"نسخِ " و "فسخِ " چه آرایه ای رو تو این بیت شکل دادن ؟ این حروفِ حال هات از نسخِ اوست / عزم و فسخت هم ز عزم و فسخِ اوست
"عتاب کردن " یعنی چی؟
تفسیر این بیت چیه ؟ کاین دولت و مُلک میرود دست به دست دریاب کنون که نعمتت هست به دست
"کسوت مثال " یعنی چی ؟
آرایه ی "مجاز " رو میشه با مثال توضیح بدید
آیا غیاث به معنای فریادرس و غیث به معنای باران از یک خانواده اند؟ اگر هستند چه رابطه ای بین آنها وجود دارد ویا چرا یکی از دیگری نشأت گرفته است؟
"بنده ی پیرِ مغانم" کنایه از چیه ؟ بنده ی پیرِ مغانم که ز جهلم بِرَهانْد پیرِ ما هر چه کُنَد عینِ عنایت باشد
هر کاو نَکُنَد فهمی زین کِلکِ خیالانگیز/ نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد "کِلکِ خیالانگیز" در بیت بالا به چه معناست ؟
آیا میتوانید فعل «نهفتن» را صرف کنید؟ پیشتر از همه زمان مضارع را میخواهم.
این گرفته پایِ آن ، آن گوشِ این / این بر آن مدهوش و ، آن بیهوشِ این