدرت جنی با جمعی از هو ...
به قدر شغل خود باید زدن لاف که زر دوزی نداند بوریاباف ✏ «نظامی»
ضرب المثل: "گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری" در چه مواردی بکار می رود؟
ضرب المثل "بیخ چراغ تاریکه " یعنی چی؟
Financially speaking .it was a disaster سلام دوستان معنی این جمله رو لطف می کنید بگید