٢ رأی
تیک ١١ پاسخ
٤,٤٨٦ بازدید

مفهوم بوته های خار را در زمین من نکار شاید فردا پا برهنه به دیدنم بیایی 

٥١٩
١ سال پیش
٢ رأی

پلهای پشت سرت رو خراب نکن.

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٣٣ بازدید

Woman will never be greek enough for husband’s family

١ سال پیش
٢ رأی

فعل اصلی و  تنها فعل جمله است.

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٥٣ بازدید

" clear moon, frost soon"  یعنی چی؟

٥ ماه پیش
٢ رأی

یعنی فردا صبح، یه صبح سرد  در انتظار شماست. این ضرب المثل وقتی استفاده میشه که در فصل سرما، دمای شب به اندازه کم شده باشه و آسمان هم به اندازه ای صاف باشه که بشه ماه رو به راحتی دید. در این حالت به احتمال زیاد در  شب یخبندان   به وجود میاد و  فردا صبح  هوای سردی در پیش رو خواهد بود.

٥ ماه پیش
٣ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٣٧ بازدید

معادل فارسی برای  " Let bygones be bygones"  چی میشه ؟

١٠ ماه پیش
٢ رأی

گذشته ها گذشته بدی های دیگران رو ببخش و فراموش کن

١٠ ماه پیش
٢ رأی
٣ پاسخ
٢٤٥ بازدید

برای خطاب قرار دادن  یه خانم چی باید بگیم؟ و نوع تلفظش

١ سال پیش
٢ رأی

خانُمِ...  : تلفظ رسمی و محترمانه خانومِ... (khanum) : تلفظ غیررسمی و محترمانه سرکارِ خانمِ .... : رسمی و خیلی محترمانه سرکارِ عِلیِه ... : رسمی،خیلی محترمانه و البته اصطلاحی قدیمی مثلا : سرکار خانم محمدی

١ سال پیش
٠ رأی
تیک ٤ پاسخ
١٤٤ بازدید
٢ رأی

شروع  به سرد شدن کرد

١ سال پیش
٥ رأی
تیک ٥ پاسخ
٣٣٦ بازدید

ترجمه  و معادل فارسی برای   "Rome wasn't built in a day." 

١ سال پیش
٢ رأی

صبر داشته باش عجله نکن ( عبارتی است به این معنی که رسیدن به چیزی مهم، زمان می برد و نباید انتظار موفقیت فوری داشته باشید ) نمونه : I was told to have patience since Rome was not built in one day. Getting this job done is going to take time

١ سال پیش
٢ رأی
تیک ٢ پاسخ
٧٠ بازدید

hands on person  به چه کسی میگن ؟میشه مثال هم بزنید 

٧ ماه پیش
٢ رأی

Hands-on یک صفت هست و به افرادی گفته میشه که در یک مجموعه ای کار مدیریتی  میکنن و در تصمیم گیری ها و رتق و فتق  امور مجموعه  صاحب نظر و تصمیم گیرنده هستن. به عنوان مثال : She's very much a hands-on manager in our office 

٧ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٦١ بازدید

دلیل به کار بردن فعل shove  Shove it in the oven and we’ll watch it bake

١ سال پیش
٢ رأی

Shove  در اینجا یعنی چپاندن، با زور چیزی را درون چیزی  دیگر جای دادن، با فشار چیزی را رو به جلو هل دادن

١ سال پیش
٠ رأی
تیک ٢ پاسخ
٣٧٩ بازدید

ذره زیراتمی با بار منفی  چه  نام دارد؟

١ سال پیش
٢ رأی

الکترون = بار منفی پروتون = بار مثبت نوترون = خنثی

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٢٣ بازدید

she tried the key in the lock , and to her great delight it fitted در واقع معنی great delight خوشی بزرگه من میخواستم بدونم میتونه این باشه:« او کلید را در قفل امتحان کرد  و در کمال خوشبختی ( خوش شانسی) آن اندازه بود» ؟ 

٤ ماه پیش
٢ رأی

در نهایت خوش شانسی با خوش شانسیِ تمام خوشبختانههههه در کمال خوش اقبالی با نهایت خوش شانسی  و عباراتی از این دست

٤ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
١١٩ بازدید

ترجمه ی ضرب المثل  " to beware of (the) Greeks bearing gifts"

٣,٤٧٩
٥ ماه پیش
٢ رأی

این ضرب المثل اشاره داره  به داستان اسب تروا و میگه : من از یونانی ها می ترسم، حتی وقتی که دارن هدیه بهم میدن. پیام کلی این ضرب المثل هم اینه که: هرگز به دشمنت اعتماد نکن، حتی وقتی که داره پیشنهاد فریبنده و وسوسه کننده ای میده بهت.

٥ ماه پیش
٢ رأی
٤ پاسخ
٢١٧ بازدید

لطفا معنی دقیقا این عبارت رو بگید اگر امکانش هست با مثال

١,٩٣١
١ سال پیش
٢ رأی

این عبارت به این صورت به کار می رود: Someone has a mean streak و این عبارت به این معنی است که : انسانی  علیرغم ظاهر و رفتار دوستانه، در واقع فردی بدذات و شرور است و در فرصت های مناسب می تواند رفتارهای آسیب زا در برابر دیگران از خودش نشان دهد .

١ سال پیش
٠ رأی
تیک ٢ پاسخ
٣٨٠ بازدید

فرق  معنایی کلمه های  " هش دار"  و  "هشدار" چیه ؟

١ سال پیش
٢ رأی

هش دار می تواند حالت فعلی داشته باشد.به معنی: به هوش باش، آگاه باش،مراقب باش و ... هشدار   اسم است.

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٤ پاسخ
٥٢٧ بازدید

سلام دوستان چند روز پیش که من با یکی از دوستان فارسم صحبت میکردم ایشون گفت قدغن کلمه ای فارسی است و از اول در فارسی بوده و از ترکی به فارسی وارد نشده  من گفتم مدرکی برای اثبات حرفت داری اومد و از ...

٣٠٢
١ سال پیش
٢ رأی

فرهنگ دهخدا  میگه این کلمه ظاهرا ترکی هست و البته از قول چند کتاب میگه که نویسندگانش معتقدن این کلمه کاملا فارسی هست. اما فرهنگهای معین و عمید  میگن این کلمه ترکی  است.

١ سال پیش
١ رأی
٣ پاسخ
١٤٤ بازدید

Khrushchev shifted back to his belligerent mode in November, when he gave the United States, Great Britain, and France six months to withdraw their troops from the sectors they still occupied in West ...

١٠٤
٥ ماه پیش
٢ رأی

تلاش زیاد برای کنترل اوضاع و جلوگیری از شکست خوردن در کاری 

٥ ماه پیش
٣ رأی
تیک ٤ پاسخ
٢٤٤ بازدید

After that, she’ll go to the country by car.

١,٠٦٥
١ سال پیش
٢ رأی

حدسم اینه که منظور از  کلمه ی country  در اینجا : بیرون شهر ، اطراف شهر و .... هست

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٦ پاسخ
٤٣٢ بازدید

سلام این جمله یعنی چی؟ His days are numbered

١ سال پیش
٢ رأی

پاش لب گوره نفس های آخر رو داره میکشه نفسهاش به شماره افتاده روزها و دقایق پایانی عمرش رو داره طی می کنه و ........

١ سال پیش
٢ رأی
١ پاسخ
٢٦٤ بازدید

Help around the house. این جمله رو چطوری میتونم معنی کنم؟

٢ رأی

توی انجام کارهای روزمره ی خونه، به دیگران کمک کردن

٨ ماه پیش
١ رأی
٢ پاسخ
٢٣٦ بازدید

Men-made سلخت بشر معنی میشه ایا؟؟؟؟

٢ ماه پیش
٢ رأی

به این صورتی که شما نوشتید (یعنی mEn) خیلی رایج نیس. درستش و رایج ترش با a  نوشته میشه.یعنی:  Man-made در هر صورت یعنی: مصنوعی ساخته دست بشر غیرطبیعی دست ساز و ....

١ ماه پیش
٠ رأی
تیک ٢ پاسخ
٣٢٢ بازدید

معادل کنایه  bring a knife to a gunfight  در فارسی چه می شود؟  توضیح انگلیسی در دیکشنری: To enter into a confrontation or other challenging situation without being adequately equipped or prepared. دنبال یه معادل مناسب هستم. 

١ سال پیش
٢ رأی

لقمه ی بزرگتر از دهان خود برداشتن   وارد کار/انجام کاری شدن که توانایی،امکانات،شرایط و منابع  لازم برای  انجامش وجود ندارد.

١ سال پیش
١ رأی
٣ پاسخ
٢٨٢ بازدید

I am giving  a big sales presentation

١٢٠
١ سال پیش
٢ رأی

با سلام. معنی  تقریبی این می شود: می خواهم  محصول جدید مهمی (بزرگی) را به شما معرفی کنم.

١ سال پیش
٤ رأی
تیک ٤ پاسخ
١٥٦ بازدید

ترجمه ی اصطلاح محاوره ای   "Barking dogs seldom bite."  چی میشه ؟

٤,٣٧٨
١ سال پیش
٢ رأی

فلانی مثل طبل توخالیه سنگ بزرگ علامت نزدنه

١ سال پیش
رأی
٩ پاسخ
٢٩٠ بازدید
چند گزینه‌ای

کدام گزینه درست هستش؟ In the car. By the car.

١ سال پیش
٢ رأی

هر دو درسته. I'm in the car right now  I go to work by my car

١ سال پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
٤,٣٧٧ بازدید

معنی "دوش"  در این  اشعار چیست؟ ۱)   دوش در مستی  رویای پریشان چو مرا دید  می خفت و دل  اما به نهان می کاوید... ۲)   دوش چه خورده ای دلا راست بگو نهان مکن... ۳) دوش دیدم که ملائک در میخانه زدنند...

٤,٨٢٦
١ سال پیش
٢ رأی

دوش = دیشب، شب گذشته

١ سال پیش
٣ رأی
تیک ٢ پاسخ
٢٠٤ بازدید

get someone's feet  معنی؟

١ سال پیش
٢ رأی

موفق شدن راحت بودن و شدن to start to be comfortable in a new situation : to begin to be confident or successful   نمونه: They quickly found their feet in their adopted country.   I was away for a long time, so it will take me a while to find my feet again.     https://www.merriam-webster.com/dictionary/find_one_s_feet.

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٢١ بازدید

چرا به دبیر ها ومدیران  و کلا عموم افراد آموزش و پرورشی میگن فرهنگی ها دقیقا اینجا منظور از فرهنگی ها یا فرهنگیون چه کسایی هستش تعریف این واژه چیه 

٧ ماه پیش
٢ رأی

به خاطر اینکه در گذشته، قبل از سال ۱۳۴۳ خورشیدی، وزارتخانه ای وجود داشته  به نام وزارت   فرهنگ. در سال ۱۳۴۳ وزارت آموزش و  پرورش  از دل  وزارت فرهنگ به وجود میاد  و تبدیل به وزارت مستقلی  می شه به  نام وزارت آموزش و پرورش . به همین دلیل هنوز هم به آموزش و پرورشی ها میگن :   فرهنگیان

٧ ماه پیش
١ رأی
تیک ٤ پاسخ
٢٠٣ بازدید

معنی کلمه  really  excited چی میشه ؟

٥٧٤
١ سال پیش
٢ رأی

کلمه ی شما نوشته شده : exited که حالت گذشته ی فعل   exit به معنای خارج شدن است. اما اگر اشتباه تایپی است (که احتمالا هم هست) جمله و کلمه ی درست really   excited   بوده که اون موقع معنیش میشه: خیلی هیجان زده ⚠️ دقت کنید که کلمه ی exited با کلمه ی excited فقط در داشتن یک حرف C  تفاوت دارد.

١ سال پیش
٠ رأی
تیک ٤ پاسخ
٤٢٠ بازدید

راهنمایی کنین لطفاً (:

١ سال پیش
٢ رأی

The promise i made to you

١ سال پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
٧٨٢ بازدید

به یک نفر که به زبان انگلیسی صحبت می‌کرد گفتم i gotta go و متوجه منظورم نشد، آیا این پرسش درست هست؟ اصلا چجور گرامری به حساب میاد؟ 

١ سال پیش
٢ رأی

Gotta یک عبارت غیر رسمی و عامیانه است و برابر است با : have got to که این هم برابر با  have to است. پس عبارت شما در واقع بوده است: I have to go = باید برم=محبورم برم

١ سال پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
١١١ بازدید

معادل فارسی اصطلاح  " To bring to book"

١ سال پیش
٢ رأی

Bring someone to book  یعنی :   بازجویی کردن. تحقیق کردن پلیس از مظنوین و مجرمین درباره جرمی که انجام دادند. مجازات کردن. منبع: https://www.collinsdictionary.com/dictionary/english/bring-someone-to-book

١ سال پیش
٢ رأی
٣ پاسخ
٤,٠٨٧ بازدید

به جای فداسرت از چه کلمه‌ ای استفاده کنیم؟

١ سال پیش
٢ رأی

مهم نیس اشکالی نداره خودتو ناراحت نکن

١ سال پیش
٠ رأی
تیک ٤ پاسخ
٣٢٦ بازدید

معنی و ترجمه  اصطلاح  انگلیسی Out of the frying pan and into the fire

٢ رأی

برابر با ضرب المثل فارسی: از زیر باران بلند شدن و زیر ناودان نشستن، می باشد.

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٦٥١ بازدید

"DIGIT " کردن یعنی چی؟ یا  "DIGITALIZATION "

١ سال پیش
٢ رأی

دیجیتالی کردن =  اطلاعات آنالوگ (که روی کاغذ و .... ذخیره شده اند)  را به داده های کامپیوتری تبدیل کردن تا بتوان این اطلاعات  را وارد کامپیوتر کرده و ضمن ذخیره و حفظ آن در کامپیوتر، بتوان به کمک کامپیوتر  و اینترنت بر روی این اطلاعات تحقیق کرده و تغییرات مد نظر را اعمال نمود.

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٤ پاسخ
١٤٩ بازدید

معنی ضرب المثل عامیانه ی  " not shit where you eat" 

٧ ماه پیش
٢ رأی

معادل هست با این ضرب المثل که: گندم از گندم بروید جو ز جو از مکافات عمل غافل نشو یا مثل اون ضرب المثل که: اگر کسی توی قایقی نشسته، جای خودش رو سوراخ کنه، همه قایق غرق خواهد شد، نه فقط خود اون فرد.

٧ ماه پیش
٢ رأی
تیک ١ پاسخ
٨٩ بازدید

به چه چیز هایی  میگن  deterministic

١ سال پیش
٢ رأی

قطعی جبری خارج از اراده و کنترل انسان از پیش تعیین شده مقدر شده

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٤ پاسخ
٢٠٥ بازدید

دوستان  تو این جمله actors  بجز بازیگران چه معنی دیگه ای میتونه داشته باشه که مناسب باشه؟ Governance can also involve interactions among various actors, such as state حکمرانی همچنین می تواند شامل تعاملات بین بازیگران مختلف مانند دولت باشد  

١ سال پیش
٢ رأی

با سلام. https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/actor می گوید که :  Actor = a person or an organization that is involved in politics , society , etc. in some way because of their actions

١ سال پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
٤٦٣ بازدید

معنی اصطلاح محاوره ای   "give me space"

٤,٣٧٨
١ سال پیش
٢ رأی

۱- از من دور شو/ از من فاصله بگیر/ نزدیک من نشو ۲-دست از سرم بردار/تنهام بذار/ولم کن/سربه سرم نذار

١ سال پیش
٣ رأی
تیک ١١ پاسخ
٦٨٣ بازدید

ضرب المثل معادل فارسی برای  "Actions speak louder than words" چی میشه ؟

١ سال پیش
٢ رأی

دو صد گفته، چو نیم گفتار نیست. به عمل کار برآید، به سخنرانی نیست.

١ سال پیش
٢ رأی
تیک ٢ پاسخ
٢٢٢ بازدید

"sit tight"  در فارسی یعنی چی؟

١ سال پیش
٢ رأی

از جای خود تکان نخوردن موقعیت مکانی خود را حفظ کردن صبر پیشه کردن نظر خود را تغییر ندادن

١ سال پیش